1. Tilt the pelvis to keep your tummy and bottom tucked in.
[ترجمه ترگمان]لگن را باز کنید تا شکم تان را نگه دارید و کف آن را فشار دهید
[ترجمه گوگل]لگن لگن را برای حفظ شکم و کمر درون خود نگه دارید
2. I felt my pelvis lifting off the ground.
[ترجمه ترگمان] حس کردم که لگن هام از زمین بلند شد
[ترجمه گوگل]من احساس کردم که لگن من از زمین خارج می شود
3. Lynne Deeley suffered a crushed pelvis, multiple fractures to her leg, a broken ankle and head injuries.
[ترجمه ترگمان]لین Deeley از لگن خرد شده، شکستگی های متعدد در پای خود، قوزک شکسته و آسیب های سر رنج می برد
[ترجمه گوگل]لین دیلی آسیب دیده لگن خرد شده، شکستگی های متعدد به پای او، مچ پا شکسته و آسیب های سر
4. Take care not to tilt your pelvis forward.
[ترجمه ترگمان]مواظب باشید که لگن تان را به جلو کج نکنید
[ترجمه گوگل]مراقب باشید که لگن خود را به سمت جلو حرکت نکنید
5. Interlink hands and stretch up, tilting the pelvis.
[ترجمه ترگمان]دستش را دراز می کند و کش و قوسی می دهد و لگن را کج می کند
[ترجمه گوگل]اینترلینک دست و کشش، کج شدن لگن
6. He was managed conservatively, the fractured pelvis being treated by rest in bed.
[ترجمه ترگمان]او به طور محافظه کارانه مدیریت شد، لگن شکسته با استراحت در بس تر درمان شد
[ترجمه گوگل]او محافظه کارانه مدیریت می شود، لگن شکسته با بقیه در رختخواب درمان می شود
7. Your body is arching, your pelvis is thrown forward. 07 am.
[ترجمه ترگمان]بدن شما خم شده است، لگن شما به جلو پرتاب می شود فصل ۷
[ترجمه گوگل]بدن شما چرک است، لگن شما به جلو است 07 صبح
8. Interlink hands and stretch up. Tilt the pelvis upwards - hold for 5 counts.
[ترجمه ترگمان]دست خود را دراز می کند و کش و قوسی می دهد لگن رو به سمت بالا به ۵ دست نگه دارید
[ترجمه گوگل]Interlink دست و کشش لگن را به سمت بالا ببرید - برای 5 امتیاز نگه دارید
9. In figure A the pelvis is pushed forward so that the man is leaning backwards.
[ترجمه ترگمان]در شکل یک لگن به جلو هل داده می شود تا مرد به عقب تکیه کند
[ترجمه گوگل]در شکل A، لگن به جلو حرکت می کند تا انسان به عقب بریده شود
10. He may practise lifting the pelvis in order to turn sideways, which is an essential pattern for turning over in bed.
[ترجمه ترگمان]او ممکن است لگن را به منظور چرخش از پهلو، که یک الگوی اساسی برای تبدیل شدن به تخت خواب است، تمرین کند
[ترجمه گوگل]او ممکن است تمرین بلند کردن لگن را به منظور چرخاندن به سمت جلو، که یک الگوی ضروری برای تبدیل شدن به در رختخواب است
11. A woman had fallen off and broken her pelvis.
[ترجمه عباس اسماعیلزاده] یک زنی افتاده بود و لگنش شکسته بود.
[ترجمه ترگمان] یه زن افتاده و لگنش شکسته
[ترجمه گوگل]یک زن افتاده و لگن او را شکسته است
12. The scapula and pelvis were broken, but they may have been broken already in the pellet.
[ترجمه ترگمان]استخوان کتف و استخوان شکسته بود، اما ممکن است قبلا با گلوله شکسته شده باشد
[ترجمه گوگل]لگن و لگن شکسته شده اند اما ممکن است در پلتفرم شکسته شده باشند
13. Willis underwent two operations by Patzakis to repair the injury, which involved controlling the infection and transplanting bone from his pelvis.
[ترجمه ترگمان]ویلیس دو عمل جراحی را توسط Patzakis انجام داد تا آسیب را ترمیم کند که شامل کنترل عفونت و پیوند استخوان از لگن او بود
[ترجمه گوگل]ویلیس تحت پاتزاکیس دو عملیات را برای تعمیر آسیب دید که شامل کنترل عفونت و پیوند استخوان از لگن او بود