کلمه جو
صفحه اصلی

india


معنی : هندوستان
معانی دیگر : شبه قاره ی هند (که هندوستان و پاکستان و بنگلادش و نپال و بوتان در آن قرار دارند)، کشور هندوستان (پایتخت: دهلی نو، وسعت: 3287590 کیلومتر مربع)

انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a large Asian country surrounded on three sides by the Indian Ocean.

(2) تعریف: the region that contains this country as well as Pakistan, Bangladesh, Nepal, and Bhutan.

• large territory in southern asia; country located in southern asia
the republic of india is a country in southern asia. it has the second largest population in the world. india became independent from britain in 1947. jawaharlal nehru was the first prime minister of india and led the congress party until his death in 1964. his daughter indira gandhi dominated indian politics from 1966 until her assassination in 1984. her son, rajiv gandhi, was prime minister from 1984 to 1989, and was assassinated during the election of 1991, won by the congress (i) party. dr shankar dayal sharma, of congress (i), became president in 1992. p v narasimha rao became prime minister in 1991. india is a member of the commonwealth. cotton, tea, rice, and spices are the main agricultural exports.

مترادف و متضاد

هندوستان (اسم)
india

جملات نمونه

1. Tea is raised chiefly in China, Japan and India.
[ترجمه ترگمان]چای عمدتا در چین، ژاپن و هند یافت می شود
[ترجمه گوگل]چای به طور عمده در چین، ژاپن و هند مطرح می شود

2. A trip to India may be in the wind.
[ترجمه ترگمان]سفر به هند ممکن است در باد باشد
[ترجمه گوگل]سفر به هند ممکن است در باد باشد

3. I brought a few trifles back from India - bits of jewellery and material mainly.
[ترجمه ترگمان]من چند تا خرت و پرت را از هند به بخش جواهرات و مواد اضافه کردم
[ترجمه گوگل]چند قطعه از هندوستان را به دست آوردم - بیت های جواهرات و مواد اصلی

4. Border skirmishes between India and Pakistan were common.
[ترجمه ترگمان]درگیری های مرزی میان هند و پاکستان امری عادی بود
[ترجمه گوگل]درگیری های مرزی بین هند و پاکستان معمول بود

5. India has a population of more than 1 billion.
[ترجمه سارا] هندوستان بیشتر از ۱ میلیارد جمعیت دارد.
[ترجمه ترگمان]هند بیش از ۱ میلیارد نفر جمعیت دارد
[ترجمه گوگل]هند بیش از یک میلیارد جمعیت دارد

6. The museum has some interesting new exhibits from India.
[ترجمه ترگمان]این موزه یک نمایشگاه جدید جالب از هند دارد
[ترجمه گوگل]این موزه دارای نمایشگاه های جالب جدیدی از هند است

7. The voyage from England to India used to take six months.
[ترجمه ترگمان]سفر از انگلستان به هند شش ماه طول کشید
[ترجمه گوگل]سفر به انگلیس به هند، شش ماه طول کشید

8. The British were formerly dominant in India.
[ترجمه ترگمان]بریتانیایی ها پیش از این در هند حاکم بودند
[ترجمه گوگل]انگلیس قبلا در هند غالب بود

9. In the various regions of India, Hindus worship different gods and observe different religious festivals.
[ترجمه ترگمان]هندوها در مناطق مختلف هند خدایان متفاوتی را پرستش می کنند و جشنواره های مختلف مذهبی را تماشا می کنند
[ترجمه گوگل]هندوها در مناطق مختلف هند، پرستش خدایان مختلف و جشنواره های مختلف مذهبی را مشاهده می کنند

10. In 1967 she hit the hippy trail to India.
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۶۷ او به رد hippy در هند رسید
[ترجمه گوگل]در سال 1967 او به دنبال مسیر هیپی به هند رفت

11. India is where I first experienced real culture shock.
[ترجمه ترگمان]هند جایی است که اولین بار شوک فرهنگی را تجربه کرد
[ترجمه گوگل]هند جایی است که من ابتدا شوک فرهنگ واقعی را تجربه کردم

12. They went on a long train journey across India.
[ترجمه ترگمان]آن ها به سفر طولانی قطاری در سرتاسر هند ادامه دادند
[ترجمه گوگل]آنها در قطار سفر طولانی در سراسر هند رفتند

13. Spending the summer travelling round India is a great idea, but it does rather beg the question of how we can afford it.
[ترجمه ترگمان]سپری کردن سفر تابستانی در دور هند یک ایده عالی است، اما به جای آن این سوال را مطرح می کند که چگونه می توانیم از عهده مخارج آن برآییم
[ترجمه گوگل]صرف تابستان سفر دور هند یک ایده عالی است، اما این مسئله نه تنها مسئله چگونگی پرداختن به آن را می پذیرد

14. Economic storm clouds are gathering over India.
[ترجمه ترگمان]ابره ای توفانی در حال گرد آمدن از هند هستند
[ترجمه گوگل]ابرهای طوفانی اقتصادی در سراسر هند جمع شده است

15. Nepal has frontiers with both India and China.
[ترجمه ترگمان]نپال دارای مرز هند و چین است
[ترجمه گوگل]نپال مرزها را با هند و چین دارد

پیشنهاد کاربران

نام کشور _ هند

هندوستان

کشور هندوستان

کشور هند 💇🏻‍♀️💇🏻‍♀️
Tom will go to India next Friday
تام جمعه ی آینده به هند خواهد رفت


کلمات دیگر: