1. operant conditioning
شرطی شدن کنش گر
2. the air conditioning system is not functional yet
دستگاه تهویه مطبوع هنوز به کار نیفتاده است.
3. This is a luxurious car complete with air conditioning and telephone.
[ترجمه ترگمان]این یک ماشین لوکس با تهویه مطبوع و تلفن است
[ترجمه گوگل]این یک ماشین لوکس با تهویه مطبوع و تلفن است
4. Air conditioning is operating. Close the door, please.
[ترجمه مصطفي] تهویه مطبوع در حال کار است. لطفا درب را ببندید.
[ترجمه ترگمان]تهویه هوا کار می کند لطفا در را ببندید
[ترجمه گوگل]تهویه مطبوع عامل است لطفا درب را ببندید
5. Years of conditioning had left their mark on her, and she never felt inclined to talk to strange men.
[ترجمه ترگمان]سال ها شرطی سازی در او باقی مانده بود و هرگز میل نداشت با مردان غریبه حرف بزند
[ترجمه گوگل]سال ها تهویه به علامت خود را بر روی او گذاشت، و او هرگز تمایل به صحبت با مردان عجیب و غریب
6. It was 90 degrees and the air conditioning barely cooled the room.
[ترجمه ترگمان]۹۰ درجه بود و تهویه هوا به سختی اتاق را خنک می کرد
[ترجمه گوگل]این 90 درجه بود و تهویه مطبوع به سختی اتاق را خنک می کرد
7. Conditioning starts as soon as boys are given guns to play with and girls are given dolls.
[ترجمه ترگمان]این جا به محض این که بچه ها به بچه ها اسلحه می دهند تا با دخترها بازی کنند، عروسک ها را به هم می دهند
[ترجمه گوگل]تهویه به سرعت شروع می شود به محض اینکه پسرها با اسلحه بازی می کنند و دختران عروسک ها را می دهند
8. Social conditioning makes crying more difficult for men.
[ترجمه M] شرایط جامعه باعث می شود گریه کردن برای مردان سخت تر باشد
[ترجمه هدیه] شرایط اجتماعی گریه کردن را برای مردان دشوارتر می سازد.
[ترجمه ترگمان]شرایط اجتماعی باعث می شود گریه برای مردان سخت تر شود
[ترجمه گوگل]تهویه مطبوع موجب گریه برای مردان بیشتر می شود
9. The air - conditioning quit on us in mid - July.
[ترجمه ترگمان]تهویه هوا در اواسط ماه ژوئیه بر روی ما رها شد
[ترجمه گوگل]تهویه مطبوع در اواسط ماه جولای به ما رسیده است
10. The air conditioning doesn't seem to be cooling the room much.
[ترجمه ترگمان]به نظر نمی رسد تهویه هوای اتاق را خنک کند
[ترجمه گوگل]به نظر نمی رسد که تهویه مطبوع اتاق بسیار خنک شود
11. The coach has air conditioning and reclining seats.
[ترجمه ترگمان]این مربی دارای تهویه مطبوع و صندلی راحتی است
[ترجمه گوگل]مربی دارای تهویه مطبوع و صندلی استراحت است
12. My car has been summerized by adding air conditioning.
[ترجمه ترگمان]ماشینم با افزودن سیستم تهویه هوا آسیب دیده است
[ترجمه گوگل]ماشین من با افزودن تهویه مطبوع تابستان شده است
13. Air conditioning can contribute to sick building syndrome.
[ترجمه ترگمان]تهویه هوا می تواند به سندروم ساختمان بیمار کمک کند
[ترجمه گوگل]تهویه مطبوع می تواند به سندرم ساختمان بیمار کمک کند
14. a polish for conditioning leatherWHICH WORD?
[ترجمه ترگمان]یه لهستانی برای شرطی سازی leatherWHICH در گوش؟
[ترجمه گوگل]لهستانی برای تهیه چرم WHICH WORD؟