کلمه جو
صفحه اصلی

nowise


معنی : هیچ، ابدا، بهیچ وجه، به هیچ عنوان
معانی دیگر : رجوع شود به: noway

انگلیسی به فارسی

ابدا، هیچ، بهیچوجه، به هیچ عنوان


در حال حاضر، هیچ، به هیچ عنوان، ابدا، بهیچ وجه


انگلیسی به انگلیسی

قید ( adverb )
• : تعریف: in no way or degree; not at all.
مشابه: by any means

• in no way, under no circumstances

مترادف و متضاد

هیچ (قید)
ever, anything, aught, never, nowise, anywise

ابدا (قید)
nowhere near, nohow, aught, never, nowise, anywise, no, not at all, eternally, whatever

بهیچ وجه (قید)
nohow, anything, nowise, anywise, noway, at all, nix

به هیچ عنوان (قید)
nowise

جملات نمونه

1. The visible _ I _ in nowise authorizes the thinker to deny the latent _ I _.
[ترجمه ترگمان]مشهود و مشهود در nowise به مرد متفکر اجازه می دهد که این راز را انکار کند
[ترجمه گوگل]منحصر به فرد _ من _ به هیچ وجه اجازه متفکر را نمیدهد که نامشخص _ I _ را انکار کنم

2. He still nowise and flurriedly says:"Wrap a Sir, you are also educated and how let feelings literally excite?"
[ترجمه ترگمان]او هنوز nowise و flurriedly می گوید: \"آقا، شما تحصیل کرده هستید و چه احساسی دارید که احساسات شما را هیجان زده کند؟\"
[ترجمه گوگل]او هنوز هم غمگین و ناگهانی می گوید: 'یک سرت را ببند، شما نیز تحصیل کرده ای و چطور احساسات را تحریک می کنی؟'

3. Nowise benefit oneself, exclusively harm a person, connect own descendants to all almost put to death!
[ترجمه ترگمان]nowise به نفع شخصی است، به طور انحصاری به فرد آسیب می رساند، فرزندان خود را به همه متصل می کند تا به مرگ نزدیک شوند!
[ترجمه گوگل]در حال حاضر منافع خود را، به طور انحصاری به فرد آسیب می رساند، پیوند خود را به همه تقریبا به مرگ کشته شدن!

4. "True cleverness. "I nowise and illiberality give public recognition her and she be a face of satisfied facial expression.
[ترجمه ترگمان]\"هوش واقعی\" من و \"illiberality\" او را به رسمیت می شناسند و او چهره ای از چهره ازخودراضی صورت خواهد داشت
[ترجمه گوگل]هوشمندانه 'من گرسنگی و ناتوانی را به رسمیت شناختن او و او صورت چهره راضی است

5. We can say on nowise the ground, the social every vocation is already inseparable with software.
[ترجمه ترگمان]ما می توانیم بگوییم بر روی زمین، هر وظیفه اجتماعی از قبل با نرم افزار جدایی ناپذیر است
[ترجمه گوگل]ما می توانیم بر روی زمین بگوئیم، هر حرفه هرگز با نرم افزار سازگار نیست

6. From the earth's human generated in the political parties, although not as the Chinese communist party had put forward the slogan: "nowise benefit oneself".
[ترجمه ترگمان]از انسانی که در احزاب سیاسی تولید شده است، با وجود اینکه حزب کمونیست چین شعار \"منفعت خود\" را مطرح نکرده است
[ترجمه گوگل]از انسان زمین در احزاب سیاسی ایجاد شده است، گرچه نه به عنوان حزب کمونیست چینی شعار را مطرح کرده است: «اکنون به نفع خود است»

7. Be listened by Wang An Shi, nowise show consideration of give her head a record.
[ترجمه ترگمان](وانگ و Shi)به سخنان وانگ و Shi گوش دهید تا به او یک رکورد را بدهید
[ترجمه گوگل]با شنیدن وانگ یانگ، شیوه ی شنیداری، به زودی نشان می دهد که او سر یک رکورد قرار داده است

8. "This nowise oddness, all dog would so. "I say.
[ترجمه ترگمان]من می گویم: \" این nowise oddness است، همه سگ این کار را می کند \"
[ترجمه گوگل]'این عجیب و غریب، همه سگ به همین ترتیب است 'من می گویم

9. Use this kind of way, we can nowise the fee separates the oil and the vinegar to the utmost.
[ترجمه ترگمان]از این روش استفاده کنید، ما می توانیم هزینه روغن و سرکه را حداکثر کنیم
[ترجمه گوگل]با استفاده از این نوع از راه، ما می توانیم هزینه را جدا از روغن و سرکه تا حد زیادی

10. Most Hou the spot a young girl nowise and hard to tacklely become champion.
[ترجمه ترگمان]اکثر هوو یک دختر جوان به نام nowise را تشخیص می دهد که به سختی می توان او را قهرمان کرد
[ترجمه گوگل]اغلب اوقات یک دختر جوان با زحمت و سخت کار می کند و قهرمان می شود

11. The elder brothers in Peking nowise show weak:Peking is more crowded, I hear my the elder brothers wife crowded car drive all crowded pregnancy.
[ترجمه ترگمان]برادران بزرگ ترش در پکینگ تون ضعف نشان می دهند: پکینگ more است، می شنوم که همسر برادر بزرگ تر برادر بزرگ تر، همه دوران بارداری را پر کرده است
[ترجمه گوگل]برادران بزرگتر در پکن هیچ گاه ضعیف نیستند: پکن بیشتر شلوغ است، من می شنوم که همسران برادر بزرگتر همسر خود را پر از ماشین می کنند و همه حاملگی های شلوغ را پر می کنند

12. They are nowise different.
[ترجمه ترگمان]آن ها بسیار متفاوت هستند
[ترجمه گوگل]آنها متفاوتند

13. As long as you do not compete with them directly, people would surprisingly the generosity is nowise stingy to cherish time.
[ترجمه ترگمان]تا زمانی که به طور مستقیم با آن ها رقابت نکنید، مردم به طرز شگفت آوری از سخاوت و سخاوت به خاطر داشتن زمان لذت می برند
[ترجمه گوگل]تا زمانی که شما به طور مستقیم با آنها رقابت نکنید، مردم شگفت آور سخاوتمندانه هستند که به زودی درنگ می کنند تا زمان را گرامی بدارند

14. A chart of person face face perusing Qu premier sees the abdomen that the some Han masculine nowise cover up black action and really was subjected to not small impact.
[ترجمه ترگمان]یک نمودار چهره فرد با خواندن Qu، شکم را می بیند که برخی از nowise مذکر (هان masculine)عمل سیاه را پوشش می دهند و واقعا تحت تاثیر چندانی قرار نمی گیرند
[ترجمه گوگل]نمودار چهره فردی که چهره اش را می بیند، نخستین چشمی را می بیند که شکم مردانه هان مردانه را پوشش می دهد تا عمل سیاه و سفید را انجام می دهد و واقعا تحت تاثیر قرار نمی گیرد


کلمات دیگر: