(جدولی که در آن رویدادها یا چیزهای مختلف دسته بندی شده بسامد هریک تعیین می شود) جدول بسامد نما، گستره ی بسامد
frequency distribution
(جدولی که در آن رویدادها یا چیزهای مختلف دسته بندی شده بسامد هریک تعیین می شود) جدول بسامد نما، گستره ی بسامد
انگلیسی به فارسی
(جدولی که در آن رویدادها یا چیزهای مختلف دسته بندی شده بسامد هریک تعیین میشود) جدول بسامد نما، گسترهی بسامد
توزیع فرکانس
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: a table of statistical data in which the observed values of a variable are grouped into classes, and the frequencies for each class are given.
دیکشنری تخصصی
[حسابداری] توزیع فراوانی
[عمران و معماری] توزیع فراوانی - پخش فراوانی
[برق و الکترونیک] توزیع فرکانسی
[صنعت] توزیع فراوانی
[نساجی] توزیع فراوانی
[ریاضیات] توزیع بسامد، پخش بسامد، توزیع فراوانی، پخش فراوانی، توزیع تواتر
[معدن] توزیع فراوانی (زمین آمار)
[روانپزشکی] توزیع بسامد. هر توزیع مبتنی بر فهرست بس آمد وقوع نمرات مطابق طبقات و مقولات. هر سری از طبقات با شماره ای جفت می شود که نشان دهنده بسامد مشاهده شده آن است.
[آمار] توزیع فراوانی
[عمران و معماری] توزیع فراوانی - پخش فراوانی
[برق و الکترونیک] توزیع فرکانسی
[صنعت] توزیع فراوانی
[نساجی] توزیع فراوانی
[ریاضیات] توزیع بسامد، پخش بسامد، توزیع فراوانی، پخش فراوانی، توزیع تواتر
[معدن] توزیع فراوانی (زمین آمار)
[روانپزشکی] توزیع بسامد. هر توزیع مبتنی بر فهرست بس آمد وقوع نمرات مطابق طبقات و مقولات. هر سری از طبقات با شماره ای جفت می شود که نشان دهنده بسامد مشاهده شده آن است.
[آمار] توزیع فراوانی
جملات نمونه
1. Using the unit cumulative normal frequency distribution we may compute confidence limits for our estimate of beta.
[ترجمه ترگمان]با استفاده از توزیع فرکانس طبیعی واحد، ما می توانیم محدودیت های اطمینان را برای برآورد ما از بتا محاسبه کنیم
[ترجمه گوگل]با استفاده از توزیع فراوانی توزیع فرکانس طبیعی، ممکن است محدوده اطمینان را برای برآورد بتا محاسبه کنیم
[ترجمه گوگل]با استفاده از توزیع فراوانی توزیع فرکانس طبیعی، ممکن است محدوده اطمینان را برای برآورد بتا محاسبه کنیم
2. Find the frequency distribution over years of study in 199
[ترجمه ترگمان]توزیع فراوانی را در طول سال ها مطالعه در ۱۹۹ مورد پیدا کنید
[ترجمه گوگل]توزیع فراوانی را طی سالهای تحصیل در سال 199 پیدا کنید
[ترجمه گوگل]توزیع فراوانی را طی سالهای تحصیل در سال 199 پیدا کنید
3. On the size frequency distribution plot the highest point on the curve provides the modal value.
[ترجمه ترگمان]در نمودار توزیع فرکانس، بالاترین نقطه روی منحنی مقدار مودال را فراهم می کند
[ترجمه گوگل]در اندازه توزیع فرکانس بزرگترین نقطه در منحنی ارزش مدال را فراهم می کند
[ترجمه گوگل]در اندازه توزیع فرکانس بزرگترین نقطه در منحنی ارزش مدال را فراهم می کند
4. The full array of such fractions, comprising a frequency distribution across all cultures sampled, is called an ethnographic curve.
[ترجمه ترگمان]آرایه کاملی از این کسر که شامل توزیع فراوانی در تمام فرهنگ های نمونه است، منحنی قوم شناختی نامیده می شود
[ترجمه گوگل]آرایه ای کامل از این فراکسیون ها، شامل توزیع فراوانی در تمام فرهنگ های نمونه گیری شده، منحنی قوم شناسی نامیده می شود
[ترجمه گوگل]آرایه ای کامل از این فراکسیون ها، شامل توزیع فراوانی در تمام فرهنگ های نمونه گیری شده، منحنی قوم شناسی نامیده می شود
5. The allele frequency distribution showed an L - shape in both brood stock ( data not shown ).
[ترجمه ترگمان]توزیع فرکانس allele، شکل L - شکل را در هر دو خوشه (داده نشان داده نشده)نشان داد
[ترجمه گوگل]توزیع فراوانی آلل نشان دهنده شکل L در هر دو جنس مورچه است (داده ها نشان داده نمی شود)
[ترجمه گوگل]توزیع فراوانی آلل نشان دهنده شکل L در هر دو جنس مورچه است (داده ها نشان داده نمی شود)
6. To investigate the frequency distribution of the scale of sex hormones in the aged persons.
[ترجمه ترگمان]برای بررسی توزیع فراوانی از هورمون های جنسی در افراد مسن
[ترجمه گوگل]برای بررسی توزیع فرکانس مقیاس هورمونهای جنسی در سالمندان
[ترجمه گوگل]برای بررسی توزیع فرکانس مقیاس هورمونهای جنسی در سالمندان
7. The time - frequency distribution ( TFD ) fits to analyze the EEG signal well since EEG is a typical non - stationary signal.
[ترجمه ترگمان]توزیع زمان - فرکانس (TFD)برای تجزیه و تحلیل سیگنال EEG بخوبی مناسب است، چون EEG یک سیگنال غیر ثابت معمولی است
[ترجمه گوگل]توزیع فرکانس زمانی (TFD) برای تجزیه و تحلیل سیگنال EEG خوب است، زیرا EEG یک سیگنال معمولی غیر ثابت است
[ترجمه گوگل]توزیع فرکانس زمانی (TFD) برای تجزیه و تحلیل سیگنال EEG خوب است، زیرا EEG یک سیگنال معمولی غیر ثابت است
8. The data were statistically analyzed by frequency distribution, percentage and Chi - square test.
[ترجمه ترگمان]داده ها از لحاظ آماری با توزیع فرکانس، درصد و چی - مربع تحلیل شدند
[ترجمه گوگل]داده ها با استفاده از توزیع فراوانی، درصد و آزمون مجذور کای مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]داده ها با استفاده از توزیع فراوانی، درصد و آزمون مجذور کای مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند
9. The frequency distribution table below shows the results of 40 golf players in a tournament.
[ترجمه ترگمان]جدول توزیع فرکانس پایین نشان دهنده نتایج ۴۰ بازیکن گلف در یک تورنمنت است
[ترجمه گوگل]جدول توزیع فرکانس زیر نتایج 40 بازیکن گلف در مسابقات را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]جدول توزیع فرکانس زیر نتایج 40 بازیکن گلف در مسابقات را نشان می دهد
10. The model types include frequency histograms, cumulative frequency distribution graphs and theoretical model with double logarithmic coordinates.
[ترجمه ترگمان]انواع مدل عبارتند از نمودار هیستوگرام فرکانس، نمودار توزیع فرکانس تجمعی و مدل تیوریک با مختصات دو برابر
[ترجمه گوگل]انواع مدل ها شامل هیستوگرام های فرکانس، نمودار توزیع فرکانس تجمعی و مدل نظری با مختصات لگاریتمی دوگانه می باشد
[ترجمه گوگل]انواع مدل ها شامل هیستوگرام های فرکانس، نمودار توزیع فرکانس تجمعی و مدل نظری با مختصات لگاریتمی دوگانه می باشد
11. Such classes are separated by'natural breaks'in the frequency distribution or the analogous cumulative curve.
[ترجمه ترگمان]چنین کلاس هایی با تجزیه و تحلیل طبیعی در توزیع فرکانس یا منحنی تجمعی مشابه جدا می شوند
[ترجمه گوگل]چنین کلاس ها با شکست های غیر طبیعی در توزیع فرکانس یا منحنی تجمعی مشابه به هم متصل هستند
[ترجمه گوگل]چنین کلاس ها با شکست های غیر طبیعی در توزیع فرکانس یا منحنی تجمعی مشابه به هم متصل هستند
12. Clock frequency distribution of the device in the scope permitted at no restrictions on frequency.
[ترجمه ترگمان]توزیع فرکانس ساعت دستگاه در حوزه مجاز به هیچ محدودیت روی فرکانس مجاز نیست
[ترجمه گوگل]توزیع فرکانس ساعت دستگاه در محدوده مجاز بدون محدودیت در فرکانس
[ترجمه گوگل]توزیع فرکانس ساعت دستگاه در محدوده مجاز بدون محدودیت در فرکانس
13. Meanwhile, frequency distribution of daily mean temperature indicated that potential possibility of high temperature event might rise.
[ترجمه ترگمان]در این میان توزیع فراوانی از دمای میانگین روزانه نشان داد که امکان افزایش دمای بالا ممکن است افزایش یابد
[ترجمه گوگل]در همین حال، توزیع فرکانس میانگین دمای روزانه نشان داد که احتمال بالقوه رخداد دما بالا می تواند افزایش یابد
[ترجمه گوگل]در همین حال، توزیع فرکانس میانگین دمای روزانه نشان داد که احتمال بالقوه رخداد دما بالا می تواند افزایش یابد
14. Further more,[sentence dictionary] the statistic regulation based on frequency distribution for on - line data is researched.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، [ فرهنگ لغت [ جمله ] مقررات آمار براساس توزیع فرکانس برای داده های خط روی داده مورد تحقیق قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، [فرهنگ لغت جمله] مقررات آماری بر اساس توزیع فرکانس برای داده های آنلاین مورد مطالعه قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، [فرهنگ لغت جمله] مقررات آماری بر اساس توزیع فرکانس برای داده های آنلاین مورد مطالعه قرار گرفته است
15. This paper gives a simple algorithm of quasi-optimal frequency distribution for mobile radio systems, in which the third-order inter-modulation does not appear. The computation results are given.
[ترجمه ترگمان]این مقاله یک الگوریتم ساده از توزیع فرکانس شبه - بهینه برای سیستم های رادیویی همراه می دهد، که در آن نوسان بین مرتبه سوم ظاهر نمی شود نتایج محاسبه ارایه می شوند
[ترجمه گوگل]این مقاله یک الگوریتم ساده توزیع فرکانس تقریبا بهینه را برای سیستم های رادیویی تلفن همراه ارائه می دهد که در آن مدولاسیون مدولاسیون سوم به نظر نمی رسد نتایج محاسبات داده شده است
[ترجمه گوگل]این مقاله یک الگوریتم ساده توزیع فرکانس تقریبا بهینه را برای سیستم های رادیویی تلفن همراه ارائه می دهد که در آن مدولاسیون مدولاسیون سوم به نظر نمی رسد نتایج محاسبات داده شده است
کلمات دیگر: