کلمه جو
صفحه اصلی

fauna


معنی : جانداران، زیا، حیوانات یک اقلیم، جانور نامه
معانی دیگر : (جانوران ناحیه یا دوران بخصوص) زیاگان (در برابر: گیاگان flora)، کلیه جانوران یک سرزمین یایک زمان

انگلیسی به فارسی

کلیه جانوران یک سرزمین یا یک زمان، حیوانات یک اقلیم، جانور نامه، جانداران، زیا


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: faunae, faunas
مشتقات: faunal (adj.), faunally (adv.)
(1) تعریف: animals collectively, esp. of a particular period, region, or environment. (Cf. flora.)

- Among the various types of fauna living in the swamp are alligators and snakes.
[ترجمه ترگمان] در میان انواع مختلفی از حیوانات موجود در باتلاق، تمساح و مارها وجود دارد
[ترجمه گوگل] در میان انواع مختلف جانوران زندگی می کنند که در باتلاق هستند، سرخپوستان و مارها هستند

(2) تعریف: a written and often illustrated work that systematically describes the animals of a particular area or time.

• title given to animals of a particular region or time period
the fauna in a place are all the animals, birds, fish, and insects there; a formal word.

دیکشنری تخصصی

[زمین شناسی] جانورانى که از یک منطقه یا دوره اى خاص از زمین شناسى
[خاک شناسی] زیاگان
[آب و خاک] حیات جانوری فونا

مترادف و متضاد

جانداران (اسم)
fauna

زیا (اسم)
fauna

حیوانات یک اقلیم (اسم)
fauna

جانور نامه (اسم)
fauna

جملات نمونه

1. the fauna of north america
زیاگان امریکای شمالی

2. flora and fauna
گیا و زیا

3. alborz mountain's flora and fauna
زیاگان و گیاگان کوه های البرز

4. Tourism is damaging the flora and fauna of the island.
[ترجمه ترگمان]گردشگری به گیاهان و حیوانات این جزیره آسیب می رساند
[ترجمه گوگل]گردشگری به فلور و جانوران جزیره آسیب می رساند

5. Shallow Pools and Crevices Considerable variation in shore fauna can occur even in the same stretch of coast.
[ترجمه ترگمان]آب های کم عمق و crevices قابل توجهی در جانوران ساحلی حتی در امتداد ساحل نیز می توانند رخ دهند
[ترجمه گوگل]استخر های کوچک و خلسه ها تغییرات قابل توجهی در فون ساحلی می تواند حتی در همان جاده ساحل رخ دهد

6. In Rome her proper name was Fauna or Damia, and her nocturnal orgiastic ceremonies were restricted to women.
[ترجمه ترگمان]در رم نام مناسب او Fauna یا Damia بود، و مراسم orgiastic شبانه او محدود به زنان بود
[ترجمه گوگل]در رم نام خود را به نام Fauna یا Damia بود و مراسم شب یلدا او به زنان محدود می شد

7. The flora and fauna and even the folklore of his adopted Arizona home are a big theme.
[ترجمه ترگمان]گیاهان و حیوانات و حتی افسانه های زادگاه او، موضوع مهمی هستند
[ترجمه گوگل]فلور و جانوران و حتی فولکلور از خانه های آریزونا خود را به تصویب رسید موضوع بزرگ است

8. The scene depicts a forest, with flora and fauna changing with the seasons.
[ترجمه ترگمان]صحنه یک جنگل را به تصویر می کشد که گیاهان و حیوانات در حال تغییر فصول هستند
[ترجمه گوگل]صحنه جنگلی را نشان می دهد که با فصول و فصل ها تغییر می کند

9. New flora and fauna find homes here; the weather, even the climate, changes.
[ترجمه ترگمان]گیاهان و جانوران جدید در اینجا خانه پیدا می کنند؛ آب و هوا، حتی آب و هوا، تغییر می کند
[ترجمه گوگل]گیاه و جانوران جدید اینجا خانه پیدا می کنند؛ هوا، حتی آب و هوا، تغییر می کند

10. We seem to be discovering here a mythic fauna not far removed from that provided in the descriptions of Aristeas.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که ما در اینجا یک fauna اسطوره ای را که از آنچه در وصف of موجود نیست، کشف می کنیم
[ترجمه گوگل]به نظر میرسد که ما در اینجا یک فئونی اسطوره ای را که از توصیف ارسطو ارائه نشده است، کشف می کنیم

11. Dinosaurs also had a larger digestive tract that seemed to have co-evolved with the changes in Earth's flora and fauna.
[ترجمه ترگمان]دایناسورها همچنین یک دستگاه گوارشی بزرگ تر داشتند که به نظر می رسید با تغییرات در گیاهان و حیوانات کره زمین تکامل یافته است
[ترجمه گوگل]دایناسورها همچنین یک دستگاه گوارش بزرگتری داشتند که به نظر می رسید با تغییرات در گیاه و جانوران زمین همخوانی داشته باشد

12. In addition to spray drift, intensive farming has a destructive effect on the surrounding fauna and flora.
[ترجمه ترگمان]کشاورزی متمرکز علاوه بر رانش زمین، اثر مخربی بر جانوران اطراف و گیاهان دارد
[ترجمه گوگل]علاوه بر ریزش اسپری، کشاورزی فشرده اثرات مخربی بر جانوران و گیاهان اطراف دارد

13. The verderers also have powers for the preservation of the natural beauty and the flora and fauna of the forest.
[ترجمه ترگمان]verderers همچنین توانایی حفظ زیبایی طبیعی و گیاهان و جانوران جنگل را دارند
[ترجمه گوگل]Verderers همچنین دارای قدرت برای حفظ زیبایی طبیعی و فلور و جانوران جنگل است

14. Apart from the effects of afforestation and reforestation on flora and fauna, there are other environmental implications.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر اثرات جنگلکاری و احیای جنگل بر روی گیاهان و حیوانات، سایر مفاهیم زیست محیطی نیز وجود دارند
[ترجمه گوگل]به غیر از اثرات جنگل زدن و جنگل زدایی در فلور و جانوران، دیگر اثرات زیست محیطی وجود دارد

the fauna of North America

جانداران امریکای شمالی


Alborz Mountain's flora and fauna

جانداران و گیاهان کوه‌های البرز


پیشنهاد کاربران

جانوران

گونه های جانوری یک منطقه
The animals of a particular region

پوشش جانوری

fauna ( زیست‏شناسی - علوم جانوری )
واژه مصوب: زیاگان
تعریف: مجموعۀ گونه‏های جانوری که در یک منطقۀ جغرافیایی و در دوره‏ای معین زندگی می‏کنند


کلمات دیگر: