1. the nile delta
دلتای رود نیل
2. Delta is the fourth letter of the Greek alphabet.
[ترجمه ترگمان](دلتا)چهارمین حرف الفبای یونانی است
[ترجمه گوگل]دلتا نامه چهارم الفبای یونانی است
3. Sand has silted up the river delta.
[ترجمه ترگمان]ماسه دلتای رودخانه را مسدود کرده است
[ترجمه گوگل]شن و ماسه تا دلتای رودخانه را خنک کرده است
4. The delta region of the Rio Grande river was a forsaken land of thickets and swamps.
[ترجمه ترگمان]منطقه دلتای رودخانه ریو گراند یک سرزمین متروک از thickets و مرداب ها بود
[ترجمه گوگل]منطقه دلتا رود ریو گراند، یک سرزمین محروم از غارها و باتلاقها بود
5. He has been to the delta of the Nile.
[ترجمه ترگمان]او به دلتای نیل رفته است
[ترجمه گوگل]او به دلتا نیل آمده است
6. These three excellent players structured an iron delta in the midfield.
[ترجمه ترگمان]این سه بازیکن عالی یک دلتا آهنی را در میانه زمین تشکیل دادند
[ترجمه گوگل]این سه بازیکن عالی دلتا آهن را در میدان میدانی ساختند
7. The delta is frequented by fishermen and woodcutters as well as by a healthy population of tigers.
[ترجمه ترگمان]The توسط ماهیگیران و woodcutters و همچنین جمعیت سالم ببرها مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]دلتای توسط ماهیگیران و چوب گیرها و همچنین جمعیت سالم ببرها مورد استفاده قرار می گیرد
8. The opening scene of From the Mississippi Delta is both beguiling and assured.
[ترجمه ترگمان]صحنه افتتاحیه از \"دلتای میسی\" (میسی سی پی)هم گمراه کننده و هم مطمئن است
[ترجمه گوگل]صحنه باز از دلتای میسیسیپی هر دو دلسوز و مطمئن است
9. He told me about his time in the delta.
[ترجمه ترگمان]درباره زمان خود در دلتا به من گفت
[ترجمه گوگل]او در مورد زمان خود در دلتا به من گفت
10. Delta plans may also be distorted by strong longshore drift.
[ترجمه ترگمان]طرح های دلتا نیز ممکن است با استفاده از دریفت ژیرو قوی، تحریف شود
[ترجمه گوگل]برنامه های دلتا نیز ممکن است توسط رانش قوی رودخانه ای تحریف شوند
11. The actual value of delta H varies from species to species.
[ترجمه ترگمان]مقدار واقعی دلتا H از گونه هایی به گونه متفاوت است
[ترجمه گوگل]ارزش واقعی دلتا H از گونه به گونه متفاوت است
12. Use balloon ripstop on a 110-degree narrow Delta steerable kite, and you will soon discover why the spinnaker nylon is best.
[ترجمه ترگمان]از بالن balloon در یک بادبادک narrow ۱۱۰ درجه سانتی گراد استفاده کنید، و به زودی متوجه خواهید شد که چرا نایلون بهتر است
[ترجمه گوگل]استفاده از بادکنک ripstop را در 110 درجه دلپذیری بادبادک قابل کنترل، و شما به زودی کشف کنید که چرا نایلون اسپیناکر بهترین است
13. In their studio, gritty Delta edges were given a smooth, appealing, urban sheen that crossed easily over racial lines.
[ترجمه ترگمان]در استودیوی آن ها، خطوط دلتا زبر و جذاب و جذاب شهری بود که به راحتی از خطوط نژادی عبور می کرد
[ترجمه گوگل]در استودیوی خود، لبه های دلتای قرمز به آرامی، جذاب، شهرنشینی که به آسانی از خطوط نژادی عبور می کردند، داده می شد
14. Within the terms of the agreement, Delta will buy 50 new aircraft.
[ترجمه ترگمان]در شرایط قرارداد، دلتا ۵۰ هواپیمای جدید خریداری خواهد کرد
[ترجمه گوگل]در شرایط موافقتنامه، دلتا 50 هواپیمای جدید را خریداری خواهد کرد
15. Delta is good for the South and South-west and has a more interesting selection of commuter airlines.
[ترجمه ترگمان](دلتا)برای جنوب و جنوب غربی خوب است و انتخاب جالب تری از خطوط هوایی commuter دارد
[ترجمه گوگل]دلتا برای جنوب و جنوب غربی خوب است و انتخاب جالب تر از خطوط هوایی رفت و آمد دارد