1. to gum up
(خودمانی) از کار افتادن (ماشین آلات)،خراب شدن،گرفتن (لوله)
2. to chew gum
سقز (آدامس) جویدن
3. a stick of chewing gum
یک قطعه آدامس
4. a wad of chewing gum
یک قلمبه آدامس
5. a small girl stood champing gum
دختر بچه ای ایستاده بود و تندتند سقز می جوید.
6. He was reading the newspaper, gum in mouth.
[ترجمه سمانه رستم پور] او روزنامه می خواند و آدامس در دهان می جویید
[ترجمه Z. NIKOOIE] او آدامس در دهان روزنامه می خواند
[ترجمه م] او در دهان آدامس می جویید و روزنامه می خواند
[ترجمه Melina] او هم آدامس می جوید و هم روز نامه می خواند
[ترجمه صالح] پسر در حالی که آدامس در دهان داشت، روزنامه هم می خواند
[ترجمه B.G] او آدامس در دهان ، درحال خواندن روزنامه بود.
[ترجمه ترگمان]او مشغول خواندن روزنامه بود
[ترجمه گوگل]او روزنامه را خواند، آدامس در دهان
7. There's a gob of gum on my chair.
[ترجمه ترگمان]یک تکه آدامس روی صندلی من هست
[ترجمه گوگل]در صندلی من یک لکه لکه دار وجود دارد
8. The gum left a horrible metallic taste in my mouth.
[ترجمه ترگمان]آدامس مزه فلزی وحشتناکی در دهانم گذاشت
[ترجمه گوگل]آدامس طعم وحشتناک فلزی در دهان من را ترک کرد
9. When not removed, plaque causes tooth decay and gum disease.
[ترجمه ترگمان]هنگام برداشتن، پلاک سبب پوسیدگی دندان و بیماری های لثه می شود
[ترجمه گوگل]هنگامی که پاک نمی شود، پلاک باعث پوسیدگی دندان و بیماری لثه می شود
10. Cut out two pieces of cardboard and gum them together.
[ترجمه Manos] دو تا مقوا ببرید وآنها را به هم بچسبانید
[ترجمه ترگمان]دوتا تیکه مقوا پیدا می کنیم و با هم gum
[ترجمه گوگل]دو قطعه از مقوا را به هم بزنید و آن را لکه دار کنید
11. Spit out that gum and pay attention.
[ترجمه مهدی] آدامس رو تف کن و توجه کن
[ترجمه 🤪] ادامس را تف کن و توجه کن
[ترجمه مهدیه شاکری] اون آدامس رو تف کن و توجه کن
[ترجمه ترگمان]تف کن بیرون و حواست بهش باشه
[ترجمه گوگل]این آدامس را از بین ببرید و توجه کنید
12. She had an abscess on her gum.
[ترجمه ترگمان] یه آبسه تو لثه داره
[ترجمه گوگل]او آبسه ای در آدامس داشت
13. There is gum on the back of a stamp.
[ترجمه ترگمان]یه آدامس پشت یه تمبر هست
[ترجمه گوگل]آدامس در پشت یک تمبر وجود دارد
14. By gum, he's a big lad!
[ترجمه ترگمان]با صمغ، پسرک بزرگی است!
[ترجمه گوگل]با آدامس، او یک پسر بزرگ است!
15. Would you like some gum to chew?
[ترجمه 🦄] آیا مقداری آدامس برای جویدن می خواهید؟
[ترجمه ترگمان]آدامس میخوای که بجوی؟
[ترجمه گوگل]آیا میخواهید برخی آدامسها را بخورید؟
16. Would you like a piece/stick of chewing gum?
[ترجمه n] ایا مایل هستید یک تکه ادامس بجوید ؟؟؟؟
[ترجمه ترگمان]یه تیکه آدامس می خوری؟
[ترجمه گوگل]آیا قطعه / چوب آدامس را دوست دارید؟
17. He is always chewing gum.
[ترجمه شاپرک] او در همه زمان آدامس می جوید
[ترجمه Delina] او همیشه ادامس میجوید
[ترجمه ترگمان]اون همیشه آدامس می جوید
[ترجمه گوگل]او همیشه آدامس است
18. Helen sat there, chewing a piece of gum.
[ترجمه Delina] هلن در انجا نشسته بود و یک تکه ادامس میجوید
[ترجمه ترگمان]هلن همان جا نشسته بود و یک تکه آدامس می جوید
[ترجمه گوگل]هلن آنجا نشست، جویدن یک قطعه صمغ