کلمه جو
صفحه اصلی

dental


معنی : دندانی، وابسته به دندانسازی
معانی دیگر : وابسته به دندان یا دندان پزشکی

انگلیسی به فارسی

وابسته به دندان‌سازی


دندانی، وابسته به دندانسازی


انگلیسی به انگلیسی

• pertaining to teeth, pertaining to dentistry
dental is used to describe things relating to teeth.

دیکشنری تخصصی

[دندانپزشکی] دندانی، وابسته به دندان
[نساجی] دندانه - ماده تعاونی رنگهای دندانه ای
[آب و خاک] مانع دندانه ای

مترادف و متضاد

دندانی (صفت)
dental

وابسته به دندانسازی (صفت)
dental

جملات نمونه

1. dental caries
پوسیدگی یا کرم خوردگی دندان

2. dental health
بهداشت دندان ها

3. dental cast
قالب دندان مصنوعی،قالبگیری دندان

4. a leaflet about dental care
یک بروشور درباره ی مراقبت از دندان ها

5. I've got a dental appointment at 3 o'clock.
[ترجمه ترگمان]من ساعت ۳ یک قرار دندان پزشکی دارم
[ترجمه گوگل]من ساعت 3 صبح یک انتصاب دندانپزشکی دارم

6. I have to go for a dental check.
[ترجمه ترگمان] باید برم یه چک دندان پزشکی انجام بدم
[ترجمه گوگل]من باید برای بررسی دندانپزشکی بروم

7. A school dental service exists in theory, but in practice, there are few dentists to work in them.
[ترجمه ترگمان]یک سرویس دندان پزشکی در مدرسه وجود دارد، اما در عمل، dentists کمی برای کار کردن در آن ها وجود دارد
[ترجمه گوگل]خدمات دندان پزشکی در تئوری وجود دارد، اما در عمل دندانپزشکان کمی برای کار در آنها وجود دارد

8. Don't forget now, you have a dental appointment Thursday afternoon.
[ترجمه ترگمان]فراموش نکنید، شما پنجشنبه بعد از ظهر یک قرار دندان پزشکی دارید
[ترجمه گوگل]فراموش نکنید، بعد از ظهر پنج شنبه ملاقات می کنید

9. Many of the bodies were unidentifiable except by dental records.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از جسدها به جز سوابق دندان پزشکی شناسایی نشده بودند
[ترجمه گوگل]بسیاری از بدن ها غیر قابل شناسایی بود، مگر با سوابق دندانپزشکی

10. The cost of dental treatment is increasing.
[ترجمه ترگمان]هزینه درمان دندان پزشکی افزایش می یابد
[ترجمه گوگل]هزینه درمان دندانپزشکی افزایش می یابد

11. You can get free dental treatment.
[ترجمه ترگمان]تو می تونی درمان دندون پزشکی رو آزاد کنی
[ترجمه گوگل]شما می توانید درمان رایگان دندانپزشکی را دریافت کنید

12. He is a dental surgeon.
[ترجمه ترگمان]اون یه جراح dental
[ترجمه گوگل]او یک جراح دندان است

13. The dental surgeon disinfected dental instruments with alcohol.
[ترجمه ترگمان]جراح دندان پزشکی جراحی دندان پزشکی رو با الکل درمان کرد
[ترجمه گوگل]جراح دندانپزشکی ابزار دندانپزشکی را با الکل ضد عفونی کرده است

14. I was already forty-five minutes late for a dental appointment .
[ترجمه ترگمان]من تا حالا چهل و پنج دقیقه برای یه قرار دندون پزشکی دیر کردم
[ترجمه گوگل]من چهارده و پنج دقیقه دیر وقت برای قرار ملاقات در دندانپزشکی بودم

15. You will automatically get free dental treatment if you are under 1
[ترجمه ترگمان]اگر زیر ۱ سال سن داشته باشید، به طور خودکار درمان dental را دریافت خواهید کرد
[ترجمه گوگل]اگر کمتر از 1 سال داشته باشید، به طور خودکار درمان دندانپزشکی خود را دریافت خواهید کرد

16. I have a dental appointment at 3 pm.
[ترجمه ترگمان]من در ساعت ۳ بعد از ظهر یک قرار دندان پزشکی دارم
[ترجمه گوگل]من ساعت 3 صبح یک انتصاب دندان دارم

پیشنهاد کاربران

مربوط به دندانپزشکی

( آواشناسی ) دندانی


کلمات دیگر: