کلمه جو
صفحه اصلی

exfoliation


معنی : تراش
معانی دیگر : پوسته پوسته سازی، پوسته پوسته شدگی، ورقه

انگلیسی به فارسی

لایه برداری، تراش


انگلیسی به انگلیسی

• shedding; peeling away (of skin, bark, etc.); removal of several layers of the epidermis

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] رویه سابی - ورقه شدن - برگ وار
[دندانپزشکی] افتادن، از دست دادن فیزیولوژیکی دندانهای شیری( برای رویش دندانهای دائمی)
[زمین شناسی] فرسایش پوست پیازی،پوسته پوسته شدن فرآیندی که بوسیله آن، فلس ها، صفحات یا پوسته های هم مرکز سنگ، با ضخامت کمتر از 1 سانتی متر تا چند متر، بطور متوالی لایه لایه می شوند یا از سطح برهنه توده بزرگ سنگی کنده می شوند. این حالت توسط نیروهای فیزیکی و شیمیایی حاصل می شود که تنش های تفریقی درون سنگ را موجب می شود، مثلاً بوسیله انبساط کانی ها در نتیجه هوازدگی شیمیایی نزدیک سطحی یا بوسیله آزاد شدن فشار احاطه کننده سنگی که زمانی در اعماق دفن شده بوده (هنگامی که بوسیله فرسایش به سطح نزدیک می رسد) (درز و شکاف هایی از فشار). این حالت معمولاً باعث یک توده سنگی گرد شده یا تپه گنبدی شکل می شود. مقایسه شود با: هوازدگی شبه کروی، جدایش شبه کروی. مترادف: پوسته، پوسته شدن، فلس شدن، پوست پیازی، تورق، درزه بندی سطحی.
[نساجی] ریزش آهار

مترادف و متضاد

تراش (اسم)
scratch, shaving, shave, excoriation, rasure, exfoliation

جملات نمونه

1. this disease has caused a complete exfoliation of the bark of forest trees
این بیماری موجب ریزش کامل پوست درختان جنگل شده است.

2. Regular deep-cleansing and exfoliation should be part of your beauty routine.
[ترجمه ترگمان]پوسته سازی و پوسته سازی منظم باید بخشی از برنامه زیبایی شما باشد
[ترجمه گوگل]تمیز کردن و تمیز کردن به طور منظم باید بخشی از روال زیبایی شما باشد

3. Exfoliation Exfoliation will improve the texture of the skin, particularly if you are over thirty.
[ترجمه ترگمان]Exfoliation Exfoliation بافت پوست را بهبود خواهد بخشید، به خصوص اگر بیش از سی سال داشته باشید
[ترجمه گوگل]لایه برداری لایه بردار بافت پوست را بهبود می بخشد، به ویژه اگر بیش از سی

4. We present two cases of idiopathic true exfoliation of the lens capsule, with histopathologic confirmation.
[ترجمه ترگمان]ما دو مورد از پوسته سازی واقعی the با تایید histopathologic را ارائه می کنیم
[ترجمه گوگل]ما دو مورد از اگزوفیزیک ایدئوپاتیک کپسول لنز را با تایید هیستوپاتولوژیک ارائه می کنیم

5. The effect of quenching agent on exfoliation corrosion resistance of 2519 alloy was investigated by means of hardness tests and transmission electron microscopy (TEM).
[ترجمه ترگمان]تاثیر عامل جداسازی بر مقاومت در برابر خوردگی آلیاژ ۲۵۱۹ با استفاده از آزمایش های سختی و میکروسکوپ الکترونی عبوری (TEM)مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه گوگل]اثر خشک کننده بر مقاومت به خوردگی خمش 2519 آلیاژ توسط آزمونهای سختی و میکروسکوپ الکترونی انتقال (TEM) مورد بررسی قرار گرفت

6. Physical weathering: thermal expansion and contracting, ice wedging, exfoliation, salt crystallization.
[ترجمه ترگمان]هوازدگی فیزیکی: انبساط حرارتی و منقبض شدن، پوسته پوسته شدن یخ، پوسته سازی، تبلور نمک
[ترجمه گوگل]هوای فیزیکی: گسترش حرارتی و قراردادن، یخ زدن، لایه برداری، کریستالیزاسیون نمک

7. Regular exfoliation encourages elimination of dead cells and impurities from skin. Awakens skin's natural vitality, and leaves skin feeling fresh and looking youthfully radiant.
[ترجمه ترگمان]پوسته سازی منظم باعث از بین بردن سلول های مرده و ناخالصی ها از پوست می شود سرزندگی طبیعی پوست را حفظ می کند و باعث می شود که پوست احساس شادابی و شادابی کند
[ترجمه گوگل]لایه برداری منظم، حذف سلول های مرده و ناخالصی های پوست را تشویق می کند بویژه زنده شدن طبیعی پوست را می دهد و پوست را تازه احساس می کند و به نظر می رسد جوان است

8. Use textured side for gentle exfoliation and smooth side to lift away dulling impurities.
[ترجمه ترگمان]از یک طرف بافت دار برای پوسته سازی ملایم و یا طرف صاف برای حذف ناخالصی ها استفاده کنید
[ترجمه گوگل]استفاده از لایه بافتی برای لایه برداری ملایم و صاف کردن جهت برداشتن ناخالصی ها

9. Disposal: No rash, complete escharosis exfoliation, chickenpox was cured.
[ترجمه ترگمان]هیچ جوش و جوش و complete کامل نیست آبله مرغون درمان شد
[ترجمه گوگل]دفع: بدون بثور، کامل لایه برداری escharosis، مرغ درمان شد

10. Results showed that the datum of silk exfoliation is in close relation with raw cocoon regarding to its size, cocooning season and the control of temperature and humidity while silkworm spins.
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان داد که داده های پوسته سازی ابریشمی ارتباط نزدیکی با پیله خام در رابطه با اندازه آن، فصل cocooning و کنترل دما و رطوبت دارند در حالی که کرم ابریشم به دور خود می چرخد
[ترجمه گوگل]نتایج نشان داد که ارقام از لایه برداری ابریشم در ارتباط نزدیک با نعناع خام نسبت به اندازه آن، فصل تخمگذاری و کنترل دمای و رطوبت و چرخش کرم ابریشم است

11. Exfoliation of organoclay was obtained after 4 min of mixing time in a banbury mixer.
[ترجمه ترگمان]بعد از ۴ دقیقه مخلوط کردن در یک میکسر به دست آمد
[ترجمه گوگل]پس از 4 دقیقه مخلوط کردن در یک مخلوط کنجد، از لایه برداری از organoclay بدست می آید

12. Exfoliation is increased by sunburn.
[ترجمه ترگمان]آفتاب سوختگی براثر آفتاب سوختگی افزایش می یابد
[ترجمه گوگل]لایه برداری از طریق آفتاب سوختگی افزایش می یابد

13. There is little doubt that skin does benefit from exfoliation.
[ترجمه ترگمان]شک کمی وجود دارد که پوست از پوسته سازی بهره مند شود
[ترجمه گوگل]شکی نیست که پوست از لایه برداری استفاده می کند

14. This low sensitivity rate has encouraged the use of instruments to enhance cell exfoliation.
[ترجمه ترگمان]این نرخ حساسیت پایین استفاده از ابزار برای افزایش پوسته سازی سلولی را تشویق کرده است
[ترجمه گوگل]این میزان حساسیت کم، استفاده از ابزارهایی برای افزایش لایه برداری سلول را تشویق می کند

پیشنهاد کاربران

لایه برداری


کلمات دیگر: