1. a dentist was in constant requisition
دندانپزشک دائما مورد نیاز بود.
2. this dentist has cheaper clientele
این دندانساز مشتریان کم پول تری دارد.
3. a session with the dentist
دیدار با دندانساز
4. a trip to the dentist
رفتن نزد دندانساز
5. can you recommend a good dentist to me?
آیا می توانی یک دندانساز خوب را به من معرفی کنی ؟
6. as soon as he sat on the dentist chair, he tensed up
تا روی صندلی دندانپزشک نشست،عصبی شد.
7. he must make regular visits to his dentist
او بایستی مرتبا نزد دندان پزشک خود برود.
8. She - ied with pain when the dentist pulled the tooth out.
[ترجمه سارینا ترجمه] وقتی داندانپزشک دندان او را کشید او از درد به خود پیچید!
[ترجمه ترگمان]وقتی دندون پزشکی دندون رو بیرون کشید با درد به زمین افتاد
[ترجمه گوگل]وقتی دندانپزشک دندان را خارج کرد دچار درد شد
9. I must ask the dentist to fit me with some new teeth.
[ترجمه ترگمان]باید از دندونپزشک بخوام که منو با چند تا دندون جدید جور کنه
[ترجمه گوگل]من باید از دندانپزشک بخواهم که با برخی از دندان های جدید مناسب من باشد
10. The dentist extracted her wisdom tooth.
[ترجمه پویا غلامی] دندانپزشک دندان عقل او را تراشید
[ترجمه ترگمان]دندان پزشک دندان خرد شده اش را بیرون کشید
[ترجمه گوگل]دندانپزشک دندان عقل او را استخراج کرد
11. I've just been to the dentist and my face is still numb.
[ترجمه ترگمان]همین الان به دندون پزشکی رفتم و صورتم هنوز بی حس شده بود
[ترجمه گوگل]من فقط به دندانپزشک مراجعه کرده ام و چهره من هنوز بی حس می شود
12. The dentist picked away several instruments.
[ترجمه ترگمان]دندان پزشک چندین ابزار را برداشت
[ترجمه گوگل]دندانپزشک چندین ابزار را انتخاب کرد
13. The dentist could detect no decay in her teeth.
[ترجمه ترگمان]دندان پزشک می تواند هیچ پوسیدگی در دندان هایش را تشخیص دهد
[ترجمه گوگل]دندانپزشک می تواند در دندان هایش فاقد تشخیص نباشد
14. The dentist said she would do the filling straightaway.
[ترجمه ترگمان]دندان پزشک گفت که بلافاصله این کار را انجام خواهد داد
[ترجمه گوگل]دندانپزشک گفت که او می تواند بلافاصله انجام دهد
15. The dentist could detect no sign of decay in her teeth.
[ترجمه ترگمان]دندان پزشک می تواند نشانه ای از پوسیدگی در دندان هایش تشخیص دهد
[ترجمه گوگل]دندانپزشک می تواند نشانه ای از پوسیدگی دندان هایش را تشخیص دهد
16. Sandra winced as the dentist started to drill.
[ترجمه ترگمان]چون دندان پزشک شروع به حفاری کرد، ساندرا به خود لرزید
[ترجمه گوگل]ساندرا با دندانپزشک شروع به تمرین کرد