کلمه جو
صفحه اصلی

redoubtable


معنی : ترسناک، موحش، سهمناک
معانی دیگر : سهمگین، مهیب، هول انگیز، قابل احترام، ارجمند، عالی قدر، مستحکم

انگلیسی به فارسی

ترسناک، موحش، مستحکم، سهمناک


قابل قبول، موحش، سهمناک، ترسناک


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: redoubtably (adv.)
(1) تعریف: inspiring fear; formidable.
مشابه: awful, formidable

- The sheer rock face presented a redoubtable challenge to the climbers.
[ترجمه عطار] سطح عمودی صخره چالش ترسناکی را رودرروی کوهنوردان قرار میداد
[ترجمه ترگمان] چهره سنگی صاف چالشی جدی را برای کوهنوردان ایجاد کرد
[ترجمه گوگل] چهره سنگی شگفت انگیز به کوهنوردان چالشی جدی تبدیل شده است

(2) تعریف: inspiring respect or reverence.
مشابه: awful, dread, formidable

• dreadful, horrible, formidable
someone who is redoubtable has a very strong character, which makes people respect and slightly fear them; a formal word.

مترادف و متضاد

ترسناک (صفت)
hideous, ugly, scarey, scary, appalling, terrible, dreadful, ghastly, formidable, fearsome, grim, tremendous, forbidding, dire, horrid, direful, lurid, macabre, direst, terrific, hair-raising, redoubtable, nightmarish, trepid

موحش (صفت)
horrific, horrible, lurid, redoubtable

سهمناک (صفت)
terrible, horrid, redoubtable

جملات نمونه

1. a redoubtable foe
دشمن مهیب

2. a redoubtable wrestler
کشتی گیر پر ارج

3. Tonight Villiers faces the most redoubtable opponent of his boxing career.
[ترجمه ترگمان]امشب صورت های Villiers و most حرفه بوکس his را تماشا می کند
[ترجمه گوگل]امشب Villiers با رقیب جدی تر از حرفه او در بوکس مواجه است

4. He was dreading his interview with the redoubtable Mrs Fitton.
[ترجمه ترگمان]از ملاقات او با خانم redoubtable وحشت داشت
[ترجمه گوگل]او مصاحبه خود را با خانم فیتتون، سرمربی، فریاد زد

5. He had never met a more redoubtable fighter.
[ترجمه عطار] اوتاکنون با چنین جنگجوی پرهیبتی روبرو نشده بود
[ترجمه ترگمان]او هرگز با یک جنگجوی سرسخت روبه رو نشده بود
[ترجمه گوگل]او تا به حال هیچ یک از جنگنده های قابل قبول تر دیده نشده بود

6. He was a redoubtable debater with a caustic tongue in polemics and a nice touch in irony in writing.
[ترجمه عطار] او یک منتقد ترسناک با زبانی پرسشگر در بحث و طبعی لطیف در ایهام بود
[ترجمه ترگمان]در آن صورت خشن و خشن بود، با زبانی زمخت و خشن که با طنز و ریشخند در نویسندگی دست و پنجه نرم می کرد
[ترجمه گوگل]او یک متفکر محتاطانه با زبان زجرآور در بحث و گفت وگو بود و با نوشتاری بسیار زیبا و دلنشین بود

7. Then came the Edrichs and the redoubtable Rought-Roughts.
[ترجمه ترگمان]پس از آن Edrichs و the مخوف به گوش رسید
[ترجمه گوگل]سپس Edrichs و Roubts Roubts قابل قبول شد

8. King Harold had great confidence in his redoubtable axemen.
[ترجمه ترگمان]شاه هارولد به axemen مهیب خود اطمینان کامل داشت
[ترجمه گوگل]پادشاه هارولد اعتماد به نفس او را در سرتاسر قربانیانش داشت

9. But Mr. Feng, knew what a redoubtable player the old man was and said nothing.
[ترجمه ترگمان]اما آقای Feng می دانست که پیرمرد چه بازیکن خشنی است و چیزی نمی گوید
[ترجمه گوگل]اما آقای فنگ، می دانست که یک بازیکن قابل قبول پیر مرد بود و چیزی گفت

10. The redoubtable American woman played her part.
[ترجمه ترگمان]زن مهیب آمریکایی نقش خود را ایفا کرد
[ترجمه گوگل]زن آمریکایی قابل قبول، نقش او را بازی کرد

11. He soon proved himself a redoubtable warrior, and won the respect of other soldiers.
[ترجمه ترگمان]طولی نکشید که جنگجوی مهیب خود را ثابت کرد و به سربازان دیگر احترام گذاشت
[ترجمه گوگل]او به زودی خودش را یک جنگجوی قابل قبول نشان داد و احترام دیگر سربازان را به دست آورد

12. A redoubtable method, and one which, united with genius, rendered this gloomy athlete of the pugilism of war invincible for the space of fifteen years.
[ترجمه ترگمان]یک روش جدی و یک که با نبوغ متحد شده بود، این ورزش کار بزرگ جنگ را در مدت پانزده سال به وجود آورد
[ترجمه گوگل]یک روش قابل قبول، و یکی که با نابغه هماهنگ شده بود، این ورزشکار غم انگیز از قحطی جنگ را شکست ناپذیری برای فضای پانزده ساله

13. All the same, Amstrad seems to be an unnecessarily tough test, even for the redoubtable Mr Potter.
[ترجمه ترگمان]با این حال، به نظر می رسد که Amstrad یک آزمایش سخت و سخت است، حتی برای آقای پاتر خطرناک
[ترجمه گوگل]به هر حال، Amstrad به نظر می رسد تست بی عدالتی سخت، حتی برای آقای پتتر، قابل تحسین است

14. It is sponsored by champagne house Veuve Clicquot, founded by the redoubtable Mme Clicquot.
[ترجمه ترگمان]خانم Veuve، by و clicquot که توسط مادام العمر redoubtable بنیان نهاده شده بود، برگزار شد
[ترجمه گوگل]این حمایت توسط خانه شامپاین Veuve Clicquot، تاسیس شده توسط Mme Clicquot قرمز

a redoubtable foe

دشمن مهیب


a redoubtable wrestler

کشتی‌گیر پر ارج


پیشنهاد کاربران

به کسی میگن redoubtable که :
قابل احترام باشه
یا
موجب ترس شما باشه


کلمات دیگر: