1. each niche contained a statue
در هر تاقچه یک مجسمه قرار داشت.
2. he soon found his own literary niche
به زودی به مقام ادبی شایسته ای دست یافت.
3. He had found his own little niche in life.
[ترجمه حبیب] او جایگاه کوچک خود را در زندگی یافته بود
[ترجمه ترگمان]niche را در زندگی پیدا کرده بود
[ترجمه گوگل]او طرز تفکر کمی در زندگی خود پیدا کرده بود
4. Amanda soon found her niche at the club.
[ترجمه فهیمه] آماندا خیلی زود جایگاه خود را در باشگاه پیدا کرد.
[ترجمه ترگمان]اماندا \"خیلی زود her رو تو کلاب پیدا کرد\"
[ترجمه گوگل]آماندا به زودی طاقچه خود را در این باشگاه پیدا کرد
5. Madeleine placed it carefully in the rocky niche.
[ترجمه ترگمان]مادلن آن را با احتیاط در the سنگی نهاد
[ترجمه گوگل]مادلین آن را به دقت در طاقچه های سنگی قرار داد
6. I think we have found a niche in the toy market.
[ترجمه ترگمان]من فکر می کنم ما یک جایگاه در بازار اسباب بازی پیدا کرده ایم
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم یک تو رفتگی در بازار اسباب بازی پیدا کردیم
7. He hopes to carve out a niche for himself as a leading researcher in his field of study.
[ترجمه ترگمان]او امیدوار است که جایگاهی برای خود به عنوان یک پژوهشگر برجسته در حوزه مطالعاتی خود ایجاد کند
[ترجمه گوگل]او امیدوار است که یک طاقچه را برای خود به عنوان یک محقق برجسته در زمینه تحصیلش بکشد
8. He saw a niche in the market and exploited it.
[ترجمه ترگمان]او جایگاهی در بازار دید و از آن بهره برداری کرد
[ترجمه گوگل]او یک تو رفتگی در بازار را دید و از آن بهره برداری کرد
9. Lloyd has carved/made a niche for himself as a professional tennis player.
[ترجمه ترگمان]لو ید جایگاه خود را به عنوان یک بازیکن حرفه ای تنیس انتخاب کرده است
[ترجمه گوگل]لویید حکمتی برای خودش به عنوان یک تنیس حرفه ای ساخته است
10. The company has created a niche market for itself.
[ترجمه ترگمان]این شرکت برای خود یک بازار مناسب ایجاد کرده است
[ترجمه گوگل]این شرکت یک بازار طاقچه برای خود ایجاد کرده است
11. You can then find your own niche in public life.
[ترجمه ترگمان]سپس می توانید جایگاه خود را در زندگی عمومی پیدا کنید
[ترجمه گوگل]پس از آن شما می توانید طاقچه خود را در زندگی عمومی پیدا کنید
12. She carved out a unique niche for herself in the music business.
[ترجمه ترگمان]برای خودش یک جایگاه استثنایی برای خودش در تجارت موسیقی ابداع کرد
[ترجمه گوگل]او طرحی منحصر به فرد خود را در کسب و کار موسیقی انجام داد
13. The niche was just big enough to hold two small candles.
[ترجمه ترگمان]The به اندازه کافی بزرگ بود که دو شمع کوچک را نگه دارد
[ترجمه گوگل]این طاقچه به اندازه کافی بزرگ بود که دو شمع کوچک را نگه داشت
14. There was a niche in the rock where the path ended.
[ترجمه ترگمان]در جایی که جاده به پایان می رسید، یک حفره وجود داشت
[ترجمه گوگل]یک توطئه در سنگ وجود دارد که مسیر آن به پایان رسید