کلمه جو
صفحه اصلی

overburden


معنی : بارگران، گران بار شدن، بیش از حد بار کردن
معانی دیگر : (بیش از حد) زیر بار یا فشار قرار دادن، زیاده بر دوش کسی بار گذاشتن، گرانبار کردن، بار سنگین، سربار

انگلیسی به فارسی

بیش از حد بار کردن، گران بار شدن، بارگران


بارگذاری، بارگران، گران بار شدن، بیش از حد بار کردن


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: overburdens, overburdening, overburdened
• : تعریف: to place an excessive burden, responsibility, or work load upon.
مشابه: overcharge, overweight, overwhelm, tax
اسم ( noun )
مشتقات: overburdened (adj.)
• : تعریف: soil or rock that overlies either bedrock or a deposit of coal or other useful material.

• burden excessively with weight or worry

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] لایه سربار - مواد رویی - مصالح رویی - روبار
[زمین شناسی] روباره ،لایه سربار، مواد پوشان، مواد سطحی، روبار - - برداشت خاک بالا یا پایین در فرایند باز کردن یا گسترده ساختن یک quarry یا معدن . - لایه هایی از خاک و سنگ که رگه زغال سنگ را می پوشاند . لایه های پوشاننده قبل از معدنکاری سطحی برداشته می شوند . - در زمین شناسی اقتصادی، روباره، مواد سنگی نابارور و عقیمی (فاقد کانی یا کانه های ارزشمند) که در قالب موادی سست یا متراکم به روی یک نهشته معدنی قرار گرفته اند و پیش از استخراج و جهت رسیدن به ماده معدنی، باید آنها را حذف کرد. - مترادف: top در کانسار؛ baring. Caprock در زمین شناسی اقتصادی و capping نیز مترادفهای واژه مزبورند که البته معمولاً برای روباره های متراکم به کار می روند. - در رسوب شناسی، الف) بخش فوقانی یک نهشته رسوبی که باعث فشرده شدن و تراکم مواد تحتانی آن می شوند. ب) مواد سست و نامتراکمی چون خاک، سیلت، ماسه و قلوه سنگ های نامتراکم که بر روی سنگ بستر، قرار گرفته اند. چنین موادی می توانند از مکانهای دیگر به محل مورد نظر منتقل شده و یا در همان مکان، به وجود آمده باشند، رگولیت.
[معدن] روباره (نگهداری)
[خاک شناسی] رونهشته - بالاسری
[آب و خاک] روباره، بار اضافه، سر باره

مترادف و متضاد

بارگران (اسم)
overburden

گران بار شدن (فعل)
overburden

بیش از حد بار کردن (فعل)
overburden

جملات نمونه

1. At times, without ill intent, we overburden ourselves.
[ترجمه mohammadali] بعضی وقت ها، بدون اینکه قصد بدی داشته باشیم، خودمان را تحت فشار قرار می دهیم.
[ترجمه ترگمان]گاه، بی آن که قصد خود را نشان دهم، خود را فریب می دهیم
[ترجمه گوگل]گاه بدون غرور، خودمان را غرق می کنیم

2. Finally, I think the tests will simply overburden an already hard-pressed system, and prove unworkable.
[ترجمه ترگمان]در نهایت، من فکر می کنم که این تست ها به سادگی یک سیستم سخت تحت فشار را به بار می آورند و unworkable را ثابت می کنند
[ترجمه گوگل]در نهایت، من فکر می کنم که تست ها به سادگی یک سیستم فشرده شده در حال حاضر را سخت می کند و اثبات می کند غیر قابل اجرا است

3. Resist the temptation to overburden your notes with too much information.
[ترجمه ترگمان]در برابر وسوسه سربار کردن notes با اطلاعات بسیار زیاد مقاومت کنید
[ترجمه گوگل]مقاومت در برابر وسوسه انگیز کردن یادداشت های خود را با اطلاعات بیش از حد

4. The overburden reduces the moisture content of the peat.
[ترجمه ترگمان]مقادیر سربار مقدار رطوبت of را کاهش می دهد
[ترجمه گوگل]رطوبت باعث کاهش رطوبت ذغال سنگ می شود

5. Compaction of the sediments under very high overburden pressure has caused appreciable porosity reduction.
[ترجمه ترگمان]کاهش رسوبات تحت فشار مقادیر بسیار بالا باعث کاهش تخلخل قابل توجهی شده است
[ترجمه گوگل]تراکم رسوبات تحت فشار بسیار زیاد، باعث کاهش قابل توجه تخلخل شده است

6. The overburden pressure is calculated accurately and normal trend line equations are determined during the prediction.
[ترجمه ترگمان]فشار بار به صورت دقیق محاسبه می شود و معادلات حالت جریان نرمال در طول پیش بینی تعیین می شوند
[ترجمه گوگل]فشار بیش از حد محاسبه دقیق محاسبه شده و معادلات خط روند طبیعی در طی پیش بینی تعیین می شود

7. Microbial oxidation of ores, tailings, and overburden contribute s to ARD.
[ترجمه ترگمان]اکسیداسیون Microbial سنگ معدن، tailings، و مقادیر سربار به ARD ها کمک می کند
[ترجمه گوگل]اکسیداسیون میکروبی از سنگ معدن، tailings، و بار بیش از حد به ARD کمک می کند

8. What can be done if the overburden is hard rock?
[ترجمه ترگمان]اگر سربار سنگین باشد، چه کاری می تواند انجام شود؟
[ترجمه گوگل]چه کار می توان انجام داد اگر سنگین سنگین است؟

9. Soil survey should be adopted in such soil overburden areas.
[ترجمه ترگمان]بررسی خاک باید در چنین سطوح سربار خاک مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه گوگل]نظرسنجی خاک باید در چنین مناطق روانکاری خاک انجام شود

10. The overburden strata movement is a complicated time and space process.
[ترجمه ترگمان]لایه های سربار، زمان و فرآیند پیچیده ای هستند
[ترجمه گوگل]جنبش شیب باران یک فرآیند زمان و فضای پیچیده است

11. For every tonne of kaolin there are 6 tonnes of sand, 1 tonne of secondary mica and 1 tonne of overburden.
[ترجمه ترگمان]برای هر تن of، ۶ تن ماسه، ۱ تن میکا و ۱ تن بار سطحی وجود دارد
[ترجمه گوگل]برای هر تن از کائولن 6 تن شن و ماسه، 1 تن میکا ثانویه و 1 تن سنگ شکن وجود دارد

12. Uplift of this magnitude could have occurred during Hercynian times with the stripping of considerable amounts of Carboniferous overburden.
[ترجمه ترگمان]Uplift این بزرگی می تواند در طول زمان Hercynian با کاهش مقادیر قابل توجهی از مقادیر بار Carboniferous رخ دهد
[ترجمه گوگل]بلند شدن این قدر می تواند در طول دوره های Hercynian با سایش مقدار قابل توجهی از سنگ های کربنیفر رخ داده باشد

13. But on the other hand, it turns out to overburden the food supply of the world.
[ترجمه ترگمان]اما از سوی دیگر، برای بار کردن تامین مواد غذایی جهان رو به پایین می رود
[ترجمه گوگل]اما از سوی دیگر، به نظر می رسد که عرضه مواد غذایی جهان را بیش از حد تحمل کند

14. These mechanics parameters were the base of dynamic simulation of mining overburden.
[ترجمه ترگمان]این پارامترهای مکانیکی پایه و اساس شبیه سازی دینامیکی مقادیر سربار معدنی بودند
[ترجمه گوگل]این پارامترهای مکانیک پایه شبیه سازی پویا از معدن بیش از حد است

He was overburdened with his father's heavy debts.

قرض‌های سنگین پدرش به گردن او افتاده بود.


tree branches which were overburdened with ice and snow

شاخه‌های درختانی که زیر بار یخ و برف خم شده بودند


پیشنهاد کاربران

فشار طبقات بالایی

تحت فشار قرار دادن

بار گسترده


کلمات دیگر: