کلمه جو
صفحه اصلی

feces


معنی : مدفوع انسان وحیوان
معانی دیگر : (در انگلیس : faeces) مدفوع (انسان یا حیوان)، گه، عن، ککه، سرگین، فضله، پشگل، تپاله

انگلیسی به فارسی

مدفوع انسان و حیوان


مدفوع، مدفوع انسان وحیوان


انگلیسی به انگلیسی

اسم جمع ( plural noun )
• : تعریف: animal waste excreted from the intestines through the anus; excrement.
مشابه: movement, waste

• bodily waste, excrement

دیکشنری تخصصی

[بهداشت] مدفوع - excrement

مترادف و متضاد

مدفوع انسان وحیوان (اسم)
feces

جملات نمونه

1. the evacuation of feces
دفع سرگین

2. occult blood in the feces
خون نهفته در مدفوع

3. He smeared feces all over himself.
[ترجمه ترگمان]اون همه مدفوع رو روی خودش ریخته
[ترجمه گوگل]او سرکه را روی همه خود ریخت

4. The lack of urobilin in the feces will be apparent from the light brown to chalky white color of the stools.
[ترجمه ترگمان]نبود of در مدفوع از قهوه ای روشن تا رنگ سفید of مشخص خواهد شد
[ترجمه گوگل]کمبود urobilin در مدفوع از رنگ سفید قهوه ای به رنگ قهوه ای از مدفوع آشکار است

5. Fish feces fall into the sand and decompose into mineral substances.
[ترجمه ترگمان]مدفوع ماهی به ماسه می افتد و به مواد معدنی تجزیه می شود
[ترجمه گوگل]مدفوع ماهی به شن و ماسه فرو می ریزند و به مواد معدنی تجزیه می شوند

6. The hospital smelled of ammonia and feces.
[ترجمه ترگمان]این بیمارستان بوی آمونیاک و مدفوع را می داد
[ترجمه گوگل]بیمارستان بوی آمونیاک و مدفوع را داشت

7. Rodents ingest little bits of Toxo from cat feces and Toxo goes straight to their heads.
[ترجمه ترگمان]rodents ذرات ریز of از مدفوع گربه و Toxo مستقیما به سرشان می رود
[ترجمه گوگل]جوندگان عضلات کمی از توکسو را از مدفوع گربه می گیرند و توکسو مستقیم به سرشان می رود

8. After cecectomy water content in feces increased and fibre componentsdigestibility decre. . .
[ترجمه ترگمان]پس از آن که مقدار آب آلوده به مدفوع افزایش یافت و fibre componentsdigestibility decre افزایش یافت
[ترجمه گوگل]بعد از سیککتومی میزان آب در مدفوع افزایش می یابد و ترکیبات فیبر نیز کاهش می یابد

9. Conclusion These normal microflora values in feces were reference values in intestinal of heathy domestically bred young rhesus macaque.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری این مواد شیمیایی معمولی در مدفوع، مقادیر مرجع در روده of جوان پرورش داخلی rhesus macaque بودند
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری این مقادیر میکرو فلورا در مدفوع مقادیر مرجع در روده رویشی داخلی ریزوس ماکائو بود

10. The feces of the passing birds can not cause bird flu.
[ترجمه ترگمان]مدفوع پرندگان در حال عبور نمی تواند باعث flu پرندگان شود
[ترجمه گوگل]مدفوع پرندگان منتهی می تواند منجر به آنفلوانزای پرندگان شود

11. Unlike baby komodos, the potato beetle's feces are actually poisonous to predators.
[ترجمه ترگمان]بر خلاف komodos نوزاد، مدفوع این سوسک در واقع به شکارچیان خطرناک است
[ترجمه گوگل]بر خلاف کومودوس کوچک، مدفوع سوسک سیب زمینی در واقع شکارچی سمی است

12. Avoid cat feces, in both the home and the garden.
[ترجمه ترگمان]از مدفوع گربه هم در خانه و هم در باغ خودداری کنید
[ترجمه گوگل]اجتناب از مدفوع گربه، در هر دو خانه و باغ

13. This malabsorption results in an excess lipid accumulation in the feces that is known as steatorrhea.
[ترجمه ترگمان]این malabsorption منجر به تجمع چربی اضافی در مدفوع می شود که به عنوان steatorrhea شناخته می شود
[ترجمه گوگل]این جذب بیش از حد باعث ایجاد تجمع چربی در مدفوع می شود که به نام استاتروه نامیده می شود

14. Even moderate doses of caffeine can set off this peristalsis whether or not the body was ready to dispose of its feces.
[ترجمه ترگمان]حتی دوزهای متوسط کافئین نیز می توانند این peristalsis را خنثی کنند که آیا بدن آماده است تا مدفوع خود را از بین ببرد یا نه
[ترجمه گوگل]حتی دوز متوسط ​​کافئین می تواند این پریستالیس را تنظیم کند یا نه که بدن برای دفع مدفوعش آماده است

پیشنهاد کاربران

طناب

feces ( پزشکی )
واژه مصوب: پیخال 2
تعریف: مواد خارج‏شده از روده‏ها و دستگاه گوارش که شامل باکتری، مواد جذب‏نشده، یاخته های جداری و ترشحات است|||متـ . مدفوع


کلمات دیگر: