1. migrant birds
پرندگان مهاجر
2. migrant farm workers
کارگران کشاورزی کوچگر (که برای کار از مزرعه ای به مزرعه ی دیگر می روند)،زارعین سیار
3. The government revoked her husband's license to operate migrant labor crews.
[ترجمه ترگمان]دولت مجوز شوهرش برای کار با کارگران مهاجر را لغو کرد
[ترجمه گوگل]دولت مجوز شوهرش را برای انجام مأموریت کار مهاجرین لغو کرد
4. The country has a large seasonal migrant population, who work on the coffee and cotton plantations for part of the year.
[ترجمه ترگمان]این کشور یک جمعیت مهاجر فصلی بزرگ دارد که برای بخشی از سال در مزارع قهوه و پنبه کار می کنند
[ترجمه گوگل]این کشور دارای جمعیت مهاجرت فصلی بزرگ است که در بخشی از سالانه کار می کنند
5. Migrant workers move from city to city in search of work.
[ترجمه ترگمان]کارگران مهاجر از شهر به شهر در جستجوی کار نقل مکان می کنند
[ترجمه گوگل]کارگران مهاجر به دنبال کار از شهر به شهر حرکت می کنند
6. A lot of factory work is done by migrant workers.
[ترجمه ترگمان]کارگران مهاجر کاره ای زیادی را انجام می دهند
[ترجمه گوگل]کارگران کارگری کار زیادی در کارخانه انجام می دهند
7. The curfew has effectively barred migrant workers from their jobs.
[ترجمه ترگمان]مقررات منع رفت و آمد به طور موثر کارگران مهاجر را از شغل خود منع کرده است
[ترجمه گوگل]منع رفت و آمد مؤثر کارگران مهاجر را از مشاغل خود محروم کرده است
8. Migrant birds shelter in the reeds.
[ترجمه ترگمان]پرندگان کوچک در نیزار پناه می برند
[ترجمه گوگل]پرندگان مهاجر در لبه ها پناه می گیرند
9. City residents also blame migrant workers for the sharp rise in the urban crime rate.
[ترجمه ترگمان]ساکنان شهر همچنین کارگران مهاجر را به دلیل افزایش شدید نرخ جرم شهری مقصر می دانند
[ترجمه گوگل]ساکنین شهر نیز برای افزایش شدید نرخ جرم شهری، کارگران مهاجر را سرزنش می کنند
10. City residents complain that migrant workers have threatened to take already scarce urban jobs.
[ترجمه ترگمان]ساکنان شهر شکایت دارند که کارگران مهاجر تهدید کرده اند که قبلا مشاغل شهری را محدود کرده اند
[ترجمه گوگل]ساکنین شهر شکایت دارند که کارگران مهاجر تهدید کرده اند که مشاغل شهری را در حال حاضر کم می کنند
11. The economic migrant is also the political refugee.
[ترجمه ترگمان]مهاجر اقتصادی نیز پناهنده سیاسی است
[ترجمه گوگل]مهاجرت اقتصادی نیز پناهنده سیاسی است
12. Grievances were felt particularly strongly by migrant workers who bore the brunt of the hardship because they were almost completely unorganized.
[ترجمه ترگمان]کارگران مهاجری که فشار این مشکلات را تحمل می کردند، به شدت احساس ناراحتی می کردند، زیرا آن ها به طور کامل نامنظم بودند
[ترجمه گوگل]شکایت شدید به شدت تحت تأثیر کارگران مهاجر قرار گرفت که مهمترین آنها سختی بود زیرا تقریبا به طور کامل سازمان یافته نبود
13. From the beginnings the Saints were a migrant people.
[ترجمه ترگمان]از آغاز کلیسا مردم مهاجری بودند
[ترجمه گوگل]از آغاز، پیروان یک مهاجر بودند
14. One journalist from the migrant community said he had heard the true figure could be more than 700.
[ترجمه ترگمان]یک روزنامه نگار از جامعه مهاجر گفت که او شنیده است که رقم واقعی می تواند بیش از ۷۰۰ نفر باشد
[ترجمه گوگل]یک روزنامه نگار از جامعه مهاجرین گفت که او شنیده است که می تواند تعداد واقعی بیش از 700 نفر باشد