1. This drug speeds up your metabolism.
[ترجمه ترگمان]این دارو ساز شما را بالا می برد
[ترجمه گوگل]این دارو سرعت متابولیسم شما را افزایش می دهد
2. The body's metabolism is slowed down by extreme cold.
[ترجمه ترگمان]متابولیسم بدن با سرمای شدید کاهش می یابد
[ترجمه گوگل]متابولیسم بدن توسط سردی شدید می شود
3. Their rate of metabolism may slow down.
[ترجمه ترگمان]نرخ متابولیسم آن ها ممکن است کاهش یابد
[ترجمه گوگل]میزان متابولیسم آنها ممکن است کاهش یابد
4. Exercise is supposed to speed up your metabolism.
[ترجمه ترگمان]این تمرین قرار است متابولیسم شما را تسریع کند
[ترجمه گوگل]قرار است تمرین ورزش به سرعت متابولیسم شما را افزایش دهد
5. Running works wonders for the metabolism.
[ترجمه ترگمان]اجرای آثار شگفتی را برای متابولیسم ارائه می دهد
[ترجمه گوگل]در حال اجرا عجایب برای متابولیسم کار می کند
6. The vast majority of alcohol metabolism occurs in the liver.
[ترجمه ترگمان]بیشتر متابولیسم الکل در کبد اتفاق می افتد
[ترجمه گوگل]اکثریت متابولیسم الکل در کبد رخ می دهد
7. Studies of homoeopathic remedies in relation to prostaglandin metabolism may therefore yield interesting and fruitful results.
[ترجمه ترگمان]مطالعات of remedies در رابطه با متابولیسم prostaglandin ممکن است منجر به نتایج جالب و مثمر ثمر شود
[ترجمه گوگل]بنابراین مطالعات مربوط به داروهای هومیوپاتی در ارتباط با متابولیسم پروستاگلاندین ممکن است نتایج جالبی داشته باشد
8. Presumably the metabolism of brain cells is disrupted and some cells die.
[ترجمه ترگمان]احتمالا متابولیسم سلول های مغز قطع شده و برخی از سلول ها می میرند
[ترجمه گوگل]احتمالا متابولیسم سلول های مغزی مختل می شود و برخی سلول ها می میرند
9. As knowledge of basic platelet metabolism increases it will be more easy to identify platelet abnormalities and their pathogenesis in diabetes mellitus.
[ترجمه ترگمان]با افزایش آگاهی از متابولیسم مواد اولیه، تشخیص اختلالات پلاکت و بیماری زایی شان در دیابت آسان تر خواهد بود
[ترجمه گوگل]همان طور که دانش متابولیسم پایه پلاکتی افزایش می یابد، تشخیص پلاکت های غیر طبیعی و پاتوژنز آنها در دیابت می تواند آسان تر باشد
10. Some of the reported difference in rates of metabolism could relate to the severity of the underlying colitis.
[ترجمه ترگمان]برخی از تفاوت گزارش شده در نرخ متابولیسم، می تواند به شدت the های زیربنایی مربوط باشد
[ترجمه گوگل]برخی از تفاوت های گزارش شده در میزان متابولیسم می تواند به شدت کولیت زیرشاخی مربوط باشد
11. There are many enzymes involved in the metabolism of glycogen.
[ترجمه ترگمان]آنزیم های بسیاری وجود دارند که در متابولیسم گلیکوژن موجود هستند
[ترجمه گوگل]آنزیم های زیادی وجود دارند که متابولیسم گلیکوژن را شامل می شوند
12. After about age 30, your metabolism slows down and you start to gain weight.
[ترجمه ترگمان]بعد از حدود ۳۰ سالگی، متابولیسم شما کاهش می یابد و شما شروع به افزایش وزن می کنید
[ترجمه گوگل]بعد از حدود 30 سالگی سوخت و ساز بدن شما کاهش می یابد و شما شروع به افزایش وزن می کنید
13. This process can speed up metabolism when digestion products are absorbed into the bloodstream.
[ترجمه ترگمان]این فرآیند می تواند متابولیسم را افزایش دهد وقتی که محصولات هضم در جریان خون جذب می شوند
[ترجمه گوگل]این فرآیند می تواند سوخت و ساز بدن را سریع تر زمانی که محصولات هضم در جریان خون جذب می شود