کلمه جو
صفحه اصلی

outdoors


معنی : بیرون، خارج از منزل، در هوای ازاد
معانی دیگر : به سوی بیرون، به خارج، در بیرون ساختمان، در هوای آزاد، بیرون شهر، دشت و صحرا، دامن طبیعت

انگلیسی به فارسی

خارج از منزل، درهوای آزاد، بیرون


بیرون از خانه، خارج از منزل، بیرون، در هوای ازاد


انگلیسی به انگلیسی

قید ( adverb )
• : تعریف: in the open air; outside.
متضاد: indoors, inside
مشابه: abroad, outside
اسم ( noun )
• : تعریف: (used with a sing. verb) the open air, outside dwellings or other buildings.
مشابه: open, outside

• outside; in the open air
if something exists or happens outdoors, it exists or happens in the open air, rather than in a building.

مترادف و متضاد

بیرون (قید)
abroad, out, outside, away, outdoors, without

خارج از منزل (قید)
outdoors, out-of-doors

در هوای ازاد (قید)
outdoors, out-of-doors

open air; nature


Synonyms: bucolic surroundings, country, countryside, environment, fresh air, garden, green earth, hill, mountain, open, out-of-doors, patio, without, woods, yard


Antonyms: indoors


جملات نمونه

1. i went outdoors to get some fresh air
بیرون رفتم که قدری هوای تازه بخورم.

2. we stayed outdoors until it started to rain
در خارج از ساختمان ماندیم تا باران شروع به باریدن کرد.

3. the lure of the great outdoors
جذبه ی دشت های طبیعی و پر ابهت

4. Sow the seeds outdoors in spring.
[ترجمه ترگمان]دانه ها را در بیرون از منزل در بهار باز کنید
[ترجمه گوگل]دانه ها را در فصل بهار بریزید

5. It's warm enough to eat outdoors tonight.
[ترجمه ترگمان]به اندازه کافی گرم است که امشب در بیرون غذا بخوریم
[ترجمه گوگل]به اندازه کافی گرم برای خوردن در هوای آزاد امشب

6. The weather made it unfeasible to be outdoors.
[ترجمه ترگمان]هوای بیرون از خانه برایم غیر عملی بود
[ترجمه گوگل]آب و هوا باعث شده است که خارج از منزل باشد

7. The rain prevented them from eating outdoors.
[ترجمه ترگمان]باران مانع از خوردن آن ها در فضای باز می شد
[ترجمه گوگل]باران مانع از خوردن غذا در خارج از خانه شد

8. It was warm enough to be outdoors all afternoon.
[ترجمه ترگمان]به اندازه کافی گرم بود که تمام بعد از ظهر بیرون از خانه باشم
[ترجمه گوگل]به اندازه کافی گرم بود که بعد از ظهر بیرون از منزل بود

9. They both have a love of the outdoors.
[ترجمه ترگمان]هر دو عاشق فضای باز هستند
[ترجمه گوگل]آنها هر دو عاشق خارج از منزل هستند

10. It's great to work outdoors during brisk fall days.
[ترجمه ترگمان]کار کردن در فضای باز در طی روزه ای پاییز بسیار عالی است
[ترجمه گوگل]عالی است برای کار خارج از منزل در طول روزهای پاییز

11. Whatever the weather, he sticks out walking outdoors.
[ترجمه ترگمان]هر چه هوا باشد، او بیرون می رود و بیرون می رود
[ترجمه گوگل]آب و هوا هر چه باشد، او از خیابان خارج می شود

12. We could hardly bear to be outdoors in the blinding sunlight.
[ترجمه ترگمان]به سختی می توانستیم در زیر نور آفتاب کور در هوای آزاد باشیم
[ترجمه گوگل]ما به سختی میتوانستیم در فضای خالی نور خورشید ظاهر شویم

13. Farm workers spend most of their time outdoors.
[ترجمه ترگمان]کارگران مزرعه بیشتر وقت خود را در بیرون از منزل صرف می کنند
[ترجمه گوگل]کارگران مزرعه اغلب وقت خود را در فضای باز صرف می کنند

14. Parsley is hardy and can be grown outdoors from the spring.
[ترجمه ترگمان]Parsley مقاوم است و می تواند از بهار در فضای باز بزرگ شود
[ترجمه گوگل]جعفری مقاوم است و می توان خارج از منزل از بهار رشد کرده است

15. The children were raring to get outdoors.
[ترجمه ترگمان]بچه ها برای بیرون آوردن فضای باز مشتاق بودند
[ترجمه گوگل]بچه ها در حال خروج از منزل بودند

I went outdoors to get some fresh air.

بیرون رفتم که قدری هوای تازه بخورم.


We stayed outdoors until it started to rain.

در خارج از ساختمان ماندیم تا باران شروع به باریدن کرد.


the lure of the great outdoors

جذبه‌ی دشت‌های طبیعی و پرابهت


پیشنهاد کاربران

Outside. . . بیرون. خارج

بیرون از جایی

⁦✔️⁩دشت و صحرا، دامن طبیعت

​outdoors; the countryside

فضا باز


کلمات دیگر: