(پزشکی - انباشتگی چرک در حفره ی بدنی به ویژه در ریه یا فضای جنب) چرک انباشت، جنب چرکی
empyema
(پزشکی - انباشتگی چرک در حفره ی بدنی به ویژه در ریه یا فضای جنب) چرک انباشت، جنب چرکی
انگلیسی به فارسی
(پزشکی - انباشتگی چرک در حفرهی بدنی بهویژه در ریه یا فضای جنب) چرکانباشت، جنب چرکی
امپراطور
انگلیسی به انگلیسی
• (medicine) accumulation of pus in a body cavity (especially in the lungs)
دیکشنری تخصصی
[بهداشت] آمپیم
جملات نمونه
1. Chest surgery consisted primarily of evacuation of empyema.
[ترجمه ترگمان]جراحی قفسه سینه در درجه اول تخلیه of بود
[ترجمه گوگل]جراحی قفسه سینه عمدتا از تخلیه امپرسیون است
[ترجمه گوگل]جراحی قفسه سینه عمدتا از تخلیه امپرسیون است
2. Purulent : numerous PMN's are present. Also called "empyema" in the pleural space.
[ترجمه ترگمان]purulent: تعداد زیادی از PMN ها وجود دارند همچنین \"empyema\" در فضای pleural نامیده می شود
[ترجمه گوگل]خفیف: PMN های متعددی حضور دارند همچنین empyema در فضای پلورون نامیده می شود
[ترجمه گوگل]خفیف: PMN های متعددی حضور دارند همچنین empyema در فضای پلورون نامیده می شود
3. Rapid formation of empyema secondary to ruptured liver abscess is rare.
[ترجمه ترگمان]تشکیل سریع of ثانویه برای مختل کردن دمل کبد نادر است
[ترجمه گوگل]شکل گیری سریع امپراطمی ثانویه به شکستگی آبسه کبد نادر است
[ترجمه گوگل]شکل گیری سریع امپراطمی ثانویه به شکستگی آبسه کبد نادر است
4. Lung abscess, empyema and subsequent bronchiectasis are relatively common complications.
[ترجمه ترگمان]آبسه ریه، empyema و bronchiectasis پس از آن، مشکلات نسبتا مشترکی به شمار می آیند
[ترجمه گوگل]آبسه ریه، امپیتمی و برونشکتازی بعدی آن عوارض نسبتا رایج هستند
[ترجمه گوگل]آبسه ریه، امپیتمی و برونشکتازی بعدی آن عوارض نسبتا رایج هستند
5. Results There were no postoperative bronchopleural fistula and thoracic empyema in all patients. 554 cases successfully sutured while 8 cases had air leakage in the stump.
[ترجمه ترگمان]نتایج هیچ postoperative bronchopleural fistula و empyema قفسه سینه در همه بیماران وجود نداشت تعداد ۵۵۴ مورد با موفقیت انجام می شوند در حالی که ۸ مورد نشت هوا در the دارد
[ترجمه گوگل]نتایج: در همه بیماران هیچ فیستول برونکلوپورال پس از عمل و امپراطوری سینه وجود نداشت 554 مورد با موفقیت شستشو داده شده و در 8 مورد نشت هوایی در آن وجود داشت
[ترجمه گوگل]نتایج: در همه بیماران هیچ فیستول برونکلوپورال پس از عمل و امپراطوری سینه وجود نداشت 554 مورد با موفقیت شستشو داده شده و در 8 مورد نشت هوایی در آن وجود داشت
6. Objective To study the improved extrapleural thoracoplasty in the treatment of chronic tuberculous empyema.
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه the بهبود یافته در درمان بیماری سل مزمن
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی توراکوپلاستی Extrapleural بهبود یافته در درمان امپیتمی مزمن توبرکلوز
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی توراکوپلاستی Extrapleural بهبود یافته در درمان امپیتمی مزمن توبرکلوز
7. Objective:To assess the value of intrapleural urokinase(UK) in enhancing drainage of loculate empyema.
[ترجمه ترگمان]هدف: ارزیابی ارزش of urokinase (انگلستان)در افزایش زه کشی of empyema
[ترجمه گوگل]هدف: ارزیابی ارزش urokinase intraplural (انگلستان) در افزایش زهکشی ایمیوم محل زخم
[ترجمه گوگل]هدف: ارزیابی ارزش urokinase intraplural (انگلستان) در افزایش زهکشی ایمیوم محل زخم
8. To evaluate CT and MRI for the diagnosis of cranial extradural empyema.
[ترجمه ترگمان]برای ارزیابی CT و MRI برای تشخیص جمجمه cranial empyema
[ترجمه گوگل]برای ارزیابی CT و MRI برای تشخیص امپراطوری عصبی جمجمه
[ترجمه گوگل]برای ارزیابی CT و MRI برای تشخیص امپراطوری عصبی جمجمه
9. Conclusion The method of stripped pleural fibreboard was a good operative too for the treatment chronic tuberculous empyema. The indication for the operation should be expanded.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری روش of pleural یک عامل خوب برای درمان بیماری مزمن سل بود نشانه عملیات باید گسترش یابد
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: روش فیبرپور خالص پوستی پلورال عمل جراحی خوبی برای درمان ایمیوم مزمن سل است نشانه برای عملیات باید گسترش یابد
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: روش فیبرپور خالص پوستی پلورال عمل جراحی خوبی برای درمان ایمیوم مزمن سل است نشانه برای عملیات باید گسترش یابد
10. The complication of pulmonary atelectasis and pleural effusion was in cases, pulmonary infection in 5 cases, empyema in 3 cases, bronchopleural fistula in 2 cases.
[ترجمه ترگمان]complication of ریوی و pleural effusion در موارد، عفونت ریوی در ۵ مورد، empyema در ۳ مورد، bronchopleural فیستول در ۲ مورد بود
[ترجمه گوگل]عارضه آتکلوزای ریه و پلورال افیوژن در مواردی بود که آلودگی ریوی در 5 مورد، امپیتمی در 3 مورد، فیستول برونکلوپرنرال در 2 مورد بود
[ترجمه گوگل]عارضه آتکلوزای ریه و پلورال افیوژن در مواردی بود که آلودگی ریوی در 5 مورد، امپیتمی در 3 مورد، فیستول برونکلوپرنرال در 2 مورد بود
11. It is also valuable in the clinical and imageological diagnosis of the empyema of the omental bursa.
[ترجمه ترگمان]همچنین در تشخیص بالینی و بالینی of the omental نیز ارزشمند است
[ترجمه گوگل]همچنین در تشخیص بالینی و تصویری از امپراطوری بوزا زگیل ارزشمند است
[ترجمه گوگل]همچنین در تشخیص بالینی و تصویری از امپراطوری بوزا زگیل ارزشمند است
12. In this series, all 4 cases of interhemispheric subdural empyema Were caused by the extension from orogenic infection.
[ترجمه ترگمان]در این سری، همه ۴ مورد از interhemispheric subdural زیر سخت شامه از طریق گسترش عفونت orogenic ایجاد شده اند
[ترجمه گوگل]در این مجموعه، تمام 4 مورد از امپراطوری زیردوره بین فضایی، به وسیله گسترش عفونت اوریون ایجاد می شود
[ترجمه گوگل]در این مجموعه، تمام 4 مورد از امپراطوری زیردوره بین فضایی، به وسیله گسترش عفونت اوریون ایجاد می شود
13. Objective To explore effects of pleural space drainage plus drug infusion in treating tuberculous empyema.
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی اثرات تخلیه فضایی pleural به علاوه تزریق مواد مخدر در درمان بیماری سل
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی اثرات تخلیه فضایی پلور به همراه تزریق داروی در درمان امگا 3
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی اثرات تخلیه فضایی پلور به همراه تزریق داروی در درمان امگا 3
14. However, bacterial infections of lung can spread to the pleura to produce a purulent pleuritis. A collection of pus in the pleural space is known as empyema.
[ترجمه ترگمان]با این حال، عفونت های باکتریایی of می تواند به the سرایت کند تا a purulent تولید کند مجموعه ای از چرک در فضای pleural به نام empyema شناخته می شود
[ترجمه گوگل]با این حال، عفونت های باکتریایی ریه می تواند به پلاورا برای تولید پلوریتی خلطی گسترش یابد مجموعه ای از ستون در فلوئور پلور به نام empyema شناخته می شود
[ترجمه گوگل]با این حال، عفونت های باکتریایی ریه می تواند به پلاورا برای تولید پلوریتی خلطی گسترش یابد مجموعه ای از ستون در فلوئور پلور به نام empyema شناخته می شود
پیشنهاد کاربران
empyema ( پزشکی )
واژه مصوب: چرکجَنبی
تعریف: وجود مایع چرکی در حفرۀ جنب
واژه مصوب: چرکجَنبی
تعریف: وجود مایع چرکی در حفرۀ جنب
کلمات دیگر: