کلمه جو
صفحه اصلی

pathology


معنی : پاتولوژی، اسیب شناسی
معانی دیگر : (پزشکی)، آسیب شناسی، پیامدهای بیماری، طب اسیب شناسی

انگلیسی به فارسی

(پزشکی) آسیب‌شناسی، پاتولوژی، تشخیص بیماری


آسيب شناسي، پاتولوژی، اسیب شناسی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: pathologies
مشتقات: pathologist (n.)
(1) تعریف: the scientific study of the causes, nature, and results of bodily disease.

- Louis Pasteur, with his investigations into anthrax and rabies, broadened scientific understanding of pathology.
[ترجمه ترگمان] پاستور با تحقیقاتش در مورد سیاه زخم و هاری درک علمی را گسترش داد
[ترجمه گوگل] لوئیس پاستور، با تحقیقاتش در مورد سیاه زخم و هاری، درک علمی پاتولوژی را گسترش داد

(2) تعریف: a physical or mental abnormality that is caused by disease or disorder.

• study of diseases and their characteristics
pathology is the study of diseases and illnesses; a medical term.
the pathology of a disease or illness is its causes and development in the body; a medical term.

دیکشنری تخصصی

[بهداشت] آسیب شناسی - پاتولوژی

مترادف و متضاد

پاتولوژی (اسم)
pathology

اسیب شناسی (اسم)
pathology

جملات نمونه

1. He earned a master's degree in plant pathology from the University of Wisconsin.
[ترجمه ترگمان]او مدرک کارشناسی ارشد در زمینه آسیب شناسی گیاهی از دانشگاه ویسکانسین دریافت کرد
[ترجمه گوگل]او مدرک کارشناسی ارشد در آسیب شناسی گیاه را از دانشگاه ویسکانسین به دست آورد

2. Biomedical scientists deal with 100m pathology tests a year, playing a crucial role in the diagnosis and treatment of disease.
[ترجمه ترگمان]دانشمندان علوم پزشکی در یک سال با ۱۰۰ میلیون آزمون آسیب شناسی سروکار دارند و نقش حیاتی در تشخیص و درمان بیماری ها دارند
[ترجمه گوگل]دانشمندان علوم زیستی سالانه با آزمایشات پاتولوژیک 100 متر مواجه می شوند که نقش مهمی در تشخیص و درمان بیماری دارند

3. The pathology protocol has been described previously.
[ترجمه ترگمان]پروتکل آسیب شناسی پیش از این شرح داده شده است
[ترجمه گوگل]پروتکل آسیب شناسی قبلا شرح داده شده است

4. As a specialist in pathology, physiology and pharmacology, Mrs Coll received many teaching awards.
[ترجمه ترگمان]خانم کول به عنوان متخصص در زمینه آسیب شناسی، فیزیولوژی و داروشناسی، بسیاری از جوایز آموزشی را دریافت کرده است
[ترجمه گوگل]خانم کول به عنوان متخصص در آسیب شناسی، فیزیولوژی و فارماکولوژی، بسیاری از جوایز آموزشی را دریافت کرد

5. In this approach, the search for pathology and its roots are secondary.
[ترجمه ترگمان]در این رویکرد، جستجوی آسیب شناسی و ریشه های آن ثانویه هستند
[ترجمه گوگل]در این روش، جستجوی پاتولوژی و ریشه های آن ثانویه است

6. The pathology department never had pride of place in any hospital Jean had ever seen.
[ترجمه ترگمان]بخش آسیب شناسی هرگز در هیچ بیمارستانی که ژان وال ژان دیده بود افتخار نمی کرد
[ترجمه گوگل]بخش جراحی پلاستیک هرگز در هیچ بیمارستان جین هرگز دیده نشده بود

7. The postmortem was done in the pathology department of the Perth hospital.
[ترجمه ترگمان]پس از آن در بخش آسیب شناسی بیمارستان پرت به قتل رسید
[ترجمه گوگل]پس از سانحه در بخش آسیب شناسی بیمارستان پرت انجام شد

8. They are not indicative of underlying pathology.
[ترجمه ترگمان]آن ها شاخص آسیب شناسی زیربنایی نیستند
[ترجمه گوگل]آنها علت آسیب شناسی اولیه نیستند

9. Marital pathology is fully recognised by those who give support through marriage counselling.
[ترجمه ترگمان]آسیب شناسی وضعیت تاهل به طور کامل توسط کسانی که از طریق مشاوره ازدواج حمایت می کنند، به رسمیت شناخته می شود
[ترجمه گوگل]آسیب شناسی زناشویی به طور کامل توسط کسانی که از طریق مشاوره ازدواج حمایت می کنند، به رسمیت شناخته شده است

10. What interests me is the psychology -- or pathology -- of women, what women will do in the name of love.
[ترجمه ترگمان]آنچه مرا به خود جلب می کند روانشناسی - - یا آسیب شناسی - - از زنان است که زنان به نام عشق چه می کنند
[ترجمه گوگل]چه چیزی منفی است روانشناسی یا آسیب شناسی زنان است، چه زنان به نام عشق انجام می دهند

11. The underlying pathology is a widely distributed inflammatory lesion in peripheral nerves, with adjacent demyelination.
[ترجمه ترگمان]آسیب شناسی نهفته، ضایعه محرک گسترده ای است که در اعصاب محیطی با demyelination مجاور آن توزیع می شود
[ترجمه گوگل]پاتولوژی اساسی، ضایعه التهابی گسترده ای در اعصاب محیطی، با کمپلکس مجاور است

12. The different techniques used in hospital pathology departments before samples are tested may, therefore, affect results.
[ترجمه ترگمان]تکنیک های مختلف مورد استفاده در دپارتمان های آسیب شناسی بیمارستان قبل از این که نمونه ها مورد آزمایش قرار گیرند، ممکن است بر نتایج اثر بگذارند
[ترجمه گوگل]بنابراین تکنیک های مختلفی که در بخش های آسیب شناسی بیمارستان مورد استفاده قرار می گیرند، قبل از نمونه گیری آزمایش می شود، بنابراین بر نتایج تاثیر می گذارد

13. Also, slides and pathology reports can be obtained for second opinions.
[ترجمه ترگمان]همچنین، slides و گزارش های آسیب شناسی نیز می توان برای نظر دوم بدست آورد
[ترجمه گوگل]همچنین گزارش های اسلایدها و پاتولوژی را می توان برای نظرات دوم بدست آورد

14. The fact that millions of people share the same vices does not make these vices virtues, the fact that they share so many errors does not make the errors to be truths, and the fact that millions of people share the same form of mental pathology does not make these people sane. Erich Fromm
[ترجمه ترگمان]این حقیقت که میلیونها نفر از معایب و معایب خود را با یکدیگر به اشتراک می گذارند، این معایب را به وجود نمی آورند، و این حقیقت که بسیاری از اشتباه ات آن ها را به اشتراک می گذارند، اشتباه ات را تصحیح نمی کنند، و این واقعیت که میلیونها نفر به شکل آسیب شناسی روانی به اشتراک می گذارند، این افراد را عاقل نمی کند اریک فروم
[ترجمه گوگل]واقعیت این است که میلیونها نفر از همان ناهماهنگی ها همدیگر را نادیده می گیرند، این عواقب را فضیلت نمی دهند، این که آنها خطاهای زیادی را به اشتراک می گذارند، اشتباهات را به حقیقت نمی رساند، و این واقعیت که میلیون ها نفر از مردم یک نوع آسیب شناسی روانی دارند، این افراد را عاقل سازند اریم فروم

پیشنهاد کاربران

آسیب، مرض، درد

مشکل

انگلیسی به فارسی:پاتولوژی ( پاتوبیولوژی ) ، آسیب شناسی :�دانش علل و تأثیرات بیماری ها ، به ویژه شاخه پزشکی که با معاینه آزمایشگاهی نمونه هایی از بافت بدن برای اهداف تشخیصی یا پزشکی قانونی سروکار دارد�میباشد.
English to English
: Pathology
the science of the causes and effects of diseases especially the branch of medicine that deals with the laboratory examination of samples of body tissue for diagnostic or forensic purposes
Example:Research people Skilled in experimental Pathology
درباره افراد متخصص در آسیب شناسی تجربی تحقیق کنید

جواب آزمایش

pathology ( پزشکی )
واژه مصوب: آسیب‏شناسی
تعریف: مطالعۀ فرایند بیماری در یک اندام یا تمامی بدن برای شناخت ماهیت و علت های آن

آسیب شناسی


کلمات دیگر: