ازادی بخش
emancipatory
ازادی بخش
انگلیسی به فارسی
رهایی بخش
جملات نمونه
1. Finally, we shall briefly discuss the emancipatory values espoused by Marxists.
[ترجمه ترگمان]در نهایت، به طور خلاصه در مورد ارزش های emancipatory که توسط مارکسیست های فرهنگی حمایت می شوند بحث خواهیم کرد
[ترجمه گوگل]در نهایت، ما به طور خلاصه در مورد ارزش های رهایی بخش از مارکسیست ها بحث خواهیم کرد
[ترجمه گوگل]در نهایت، ما به طور خلاصه در مورد ارزش های رهایی بخش از مارکسیست ها بحث خواهیم کرد
2. Its are main experience and practice: One, emancipatory thought, change idea.
[ترجمه ترگمان]تجربه و تمرین اصلی است: یک، تفکر انتقادی، ایده تغییر
[ترجمه گوگل]این تجربه و تمرین اصلی است: یک تفکر رهایی بخش، ایده تغییر
[ترجمه گوگل]این تجربه و تمرین اصلی است: یک تفکر رهایی بخش، ایده تغییر
3. Emancipatory thought, begging a thing is, about to encourage exploration, encourage innovation.
[ترجمه ترگمان]emancipatory فکر می کند، از یک چیز التماس می کند تا اکتشاف را تشویق کند، نوآوری را تشویق کند
[ترجمه گوگل]تفکر رهایی بخش، چیزی که التماس می کند، در مورد تشویق اکتشاف، تشویق نوآوری است
[ترجمه گوگل]تفکر رهایی بخش، چیزی که التماس می کند، در مورد تشویق اکتشاف، تشویق نوآوری است
4. This is the actualest performance of emancipatory action of communism substantially.
[ترجمه ترگمان]این عملکرد actualest عمل کمونیسم به طور قابل توجهی است
[ترجمه گوگل]این دقیقترین عملکرد عمل رهایی کمونیسم به طور قابل ملاحظه ای است
[ترجمه گوگل]این دقیقترین عملکرد عمل رهایی کمونیسم به طور قابل ملاحظه ای است
5. The emancipatory power of PAR for owners and employees to become more efficient effective, and empowered.
[ترجمه ترگمان]قدرت emancipatory of برای صاحبان و کارمندان موثرتر و توانمند شده است
[ترجمه گوگل]قدرت رهایی از PAR برای صاحبان و کارمندان برای تبدیل شدن به کارآمد تر موثر و توانمند
[ترجمه گوگل]قدرت رهایی از PAR برای صاحبان و کارمندان برای تبدیل شدن به کارآمد تر موثر و توانمند
6. Emancipatory thought, rapid development, advocate culture of Anhui green network in the round, make pure network environment jointly, achieve harmonious society in all.
[ترجمه ترگمان]emancipatory تفکر، توسعه سریع، فرهنگ پشتیبان شبکه سبز Anhui در اطراف، محیط شبکه خالص را به طور مشترک ایجاد کرده، به جامعه سازگار در همه دست یابند
[ترجمه گوگل]تفکر رهایی بخش، توسعه سریع، حمایت از فرهنگ شبکه سبز آنهویی در دور، ایجاد محیط شبکه خالص به طور مشترک، به دست آوردن جامعه هماهنگ در همه
[ترجمه گوگل]تفکر رهایی بخش، توسعه سریع، حمایت از فرهنگ شبکه سبز آنهویی در دور، ایجاد محیط شبکه خالص به طور مشترک، به دست آوردن جامعه هماهنگ در همه
7. At present, one often encounters the argument that transformations in the economy are an emancipatory force for workers.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، یکی از آن ها اغلب با این استدلال برخورد می کند که تبدیل شدن به اقتصاد یک نیروی emancipatory برای کارگران است
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، اغلب با استدلال مطابقت دارد که تحولات در اقتصاد یک نیروی رهایی بخش برای کارگران است
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، اغلب با استدلال مطابقت دارد که تحولات در اقتصاد یک نیروی رهایی بخش برای کارگران است
8. The lunt in the bathroom winds around, if show, people is like concealed below bead shade inside, this kind of secret touch is according with instantly youth to go after emancipatory nature.
[ترجمه ترگمان]در صورتی که نشان دهد مردم در زیر سایه مهره ای پنهان هستند، این نوع تماس مخفی مطابق با جوانی است که پس از emancipatory طبیعت به دنبال آن می رود
[ترجمه گوگل]لنت در حمام در اطراف، در صورت نشان دادن، مردم مانند زیر پنهان درون سایه مارپیچ در داخل، این نوع لمس مخفی است با توجه به فورا جوانان رفتن پس از طبیعت آزاد است
[ترجمه گوگل]لنت در حمام در اطراف، در صورت نشان دادن، مردم مانند زیر پنهان درون سایه مارپیچ در داخل، این نوع لمس مخفی است با توجه به فورا جوانان رفتن پس از طبیعت آزاد است
9. Because the person enrages flourishing, switzerland depends on Asia-Pacific of wave road company CEO Ou revive big on the spot clappers: All get on for emancipatory tablet set up shop.
[ترجمه ترگمان]از آنجا که این فرد در حال شکوفایی است، سوئیس وابسته به آسیا - اقیانوس آرام و مدیرعامل شرکت جاده سازی Ou است
[ترجمه گوگل]از آنجایی که شخص انعطاف پذیر است، سوئیس به آسیا و اقیانوس آرام از مدیر عامل شرکت Ou موجب احیای بزرگی در جناح چپ می شود: همه برای تبلت رهایی بخش راه اندازی می شوند
[ترجمه گوگل]از آنجایی که شخص انعطاف پذیر است، سوئیس به آسیا و اقیانوس آرام از مدیر عامل شرکت Ou موجب احیای بزرگی در جناح چپ می شود: همه برای تبلت رهایی بخش راه اندازی می شوند
10. Current, do well the linchpin that community party builds is emancipatory thought, newer idea.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر محور اصلی این است که حزب اجتماع ساخته شده است تفکر emancipatory است
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، چارچوب هایی که حزب جامعه ایجاد می کند، به خوبی تفکر رهایی بخش، ایده جدیدتر است
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، چارچوب هایی که حزب جامعه ایجاد می کند، به خوبی تفکر رهایی بخش، ایده جدیدتر است
11. And Party school is having main effect in education cadre and talent and emancipatory thought respect.
[ترجمه ترگمان]و مدرسه حزب دارای تاثیر عمده ای در کادر آموزشی و استعداد و احترام فکری است
[ترجمه گوگل]و مدرسه حزب تأثیر عمده ای در آموزش و پرورش و استعداد و احترام به تفکر رهایی بخش دارد
[ترجمه گوگل]و مدرسه حزب تأثیر عمده ای در آموزش و پرورش و استعداد و احترام به تفکر رهایی بخش دارد
12. The Marxism is classical the example that the writer is emancipatory thought, be practical and realistic.
[ترجمه ترگمان]مارکسیسم، نمونه کلاسیک این نظریه است که نویسنده در اندیشه، عملی و واقع گرایانه است
[ترجمه گوگل]مارکسیسم نمونه ای از کلاسیک است که نویسنده آن تفکر آزاد است، عملی و واقعی است
[ترجمه گوگل]مارکسیسم نمونه ای از کلاسیک است که نویسنده آن تفکر آزاد است، عملی و واقعی است
13. Teacher Professional Development: From " Technical Interest " to " Emancipatory Interest "
[ترجمه ترگمان]توسعه حرفه ای معلم: از \"منافع فنی\" تا \"منفعت emancipatory\"
[ترجمه گوگل]توسعه حرفه ای معلم: از 'علاقه فنی' به 'علاقه آزادانه'
[ترجمه گوگل]توسعه حرفه ای معلم: از 'علاقه فنی' به 'علاقه آزادانه'
پیشنهاد کاربران
رهایی بخش، نجات دهنده
کلمات دیگر: