1. . . . and when (the breath) is exhaled it is a refreshment to the soul
(سعدی) . . . و چون برآید مفرح ذات
2. love is the greatest refreshment in life.
[ترجمه ترگمان]عشق بهترین نوشیدنی زندگی است
[ترجمه گوگل]عشق بزرگترین تجدید حیات در زندگی است
3. We stopped for refreshment halfway through the journey.
[ترجمه ترگمان]در نیمه راه تا نیمه راه توقف کردیم
[ترجمه گوگل]ما برای گذراندن تعطیلات از طریق سفر متوقف شدیم
4. Love is the greatest refreshment in life. Pablo Picasso
[ترجمه ترگمان]عشق بزرگ ترین لذت زندگی است پابلو پیکاسو
[ترجمه گوگل]عشق بزرگترین تجدید حیات در زندگی است پابلو پیکاسو
5. We worked all day without refreshment.
[ترجمه ترگمان]ما تمام روز را بدون خستگی کار کردیم
[ترجمه گوگل]ما تمام روز بدون رفع خستگی کار کردیم
6. Would you care to partake of some refreshment?
[ترجمه ترگمان]میل دارید کمی استراحت کنید؟
[ترجمه گوگل]آیا شما مراقبت از برخی از رفع خستگی دارید؟
7. I was in need of some liquid refreshment.
[ترجمه ترگمان]به مقداری آب آشامیدنی نیاز داشتم
[ترجمه گوگل]من نیاز به یک رژیم مایع داشتم
8. He needs to stop fairly often for refreshment.
[ترجمه ترگمان] اون باید بیشتر از این برای استراحت توقف کنه
[ترجمه گوگل]او نیاز دارد تا اغلب برای رفع خستگی متوقف شود
9. Can we offer you some refreshment?
[ترجمه ترگمان]نوشیدنی میل دارید؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانیم به شما برخی از استراحت ها را ارائه دهیم؟
10. May I offer you some refreshment?
[ترجمه ترگمان]نوشیدنی میل دارید؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانم به شما برخی از رفع نیازهای شما ارائه دهم؟
11. In York we had a short stop for refreshment.
[ترجمه ترگمان]در نیویورک کمی استراحت کردیم
[ترجمه گوگل]در یورک ما یک توقف کوتاه برای استراحت داشتیم
12. We're allowed twenty minutes for refreshment.
[ترجمه ترگمان]بیست دقیقه برای رفع خستگی فرصت داریم
[ترجمه گوگل]مجاز به بیست دقیقه مجدد است
13. Having not yet lunched, we went to the refreshment bar for ham sandwiches.
[ترجمه ترگمان]چون هنوز ناهار نخورده بودیم رفتیم بار نوشیدنی برای ساندویچ ژامبون رفتیم
[ترجمه گوگل]بعد از اینکه هنوز ندیده بودیم، ما به ساندویچ های ژامبون مجلل رفتیم
14. When passengers went to station refreshment rooms, servants should be left in charge of their property.
[ترجمه ترگمان]وقتی مسافران به اتاق های طبقه دوم می رفتند، خدمتکاران باید در ملک خود می ماندند
[ترجمه گوگل]هنگامی که مسافرین به ایستگاه های پذیرایی اتاق رفتند، بندها باید مسئولیت اموالشان را بدهند
15. In 1989 councillors unsuccessfully invited tenders for a refreshment facility in an attempt to encourage more drivers to use the site.
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۸۹، اعضای این شورا در تلاش برای تشویق رانندگان بیشتر برای استفاده از این سایت، در مناقصات شرکت کردند
[ترجمه گوگل]در سال 1989، نمایندگان مجلس به طور ناموفق پیشنهادات مربوط به تاسیسات رفاهی را به منظور تشویق بیشتر رانندگان برای استفاده از سایت دعوت کردند