کلمه جو
صفحه اصلی

illuviation


معنی : ته نشینی، ابرفت
معانی دیگر : (زمین شناسی) زیرآبرفت، رسوب

انگلیسی به فارسی

رسوب، ته نشینی، ابرفت


دستکاری، ابرفت، ته نشینی


دیکشنری تخصصی

[زمین شناسی] رسوب، ته نشینی، آبرفتته نشین شدن موادی که از افق های فوقانی شسته و به اعماق انتقال یافته است
[خاک شناسی] انباشتگی

مترادف و متضاد

ته نشینی (اسم)
precipitation, settlement, alluvion, sedimentation, sink, illuviation

ابرفت (اسم)
illuviation, alluvium


کلمات دیگر: