1. The Libyan leader Colonel Gadaffi repeated his call for the release of hostages.
[ترجمه ترگمان]رهبر لیبی، سرهنگ قذافی، درخواست خود برای آزادی گروگان ها را تکرار کرد
[ترجمه گوگل]سرهنگ Gadaffi، رهبر لیبی، خواستار آزادی گروگان ها شده است
2. Eighty-five percent of the Libyan jihadists who arrived in Iraq registered as prospective suicide bombers. Only Moroccans had a higher figure.
[ترجمه ترگمان]هشتاد و پنج درصد از جهادی های لیبی که وارد عراق شده اند به عنوان بمب گذار انتحاری بالقوه ثبت نام کرده اند تنها مراکشی ها a بالاتری داشتند
[ترجمه گوگل]هشتاد و پنج درصد جهادیان لیبی که به عراق وارد شدند به عنوان بمب گذاران انتحاری آینده ثبت نام کردند فقط مراکش ها رقمی بالاتری داشتند
3. Libya's peacock: Libyan leader Col. Muammar al-Qaddafi may be the ultimate dictator-showman, and his personal style reflects his outsize behavior on the world stage.
[ترجمه ترگمان]یک طاووس، رهبر لیبی: سرهنگ معمر قذافی رهبر لیبی ممکن است مجری نهایی است و سبک شخصی او نشان دهنده رفتار outsize در صحنه جهانی است
[ترجمه گوگل]طاووس لیبی: سرهنگ رهبر لیبی، معمر قذافی، ممکن است دیکتاتور نهایی باشد، و سبک شخصی او رفتارهای بی نظیر خود را در صحنه جهانی نشان می دهد
4. Former Libyan leader Muammar Gaddafi's body, torso bare, was shown on a mattress inside a cold storage room of a market in Misrata Friday, Reuters reported. Dozens of people filed in to view his body.
[ترجمه ترگمان]رویترز گزارش داد جسد معمر قذافی رهبر سابق لیبی در یک تشک در داخل یک اتاق نگهداری سرد از بازار در مصراته دیده می شود ده ها نفر از مردم برای دیدن بدن او صف کشیدند
[ترجمه گوگل]رویترز گزارش داد که جسد رهبر سابق لیبی، معمر قذافی، که لگن گشاده است، بر روی یک تشک در داخل یک اتاق ذخیره سازی سرد بازار در Misrata جمعه نشان داده شد ده ها تن از اعضای بدن خود را برای دیدن بدنشان
5. A Libyan rebel poses for a souvenir picture outside the mansion of Muatassim Khadafy, a son of the embattled leader and the nation's national security adviser before the government abandoned Tripoli.
[ترجمه ترگمان]یک رهبر شورشی لیبی برای یک تصویر یادگاری خارج از عمارت of Khadafy، پسر رهبر تحت فشار و مشاور امنیت ملی کشور، پیش از اینکه دولت طرابلس را ترک کند، ژست می گیرد
[ترجمه گوگل]یک شورشی لیبی برای تصویر سوغات خارج از عمارت ماتاسیم خدیفی، پسر رهبر مخفی و مشاور امنیت ملی کشور پیش از آنکه دولت طرابلس را رها کند، قرار دارد
6. The Libyan opposition says it urgently needs at least $5 billion of frozen assets to pay state salaries, maintain vital services and repair critical oil facilities.
[ترجمه ترگمان]اپوزیسیون لیبی می گوید که حداقل ۵ میلیارد دلار از دارایی های مسدود شده برای پرداخت حقوق دولت، حفظ خدمات حیاتی و تعمیر تاسیسات مهم نفت نیاز دارد
[ترجمه گوگل]مخالفان لیبی می گویند که به طور فزاینده حداقل 5 میلیارد دلار از دارایی های یخ زده برای پرداخت حقوق دولت، خدمات حیاتی و تعمیر تاسیسات نفتی ضروری نیاز دارد
7. He attended university and the Libyan military academy and steadily rose in the ranksthe Libyan army.
[ترجمه ترگمان]او در دانشگاه و آکادمی نظامی لیبی شرکت کرد و در ارتش ranksthe لیبی به طور پیوسته افزایش یافت
[ترجمه گوگل]او در دانشگاه و لیبی تحصیل کرد و به طور مداوم در ارتش لیبی ارتقا یافت
8. The so-called Great Socialist People's Libyan Arab Jamahiriya is nothing more than an empty promise.
[ترجمه ترگمان]The که به اصطلاح سوسیالیستی خلق لیبی نامیده می شود چیزی بیش از یک وعده توخالی نیست
[ترجمه گوگل]به اصطلاح مردم سوسیالیست بزرگ، جماعت اسلامی عرب لیبی، چیزی جز وعده خالی نیست
9. Libyan officials pressed ahead with their tour. They took us to a second bomb site. They told us that it was a lung disease clinic.
[ترجمه ترگمان]مقامات لیبی پیش از این سفر خود را تحت فشار قرار دادند آن ها ما را به محل انفجار بمب دوم بردند آن ها به ما گفتند که کلینیک بیماری ریه است
[ترجمه گوگل]مقامات لیبی با تور خود به جلو حرکت کردند آنها ما را به یک محل بمب دوم بردند آنها به ما گفتند که یک کلینیک بیماری ریه بود
10. It has to do with money and power Libyan ruler Colonel Muammar Gaddafi what he wants.
[ترجمه ترگمان]این کار باید با پول و قدرت حاکم لیبی، سرهنگ معمر قذافی، چه می خواهد انجام دهد
[ترجمه گوگل]این امر با پول و قدرت سرهنگ معامله قذافی، رهبر لیبی، چه چیزی را می خواهد
11. Libyan rebels avail themselves to a washroom in the mansion of Muatassim Khadafy.
[ترجمه ترگمان]شورشیان لیبی در کاخ of Khadafy خود را به دستشویی می برند
[ترجمه گوگل]شورشیان لیبی خود را در یک روستا در عمارت Muatassim Khadafy خود استفاده می کنند
12. Libyan production has been largely shut down during the long conflict between rebel forces and troops loyal to Libya's leader, Col. Muammar el-Qaddafi.
[ترجمه ترگمان]به گفته سرهنگ معمر قذافی، در طول درگیری های طولانی میان نیروهای شورشی و نیروهای وفادار به رهبر لیبی، تولید لیبی تا حد زیادی تعطیل بوده است
[ترجمه گوگل]تولیدکنندگان لیبی در طی درگیری طولانی میان نیروهای شورشی و سربازان وفادار به رهبر لیبی، سرتیپ Muammar el-Qaddafi، تعطیل شد
13. Libyan rebels now control much of the country, but not without bloodshed.
[ترجمه ترگمان]شورشیان لیبی هم اکنون بیشتر کشور را کنترل می کنند، اما بدون خونریزی
[ترجمه گوگل]شورشیان لیبی اکنون اکثریت کشور را کنترل می کنند اما نه خونریزی می کنند
14. This week imprisoned leaders of the Libyan Islamic Fighting Group began publishing a "revision" of their previous understanding of jihad.
[ترجمه ترگمان]این هفته رهبران زندانی گروه مبارزه اسلامی لیبی شروع به انتشار یک \"بازبینی\" از درک قبلی خود از جهاد کردند
[ترجمه گوگل]رهبران گروه مبارز اسلامی اسلامی لیبی در این هفته، 'بازنگری' در درک قبلی خود از جهاد را منتشر کردند
15. A young Libyan set up a live Web stream on the courthouse roof, and a posse of students opened a media office inside a burned-out secret-police building.
[ترجمه ترگمان]یک گروه جوان لیبیایی یک جریان زنده در سقف دادگاه ایجاد کرده است و گروهی از دانشجویان یک دفتر رسانه ای در داخل یک ساختمان مخفی پلیس را باز کردند
[ترجمه گوگل]یک لیبی جوان یک جریان زنده وبسایت در سقف دادگاه را راه اندازی کرد و یک دانشجوی دانشجویان یک دفتر رسانه ای را در یک ساختمان پلیس مخفی پدید آورد