1. The parasitism of advertising enables it to use and discard any style and content for its own ends.
[ترجمه ترگمان]انگل گرایی تبلیغ به آن امکان می دهد تا از هر سبک و محتوایی برای اهداف خود استفاده کرده و آن را رها کند
[ترجمه گوگل]انگیزه تبلیغاتی آن را قادر می سازد تا هر نوع سبک و محتوا را برای اهداف خود از بین ببرد
2. You hate emotional parasitism, whiners and outsiders interfering with your business.
[ترجمه ترگمان]شما از parasitism احساسی نفرت دارید و outsiders در کار شما دخالت می کنند
[ترجمه گوگل]شما از انگیزگی احساسی، نفرت انگیز و بیگانه هایی که با کسب و کار شما مواجه می شوید، نفرت دارید
3. The key interspecific interactions are competition, predation, parasitism and mutualism, whilst the main intraspecific interactions are competition, cannibalism and altruism.
[ترجمه ترگمان]تعاملات کلیدی اصلی عبارتند از رقابت، شکار، شکار، گرایی و اصول هم کاری، در حالی که تعاملات اصلی intraspecific رقابت، آدم خواری و نوع دوستی هستند
[ترجمه گوگل]تعاملات متقابل کلیدی، رقابت، شکار، انگل شناسی و متابولیسم هستند، در حالی که تعاملات درون متقابل اصلی، رقابت، طغیان و طغیان است
4. The parasitism of Apanteles galleriae was studied in the laboratory condition with the young larvae of Galleria mellonela as its host.
[ترجمه ترگمان]انگل گرایی Apanteles galleriae در شرایط آزمایشگاهی با لارو جوان Galleria mellonela به عنوان میزبان خود مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه گوگل]پارازیتیسم Apanteles galleriae در شرایط آزمایشگاهی با لاروهای جوان Galleria mellonela به عنوان میزبان آن مورد مطالعه قرار گرفت
5. Previous oviposition experience significantly increased parasitism against both the most suitable and the hypo-suitable host larvae.
[ترجمه ترگمان]قبل از تخم گذاری به طور قابل توجهی انگلی شدن را در مقایسه با لارو میزبان مناسب و هم برای لارو میزبان مناسب به طور قابل توجهی افزایش داد
[ترجمه گوگل]تجربه تخم گذاری قبلی، پارازیتیسم را نسبت به هر دو لارو میزبان مناسب و مناسب تر از آن، افزایش داد
6. The rate of parasitism was significantly higher in the natural control check plots than those in the other control measure plots (bio insecticide, chemical insecticide and transgenic Bt cotton).
[ترجمه ترگمان]نرخ انگلی شدن در زمین های کنترل طبیعی به میزان قابل توجهی بیشتر از دیگر زمین های کنترل کنترل (bio insecticide، chemical، insecticide و پنبه بی تی)بود
[ترجمه گوگل]میزان پارازیتیسم در توطئه های شاهد کنترل طبیعی به طور معنی داری بیشتر از سایر توالی های اندازه گیری کنترل (انسداد زیستی، حشره کش مواد شیمیایی و نسل پنبه ترانس ژنیک) بود
7. Can cancer cell be in the parasitism of which a few place of human body?
[ترجمه ترگمان]آیا سلول سرطانی می تواند در انگل گرایی که چند مکان از بدن انسان وجود دارد باشد؟
[ترجمه گوگل]آیا سلول سرطانی می تواند در انگل شناسی باشد که چند مکان بدن انسان است؟
8. It is right to check on parasitism natural enemy in flavescens cocoon by soft X ray.
[ترجمه ترگمان]حق است که با اشعه ایکس نرم، دشمن طبیعی انگل گرایی را در پیله کرم ضد آفتاب بررسی کنیم
[ترجمه گوگل]درست است که دشمن طبیعی پارازیتیسم را در ستون flavescens با اشعه ایکس نرم بررسی کند
9. The parasitism and excursion of vermiform mites on human faces and their survival in vitro were observed by using the cellophane method.
[ترجمه ترگمان]The شدن و گردش کرم های vermiform بر روی صورت های انسانی و زنده ماندن آن ها در شرایط آزمایشگاهی با استفاده از روش زرورق مشاهده شد
[ترجمه گوگل]پارازیتیزم و گرسنگی از علف های هرز بر روی چهره های انسان و بقای آنها در محیط آزمایشگاهی با استفاده از روش سلوفان مشاهده شد
10. The uncinariasis uncinariasis is because the uncinaria parasitism causes in the human body small intestine disease.
[ترجمه ترگمان]The uncinariasis به این دلیل است که عامل انگل گرایی (انگلی شدن)باعث بیماری روده کوچک می شود
[ترجمه گوگل]Uncinariasis uncinariasis به این دلیل است که parasitism uncinaria باعث ایجاد بیماری روده کوچک در بدن انسان می شود
11. Parasitism is differentiated from the parasitoid relationship by the fact that parasitoids generally kill their hosts.
[ترجمه ترگمان]Parasitism از رابطه parasitoid با این حقیقت متمایز است که پارازیتوییدها بطور کلی میزبان خود را می کشند
[ترجمه گوگل]پارازیتیسم از رابطه انگلی با این واقعیت که پارازیتوئیدها عموما میزبان خود را می کشند، متفاوت است
12. At present one kind of new parasitism quietly emerges above the network such carrier network relations.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، نوعی از انگل گرایی جدید به آرامی در بالای شبکه چنین روابط شبکه حمل و نقل ظاهر می شود
[ترجمه گوگل]در حال حاضر یک نوع انگیزه جدید بی سر و صدا در بالا از شبکه مانند روابط شبکه حامل ظاهر می شود
13. Parasitism characteristics of spirometra mansoni sparganum in the living donor kidney are analyzed by present cases and relevant literatures.
[ترجمه ترگمان]ویژگی های Parasitism spirometra mansoni در کلیه اهدا کننده زنده با موارد موجود و ادبیات مربوطه مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]خصوصیات پارازیتیسم spirometra mansoni sparganum در کلیه اهداکنندگان زنده با موارد موجود و ادبیات مربوطه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است
14. Gastrointestinal parasitism is characterized gastroenteritis, unthriftiness and anemia.
[ترجمه ترگمان]Gastrointestinal parasitism بیماری های گوارشی، کم خونی و کم خونی است
[ترجمه گوگل]پارازیتیسم دستگاه گوارش گاستروانتریت، ناراحتی و کم خونی است
15. I only am the parasitism in deep place some corner that small bead.
[ترجمه ترگمان]من تنها کسی هستم که در گوشه و کنار آن مهره کوچک زندگی می کنم
[ترجمه گوگل]من فقط انگیزه در مکان عمیق گوشه ای هستم که مهره های کوچک است