کلمه جو
صفحه اصلی

ped


معنی : پا، سبد، زنبیل
معانی دیگر : مخفف:، رکاب، پایی، رجوع شود به: pedo-، زنبیل
ped _
رجوع شود به: -pede

انگلیسی به فارسی

سبد، زنبیل، پا


انگلیسی به انگلیسی

پسوند ( suffix )
• : تعریف: foot

- Two-footed animals are called "bipeds."
[ترجمه ترگمان] حیوانات دو پا \"bipeds\" نام دارند
[ترجمه گوگل] حیوانات دو زانو دو نفره هستند

• (photography) move a camera up and down on a camera pedestal

دیکشنری تخصصی

[زمین شناسی] جرز، درزه و شکاف کوچک واحد ساختاری خاک : یکی از واحدهای ساختاری یک خاک مانند دانه، بلوک، قطعه یا خرده و توده یا کلوخه. مقایسه شود با: clod.
[خاک شناسی] خاکواحد
[آب و خاک] واحد ساختار خاک

مترادف و متضاد

پا (اسم)
support, strength, partner, accident, chance, happening, foot, leg, paw, bottom, ground, end, account, part, power, peg, foundation, ped, pod, playmate

سبد (اسم)
kist, basket, basketry, ped

زنبیل (اسم)
basket, basketry, ped

پیشنهاد کاربران

خاکدانه

PED در پزشکی مخفف pediatrics یا همون
طب اطفال و پزشک کودکان هم هست.


کلمات دیگر: