کلمه جو
صفحه اصلی

otherness


معنی : مغایرت
معانی دیگر : دگرگونی، چیز دیگر

انگلیسی به فارسی

دیگران، مغایرت


مترادف و متضاد

مغایرت (اسم)
conflict, contention, disagreement, repugnance, contradiction, variance, otherness, contradictoriness, contrariety

جملات نمونه

1. I like the otherness of men's minds and bodies.
[ترجمه امیر] من گوناگونی عقل و جسم انسان ها را دوست دارم
[ترجمه ترگمان]من از مغز و جسم آدم ها خوشم می آید
[ترجمه گوگل]من دیگران را از ذهن و بدن انسان دوست دارم

2. Part of what they learnt was their own otherness.
[ترجمه ترگمان]قسمتی از چیزهایی که آن ها یاد گرفتند otherness خودشان بود
[ترجمه گوگل]بخشی از آنچه که آموخته بودند، دیگر بودنشان بود

3. Here was the ironic otherness that existed in the Little Saigon community.
[ترجمه ترگمان]در اینجا تغییرات تمسخرآمیزی بود که در جامعه کوچک سایگون وجود داشت
[ترجمه گوگل]در اینجا سلیس وحشیانه وجود داشت که در جامعه کوچکی سایگون وجود داشت

4. Many immigrants experience a sense of otherness.
[ترجمه Mir Ata Oskoi] بسیاری از مهاجران حس بیگانگی ( عدم تعلق به کشور مقصد ) را تجبره می کنند.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مهاجران تجربه دیگران را تجربه می کنند
[ترجمه گوگل]بسیاری از مهاجران حس دیگری را تجربه می کنند

5. The core competitiveness and otherness are the same of the corporation's efficiency.
[ترجمه ترگمان]رقابت هسته ای و دیگری بودن، همان کارایی شرکت هستند
[ترجمه گوگل]رقابت هسته ای و غیره یکسان از کارایی شرکت است

6. Communion does not threaten otherness; it generates it.
[ترجمه ترگمان]غسل تعمید، دیگران را تهدید نمی کند؛ آن را تولید می کند
[ترجمه گوگل]پیوستن دیگران را تهدید نمی کند؛ آن را تولید می کند

7. The post-modern is closed related to the globalization, otherness, locality, and multiformity.
[ترجمه ترگمان]پست مدرن مربوط به جهانی شدن، otherness، محله و multiformity است
[ترجمه گوگل]پست مدرن بسته به جهانی شدن، غیرمسئولیت، محل سکونت، و چندبعدی بستگی دارد

8. The subjective judgment of perceptual experience has its otherness and different combinations.
[ترجمه ترگمان]قضاوت ذهنی از تجربه ادراکی، افراد دیگر و ترکیب های مختلف آن را دارد
[ترجمه گوگل]قضاوت ذهنی از تجربه ادراکی دارای دیگری و ترکیبی متفاوت است

9. Objecdve To compare and analyze the otherness in determine platelet and its parameterby different anticoagulant tubes.
[ترجمه ترگمان]Objecdve برای مقایسه و تجزیه و تحلیل otherness در تعیین پلاکت و parameterby لوله anticoagulant مختلف آن
[ترجمه گوگل]Objecdve برای مقایسه و تجزیه و تحلیل دیگری در تعیین پلاکت و پارامتر آن با لوله های ضد انعقاد مختلف

10. The distinct otherness in glass transition and devitrification temperature of five polyalcohols reflects the feebleness and power in the aspects of glass transition ability.
[ترجمه ترگمان]تغییرات متمایز در انتقال شیشه ای و دمای devitrification پنج polyalcohols نشان دهنده ضعف و قدرت در جنبه های توانایی انتقال شیشه ای است
[ترجمه گوگل]سایر ویژگی های متمایز در انتقال شیشه و درجه حرارت زدایی از پنج پلی آلکیل ها نشان دهنده کمبود و قدرت در جنبه های توانایی انتقال شیشه می باشد

11. Its basic features are integration, stability, otherness and plasticity.
[ترجمه ترگمان]ویژگی های اصلی آن یکپارچه سازی، پایداری، otherness و پلاستیسیته است
[ترجمه گوگل]ویژگی های اصلی آن عبارتند از ادغام، ثبات، غیره و پلاستیک

12. Certainly my otherness sometimes was so palpable it was a wonder that anyone could see me.
[ترجمه ترگمان]تردیدی نبود که ذهن من گاهی آنقدر واضح بود که کسی مرا ببیند
[ترجمه گوگل]مطمئنا گناه من گاهی اوقات خیلی لمس بود و شگفتی بود که هر کسی می تواند مرا ببیند

13. The otherness of foreigners is clearly marked by physical stereotypes – just as Americans do with people of colour.
[ترجمه ترگمان]دیگر افراد خارجی به وضوح با کلیشه های فیزیکی مشخص شده اند - درست همان گونه که آمریکایی ها با افراد رنگی ارتباط دارند
[ترجمه گوگل]دیگران خارجی ها به وضوح با کلیشه های فیزیکی مشخص می شوند - همانطور که آمریکایی ها با افراد رنگی انجام می دهند

14. The distinct otherness in glass transition and devitrification temperature of five polyalcohols reflected the feebleness and power in the aspects of glass transition ability.
[ترجمه ترگمان]تغییرات متمایز در انتقال شیشه ای و دمای devitrification پنج polyalcohols منعکس کننده ضعف و قدرت در جنبه های توانایی انتقال شیشه ای بود
[ترجمه گوگل]اختلاف متمایز در انتقال شیشه و درجه تخلخل پنج پلی آلکیل، قدرت و ناتوانی در جنبه های توانایی انتقال شیشه را نشان می دهد

پیشنهاد کاربران

دیگری

غیریت، دیگری

دگربودگی

۱ - دیگرگونه گی.
۲ - جور دیگری بودن
۳ - دیگر باشی

دوگانگی

دیگربود


کلمات دیگر: