1. You may have heard of Birth Control.
[ترجمه ترگمان]شاید صدای کنترل تولد را شنیده باشید
[ترجمه گوگل]شما ممکن است درباره کنترل تولد شنیده باشید
2. Today's methods of birth control make it possible for a couple to choose whether or not to have a child.
[ترجمه ترگمان]روش های امروزی کنترل تولد برای زوج امکان پذیر است تا انتخاب کنند که فرزند داشته باشند یا نه
[ترجمه گوگل]روش های کنترل تولد امروزه برای یک زوج امکان انتخاب یا عدم داشتن فرزند را فراهم می کند
3. Condoms are an effective method of birth control if used with care.
[ترجمه ترگمان]Condoms یک روش موثر از کنترل تولد در صورت استفاده با مراقبت هستند
[ترجمه گوگل]کاندوم یک روش موثر کنترل تولد است اگر با مراقبت مورد استفاده قرار گیرد
4. The pill is the most efficient method of birth control.
[ترجمه ترگمان]قرص the روش کنترل تولد است
[ترجمه گوگل]قرص، کارآمدترین روش کنترل تولد است
5. She was a suffragette and a birth control pioneer.
[ترجمه ترگمان]او یک suffragette و یک پیشگام بود
[ترجمه گوگل]او یک پیشگام قاچاق و یک پیشگیری از کنترل وزن بود
6. She works in a birth control clinic.
[ترجمه ترگمان]او در کلینیک کنترل تولد کار می کند
[ترجمه گوگل]او در یک کلینیک کنترل تولد کار می کند
7. The issue of birth control was touched on, but we need to examine it in more detail.
[ترجمه ترگمان]مساله کنترل تولد تحت تاثیر قرار گرفت، اما ما باید آن را با جزئیات بیشتری بررسی کنیم
[ترجمه گوگل]مسئله کنترل زایمان در دست بود، اما ما باید جزئیات بیشتری را مورد بررسی قرار دهیم
8. Sex education and birth control are sensitive issues.
[ترجمه ترگمان]آموزش جنسی و کنترل تولد موضوعات حساسی هستند
[ترجمه گوگل]آموزش جنسی و کنترل تولد مسائل حساس است
9. The Vatican is taking a hard line on birth control.
[ترجمه ترگمان]واتیکان به سختی کنترل تولد را به دست می گیرد
[ترجمه گوگل]واتیکان در کنترل زایمان یک خط دفاعی دارد
10. Tell us about the foreplay. What kind of birth control does she use?
[ترجمه ترگمان] درمورد عشق بازی بهمون بگو چه جور کنترلی ازش استفاده میکنه؟
[ترجمه گوگل]درباره پیشگویی به ما بگویید چه نوع کنترل تولد او استفاده می کند؟
11. There are, moreover, other barriers to using birth control.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، موانع دیگری برای استفاده از کنترل تولد وجود دارند
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، موانع دیگری نیز برای استفاده از کنترل تولد وجود دارد
12. Many Shiite clergymen maintain that birth control is proscribed by Islam.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از روحانیون شیعه ثابت می کنند که کنترل تولد توسط اسلام ممنوع شده است
[ترجمه گوگل]بسیاری از روحانیون شیعه معتقدند که کنترل تولد اسلام ممنوع است
13. They include birth control pills, other ovulation suppressors and long-acting hormones.
[ترجمه ترگمان]آن ها شامل قرص های کنترل تولد، دیگر تخمک گذاری و هورمون های acting هستند
[ترجمه گوگل]آنها عبارتند از قرص های کنترل قلب، دیگر مهار کننده های تخمک گذاری و هورمون های طولانی مدت
14. Meanwhile, the birth control movement was becoming more respectable.
[ترجمه ترگمان]در عین حال، جنبش کنترل زاد و ولد بیش از پیش قابل احترام بود
[ترجمه گوگل]در همین حال، جنبش کنترل تولد بیشتر قابل احترام بود