کلمه جو
صفحه اصلی

melee


معنی : غوغا، ستیزه
معانی دیگر : مغلوبه شدن جنگ

انگلیسی به فارسی

ستیزه، غوغا، مغلوبه شدن جنگ


غوغا، ستیزه


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a chaotic hand-to-hand fight among several combatants; free-for-all.
مترادف: brawl, free-for-all
مشابه: donnybrook, fistfight, fracas, fray, row, ruckus, scrap, scuffle, set-to, tussle

(2) تعریف: a confused mingling or turmoil not involving combat.
مترادف: commotion, turmoil
مشابه: affray, chaos, confusion, disorder, disturbance, fracas, hubbub, pandemonium, riot, row, ruckus, rumpus, tumult

- The crowd rushed out the doors in a general melee.
[ترجمه ترگمان] جمعیت در میان آشوب و آشوب به بیرون هجوم آوردند
[ترجمه گوگل] جمعیت از یک طرف به طور کلی به طرف دره رفت

• brawl, hand-fight; stormy discussion; confusion, bustle

مترادف و متضاد

غوغا (اسم)
pandemonium, fray, turmoil, affray, melee, uproar, clamor, mobile, riot, tumult, ruckus, hubbub, scuffle, mob, scrimmage, jangle, rave, peal, canaille, din, embroilment, hordes of locusts, hurly-burly, rumpus

ستیزه (اسم)
quarrel, conflict, melee, strife, dispute, contention, squabble, altercation, controversy, disputation

battle, fight


Synonyms: affray, battle royal, brawl, broil, brouhaha, brush, clash, donnybrook, fracas, fray, free-for-all, knock-down-drag-out, row, ruckus, ruction, rumpus, scrimmage, scuffle, set-to, skirmish, to-do, tussle, words


Antonyms: agreement, peace


جملات نمونه

1. he was killed in a tavern melee
در زدوخوردی که در میخانه رخ داد کشته شد.

2. i was trying to walk through a melee of cars, bicycles and donkies
می کوشیدم که از میان غوغای اتومبیل ها و دوچرخه ها و الاغ ها رد شوم.

3. Several people were hurt in the melee.
[ترجمه ترگمان]در این آشوب چند نفر مجروح شده بودند
[ترجمه گوگل]چند نفر در غواصی صدمه دیده بودند

4. We lost sight of each other in the melee.
[ترجمه ترگمان]ما همدیگه رو توی این آشوب از دست دادیم
[ترجمه گوگل]ما بینایی را از بین بردیم

5. I lost hold of her hand in the melee of people rushing towards the entrance.
[ترجمه ترگمان]دست او را در جنگ مردمی از دست دادم که به سمت ورودی هجوم می اوردند
[ترجمه گوگل]دستم را در دستان مردم غرق درون ورودی از دست دادم

6. The melee was extraordinary, because it took some time for Hunt to realize that he was world champion.
[ترجمه ترگمان]این مبارزه فوق العاده بود، چون مدتی طول کشید تا هانت متوجه شود که او قهرمان جهان شده است
[ترجمه گوگل]غوغا فوق العاده بود، چون زمانیکه هانت متوجه شد که او قهرمان جهان است، زمان زیادی می برد

7. But penning in this raucous melee are buildings that seem all shutters and grids.
[ترجمه ترگمان]اما پنینگ در این کش مکش خشن ساختمانی هستند که همه پنجره ها و grids به نظر می رسند
[ترجمه گوگل]اما عجله در این غوغا غم انگیز، ساختمان هایی است که به نظر می رسد همه پنجره ها و شبکه ها است

8. Top Officials on Floyd - Zab melee!
[ترجمه ترگمان]مقامات ارشد در مورد آشوب Floyd!
[ترجمه گوگل]مقامات بلندپایه در فلوید - زاب خوک!

9. Any melee criticing strike! including those from speciing intrusions (Mutilgot! Envenom! etc). It will not proc from poison crits.
[ترجمه ترگمان]این جنگ به جنگ منجر شده؟ که شامل اون intrusions غیر مجاز هم میشه! envenom - - - - - - - غیره و غیره از سم \"crits\" خبری نیست
[ترجمه گوگل]هر متفکر منتقد اعتصاب! از جمله آنهایی که از نفوذ های گمراه کننده (Mutilgot! Envenom و ) استفاده می کنند این از مواد شیمیایی سمی نیست

10. He will be immune to all melee damage during this phase.
[ترجمه ترگمان]او در طی این مرحله نسبت به همه آسیب های وارد شده در این مرحله مصونیت پیدا خواهد کرد
[ترجمه گوگل]او در این فاز به تمام آسیب های غوغا خواهد شد

11. Equip only nonlethal blunt melee weapons.
[ترجمه ترگمان]غیر کشنده و غیر کشنده با اسلحه
[ترجمه گوگل]فقط سلاح های غواصی نابالغ را در اختیار داشته باشید

12. In light of the Archives melee, historians should re-examine the thousands of pardons Lincoln issued to weigh their authenticity and balance them against the death sentences he did allow.
[ترجمه ترگمان]در پرتو این آشوب، تاریخ شناسان باید دوباره هزاران بار که لینکلن برای ارزیابی صحت آن ها صادر کرده و آن ها را در برابر احکام مرگ که اجازه داده بود، مورد بررسی قرار دهند
[ترجمه گوگل]به رغم آرمان های آرام، مورخان باید هزاران نفر از عفو را بررسی کنند که لینکلن صادر می کند تا اعتبار آنها را محاسبه کند و آنها را در برابر احکام مرگ که او اجازه می دهد، تعادل دهد

13. A policeman was killed and scores of people were injured in the melee.
[ترجمه ترگمان]در این درگیری یک پلیس کشته شد و ده ها نفر زخمی شدند
[ترجمه گوگل]یک پلیس کشته شد و تعداد زیادی از مردم در غوغا زخمی شدند

14. There was a scuffle and I lost my hat in the melee.
[ترجمه ترگمان]جنجالی در راه بود و من کلاهم را در این آشوب از دست دادم
[ترجمه گوگل]یک نزاع وجود داشت و من کلاه خود را در غواصی از دست دادم

15. The short journey took them some time because of the melee of people that were always thronging the streets night and day.
[ترجمه ترگمان]این سفر کوتاه مدتی طول کشید به این دلیل که مردم در شب و روز در خیابان ها ازدحام کرده بودند
[ترجمه گوگل]سفر کوتاه آنها را بعضی وقت ها به خاطر غرور مردم که همیشه خیابان ها را شب و روز برانگیخته بودند گذرانید

پیشنهاد کاربران

جنگیدن , در افتادن
to melee with sb : با کسی در افتادن

اسلحه سرد

هرگونه اسلحه سرد مخصوصا چاقو


کلمات دیگر: