رجوع شود به: electroshock therapy
electroconvulsive therapy
رجوع شود به: electroshock therapy
انگلیسی به فارسی
درمان الکتروشوک
رجوع شود به: electroshock therapy
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: see electroshock therapy.
دیکشنری تخصصی
[روانپزشکی] الکتروشوک، درمان با تشنج الکتریکی. الکتروشوک یکی از موثرترین روش های درمانی در روان پزشکی است. معهذا، این روش درمانی از ابتدا مورد بحث و جدل بوده است. در آوریل 1938 یوگوسرلتی و لوسیویی نی اولین تشنج درمانی را به انجام رساندند.
مترادف و متضاد
Synonyms: convulsive therapy, ECT, electric shock therapy, electroshock, electroshock therapy, shock therapy, shock treatment
treatment of mental disorders involving electric shocks passing through the brain
جملات نمونه
1. Hypnosis and electroconvulsive therapy were tried but had no effect, and he became heavily dependent on tranquillizers.
[ترجمه ترگمان]Hypnosis و electroconvulsive تلاش کردند اما تاثیری نداشتند، و او به شدت به tranquillizers وابسته شد
[ترجمه گوگل]هیپنوتیزم و درمان الکتروشوکسیستالی مورد آزمایش قرار گرفتند، اما تأثیری نداشتند و به شدت وابسته به آرامش بخش بودند
[ترجمه گوگل]هیپنوتیزم و درمان الکتروشوکسیستالی مورد آزمایش قرار گرفتند، اما تأثیری نداشتند و به شدت وابسته به آرامش بخش بودند
2. She attempted suicide in 195 after undergoing electroconvulsive therapy.
[ترجمه ترگمان]او پس از درمان electroconvulsive اقدام به خودکشی کرد
[ترجمه گوگل]او پس از درمان الکترواستاتیکی در سال 195 اقدام به خودکشی کرد
[ترجمه گوگل]او پس از درمان الکترواستاتیکی در سال 195 اقدام به خودکشی کرد
3. The invention provides a bit block for the electroconvulsive therapy, which is capable of protecting teeth and preventing glossoptosis.
[ترجمه ترگمان]اختراع یک بلوک برای درمان electroconvulsive فراهم می کند که قادر به محافظت از دندان ها و جلوگیری از glossoptosis است
[ترجمه گوگل]اختراع یک بیت بلوک برای درمان الکتروشیمیایی فراهم می کند، که قادر به محافظت از دندان ها و جلوگیری از گلوسپوتوز است
[ترجمه گوگل]اختراع یک بیت بلوک برای درمان الکتروشیمیایی فراهم می کند، که قادر به محافظت از دندان ها و جلوگیری از گلوسپوتوز است
4. Objectives: To summarize the maintained electroconvulsive therapy (ECT) in the hospital.
[ترجمه ترگمان]اهداف: برای خلاصه کردن درمان electroconvulsive (ECT)در بیمارستان
[ترجمه گوگل]اهداف: خلاصه ای از درمان الکتروشوک (ECT) در بیمارستان
[ترجمه گوگل]اهداف: خلاصه ای از درمان الکتروشوک (ECT) در بیمارستان
5. Objective:To investigate the clinical use of modern electroconvulsive therapy (MECT) in elderly depression.
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی کاربرد بالینی درمان electroconvulsive مدرن (MECT)در افسردگی مسن
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی کاربرد بالینی درمان الکتروشیمیایی مدرن (MECT) در افسردگی سالمندان
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی کاربرد بالینی درمان الکتروشیمیایی مدرن (MECT) در افسردگی سالمندان
6. Slogra: Vurtne, Do you know ECT ( electroconvulsive therapy electric shock treatment )?
[ترجمه ترگمان]Slogra: Vurtne، آیا ECT (درمان شوک الکتریکی درمانی)را می شناسید؟
[ترجمه گوگل]Slogra: Vurtne، آیا ECT (درمان شوک الکتریکی درمانی الکتریکی درمانی) را می دانید؟
[ترجمه گوگل]Slogra: Vurtne، آیا ECT (درمان شوک الکتریکی درمانی الکتریکی درمانی) را می دانید؟
7. After treatments of electroconvulsive therapy, the symptoms of psychosis and polydipsia declined.
[ترجمه ترگمان]پس از درمان of درمانی، علائم روان پریشی و polydipsia کاهش یافت
[ترجمه گوگل]پس از درمان های الکتروشیمیایی علائم روانپریشی و پلیدیپسی کاهش می یابد
[ترجمه گوگل]پس از درمان های الکتروشیمیایی علائم روانپریشی و پلیدیپسی کاهش می یابد
8. For years, a treatment called electroconvulsive therapy (ECT) also known as "electric shock treatment" has been used to induce seizures in anesthetized patients for therapeutic results.
[ترجمه ترگمان]برای سال ها، درمانی به نام electroconvulsive درمانی (ECT)که به عنوان \"درمان شوک الکتریکی\" شناخته می شود، برای ایجاد صرع در بیماران anesthetized برای نتایج درمانی به کار رفته است
[ترجمه گوگل]برای سالها درمان برای درمان های الکتروشویی (ECT) نیز به نام «درمان شوک الکتریکی» برای تشخیص تشنج در بیماران بیهوشی برای نتایج درمانی استفاده شده است
[ترجمه گوگل]برای سالها درمان برای درمان های الکتروشویی (ECT) نیز به نام «درمان شوک الکتریکی» برای تشخیص تشنج در بیماران بیهوشی برای نتایج درمانی استفاده شده است
9. Electroconvulsive therapy (ECT) is usually reserved for difficult-to-treat depression patients who are not suitable for or have failed to respond to antidepressant medications.
[ترجمه ترگمان]درمان electroconvulsive (ECT)معمولا برای بیماران مبتلا به افسردگی نگهداری می شود که برای درمان یا پاسخ دادن به داروهای ضد افسردگی مناسب نیستند
[ترجمه گوگل]درمان الکترووکتیو (ECT) معمولا برای بیماران افسردگی مشکل است که برای واکنش به داروهای ضد افسردگی مناسب نیستند و یا به آنها پاسخ نداده است
[ترجمه گوگل]درمان الکترووکتیو (ECT) معمولا برای بیماران افسردگی مشکل است که برای واکنش به داروهای ضد افسردگی مناسب نیستند و یا به آنها پاسخ نداده است
10. Short of a round of electroconvulsive therapy, I can't get you to un-know the sentences you've just read here.
[ترجمه ترگمان]خیلی مختصر از a درمانی، من نمی تونم تو رو به غیر از sentences که فقط اینجا خوندی بدونی
[ترجمه گوگل]خلاصه ای از دور درمان الکترواستاتیکی، من نمی توانم شما را به احضار احکام شما که فقط در اینجا بخوانید
[ترجمه گوگل]خلاصه ای از دور درمان الکترواستاتیکی، من نمی توانم شما را به احضار احکام شما که فقط در اینجا بخوانید
11. Introduction: Electroconvulsive therapy (ECT) is a highly effective treatment for severe mood disorders.
[ترجمه ترگمان]مقدمه: درمان electroconvulsive (ECT)یک درمان بسیار موثر برای اختلالات خلقی شدید است
[ترجمه گوگل]مقدمه: درمان الکتروشوک (ECT) یک درمان بسیار موثر برای اختلالات خلقی شدید است
[ترجمه گوگل]مقدمه: درمان الکتروشوک (ECT) یک درمان بسیار موثر برای اختلالات خلقی شدید است
12. Conclusion non-convulsively electroconvulsive therapy is safety and effective, it is worth to spread.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری درمان بدون تشنج، ایمنی و موثر است، ارزش گسترش آن را دارد
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری درمان غیر الکتروشیمیایی غیرواقعی ایمنی و موثر است، ارزش آن را دارد
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری درمان غیر الکتروشیمیایی غیرواقعی ایمنی و موثر است، ارزش آن را دارد
13. Objective:To explore the effect of modified electroconvulsive therapy (MECT) on memory and abstract thinking in schizophrenics.
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی اثر درمان electroconvulsive اصلاح شده در حافظه و تفکر انتزاعی در schizophrenics
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی تأثیر درمان الکتروشویی (MECT) بر حافظه و تفکر انتزاعی در اسکیزوفرنیا
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی تأثیر درمان الکتروشویی (MECT) بر حافظه و تفکر انتزاعی در اسکیزوفرنیا
14. After 12 treatments of electroconvulsive therapy, the symptoms of psychosis and polydipsia declined.
[ترجمه ترگمان]پس از ۱۲ درمان electroconvulsive درمانی، علائم روان پریشی و polydipsia کاهش یافت
[ترجمه گوگل]پس از 12 جلسه درمان الکتروکواش، علائم روانپریشی و پلیدیپسی کاهش یافت
[ترجمه گوگل]پس از 12 جلسه درمان الکتروکواش، علائم روانپریشی و پلیدیپسی کاهش یافت
15. The patient finally heeded the recommendations of the doctors to have electroconvulsive therapy, a highly controversial and misunderstood treatment.
[ترجمه ترگمان]بیمار در نهایت به توصیه های پزشکان برای داشتن درمان electroconvulsive، یک درمان بسیار بحث برانگیز و نادرست، توجه کرد
[ترجمه گوگل]بیمار در نهایت توصیه های پزشکان به درمان الکترواستاتیکی، درمان بسیار بحث انگیز و سوء تفاهم را مورد توجه قرار داد
[ترجمه گوگل]بیمار در نهایت توصیه های پزشکان به درمان الکترواستاتیکی، درمان بسیار بحث انگیز و سوء تفاهم را مورد توجه قرار داد
پیشنهاد کاربران
درمان با شوک الکتریکی
درمان با تشنج برقی
درمان با تشنج برقی
کلمات دیگر: