1. the ornate decorations of an 18th century church
تزیینات پر زرق و برق یک کلیسای قرن هیجدهم
2. The style is ornate and highly decorative.
[ترجمه ترگمان]این سبک مزین و بسیار تزیینی است
[ترجمه گوگل]سبک بکر و بسیار تزئینی است
3. The church has an ornate black and white marbled interior.
[ترجمه زبان آموز] داخل کلیسا مرمر سیاه و سفید پر زرق و برق است
[ترجمه ترگمان]کلیسا سفید پر زرق و برق سفید و سفید دارد
[ترجمه گوگل]این کلیسا دارای درخت مرمر سیاه و سفید است
4. Behind the ornate. Not the vicissitudes of life. But dirty.
[ترجمه ترگمان]پشت سر مجسمه نه انقلابات زندگی ولی کثیف
[ترجمه گوگل]پشت حجاب نه ناقص بودن زندگی اما کثیف
5. The ornate Town Hall was opened by Queen Victoria herself.
[ترجمه ترگمان]عمارت مجلل شهر توسط ملکه ویکتوریا افتتاح شد
[ترجمه گوگل]تالار شهری با شکوه توسط ملکه ویکتوریا باز شد
6. The frames on the pictures are ornate with flowers and fruit painted in gold.
[ترجمه ترگمان]فریم ها روی تصاویر با گل ها و میوه ها در رنگ طلایی تزیین شده اند
[ترجمه گوگل]فریم ها بر روی تصاویر با گل و میوه در طلا تزئین شده اند
7. That style of architecture is too ornate for my taste.
[ترجمه ترگمان]این سبک معماری برای سلیقه من بیش از حد مزین است
[ترجمه گوگل]این سبک معماری برای طعم و مزه من خیلی جذاب است
8. An ornate iron gate presided over its entrance.
[ترجمه ترگمان]در ورودی آن یک دروازه آهنی تزیین شده بود
[ترجمه گوگل]یک دروازه آهنی بر روی ورودی آن ریخته شد
9. A pair of ornate gold candlesticks stood on the altar.
[ترجمه ترگمان]دو شمعدان طلایی تزیین شده روی محراب قرار داشت
[ترجمه گوگل]یک جفت شمعدانی طلای تزئینی بر روی محراب ایستاد
10. Ornate patterns are carved into the bricks framing the entrance.
[ترجمه ترگمان]الگوهای Ornate در داخل آجرهای ورودی حکاکی شده اند
[ترجمه گوگل]الگوهای تزئینی به آجرهایی که در ورودی طراحی شده اند حک شده است
11. It was an ornate old lobby with great marble supporting columns and big pots of palms standing around.
[ترجمه ترگمان]یک لابی قدیمی قدیمی با ستون های نگهدارنده مرمری عالی و گلدان های بزرگ کف دست که اطراف آن ایستاده بودند
[ترجمه گوگل]این یک لابی قدیمی بود که با ستون های سنگ مرمر بزرگ و گلدان های بزرگ دست نخورده ایستاده بود
12. The bridal gowns were far too ornate for her taste.
[ترجمه ترگمان]لباس عروس به خاطر سلیقه او خیلی تزیین شده بود
[ترجمه گوگل]لباس های عروسی برای طعم و مزه اش بیش از حد خسته کننده بود
13. They wear heavy and very ornate armour resplendent with plumes and ribbons.
[ترجمه ترگمان]آن ها زره سنگین و پر زرق و برق مخصوص به تن دارند که پر از پره ای و روبان است
[ترجمه گوگل]آنها زره های سنگین و بسیار گرانبها را با زرق و برق و روبان پوشانده اند
14. There was an ornate gazebo, large enough for dances, that had commemorated the success of a flavored lip balm.
[ترجمه ترگمان]There پر نقش و نگار بود، به اندازه کافی بزرگ برای رقص، که موفقیت یک مرهم لب طعم دار را جشن گرفته بود
[ترجمه گوگل]یک گل سرخ رنگارنگ، که به اندازه کافی برای رقص بزرگ بود، که موفقیت یک مومیایی لب با طعم را به یاد داشت