1. he ate the meat in one gulp
او گوشت را یک لقمه کرد.
2. She took a large gulp of wine from the bottle.
[ترجمه ترگمان]جرعه ای شراب نوشید
[ترجمه گوگل]او یک شربت بزرگ از بطری گرفت
3. I drank the staff off in one gulp.
[ترجمه ترگمان]جام را لاجرعه سرکشید
[ترجمه گوگل]من کارکنان را در یک لیوان نوشیدم
4. The first gulp is the best.
[ترجمه ترگمان]اولین جرعه آب بهترین است
[ترجمه گوگل]اولین گلی است که بهترین است
5. In one gulp, he drained the glass.
[ترجمه ترگمان]در یک جرعه لیوان را خالی کرد
[ترجمه گوگل]در یکی از لپ تاپ، شیشه را تخلیه کرد
6. She took too big a gulp of whisky and started to cough and splutter.
[ترجمه ترگمان]او جرعه بزرگی از ویسکی نوشید و شروع به سرفه کرد
[ترجمه گوگل]او یک ویسکی بزرگ را گرفت و شروع به سرفه کردن کرد
7. Sandra tried to gulp back her tears.
[ترجمه ترگمان]ساندرا \"سعی کرد اشک هایش را فرو کند\"
[ترجمه گوگل]ساندرا سعی کرد که اشک هایش را بشکند
8. He took a gulp of coffee.
[ترجمه ترگمان]جرعه ای قهوه نوشید
[ترجمه گوگل]او قهوه ای را گرفت
9. He downed the coffee in one gulp.
[ترجمه ترگمان]او قهوه اش را لاجرعه سر کشید
[ترجمه گوگل]او یک قاشق را قهوه گذاشته است
10. Charlie drank the whisky in one gulp.
[ترجمه ترگمان]چارلی یک جرعه ویسکی را نوشید
[ترجمه گوگل]چارلی یک نوشیدنی را با یک نوشیدنی نوشید
11. He took a huge gulp of brandy.
[ترجمه ترگمان]جرعه ای براندی نوشید
[ترجمه گوگل]او یک تکه بزرگ از براندی را گرفت
12. Hannah drained her mug in one gulp.
[ترجمه ترگمان]هانا لیوانش را لاجرعه سرکشید
[ترجمه گوگل]هانا یک لیوانش را خالی کرد
13. She told the kids not to gulp down their food.
[ترجمه ترگمان]به بچه ها گفته بود که آب بنوشند
[ترجمه گوگل]او به بچه ها گفت که غذا را نخورده اند
14. He finished off his drink with one large gulp.
[ترجمه ترگمان]نوشیدنی خود را با یک جرعه بزرگ به پایان رساند
[ترجمه گوگل]او نوشیدنی خود را با یک تلخ بزرگ به پایان رساند
15. I took in a large gulp of air.
[ترجمه ترگمان]جرعه ای از هوا نوشیدم
[ترجمه گوگل]من یک هواپیما بزرگ را گرفتم