معنی : غیر جسمانی، جا دادن، متحد کردن، امیختن، بهم پیوستن، ترکیب کردن، یکی کردن، ثبت کردن، داخل کردن، دارای شخصیت حقوقی کردن
معانی دیگر : (چیزی را با چیزی که قبلا درست شده است) یکپارچه یا ممزوج کردن، همبند کردن، یکپارچه کردن، درآمیختن، ملحق کردن، ضمیمه کردن، یک کاسه کردن، جزو (چیزی) کردن یا شدن، پیوستار کردن یا شدن، شرکت (و غیره) تشکیل دادن، انبازه درست کردن، (شرکت و غیره) به ثبت رساندن، (شرکت یا انجمن و غیره) به عضویت پذیرفتن، هموند کردن یا شدن، (قدیمی) غیرجسمی، روحی، ناتندار، ثبت کردن در دفترثبت شرکتها، معنوی