معنی : منفذ، عدسک، خلل وفرج گیاهی معانی دیگر : (گیاه شناسی) مرجوچه، مرجمک
انگلیسی به فارسی
(گیاهشناسی) عدسک، منفذ، خلل وفرج گیاهی
لنتیچیل، عدسک، منفذ، خلل وفرج گیاهی
مترادف و متضاد
منفذ (اسم)
hole, pore, opening, bore, vent, lenticel
عدسک (اسم)
lenticel
خلل و فرج گیاهی (اسم)
lenticel
پیشنهاد کاربران
lenticel ( زیستشناسی ) واژه مصوب: عدسک 2 تعریف: منفذی متشکل از یاخته های غیرمتراکم در پیراپوست ساقۀ گیاهان چوبی که مبادلۀ گاز را امکان پذیر می کند |||* مصوب فرهنگستان اول