کلمه جو
صفحه اصلی

mastiff


معنی : بولدوگ
معانی دیگر : سگ مستیف (که موی کوتاه و لب ها و گوش های آویخته دارد)، سگ نگهبان (old english mastiff هم می گویند)، سگ بزرگی که گوش ها ولبهایش اویخته است

انگلیسی به فارسی

(جانورشناسی) سگ بزرگی که گوش ها ولبهایش اویخته است، بولدوگ


mastiff، بولدوگ


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: one of a breed of large, strong dogs that have a short, light brown coat and are often used as watchdogs.

• breed of large and powerful short-haired dogs with drooping ears and lips
a mastiff is a large, powerful, short-haired dog.

مترادف و متضاد

بولدوگ (اسم)
mastiff

جملات نمونه

1. A bloody-mouthed mastiff tied by a chain to a lintel of a door snarled and barked.
[ترجمه محسن] یک سگ با دهان خونی که با زنجیر به زاویه یک در بسته شده بود دندان قروچه و عوعو می کرد
[ترجمه ترگمان]یک سگ نگهبان با دهان بسته با زنجیری به چارچوب در چوبی بسته و پارس کرد و پارس کرد
[ترجمه گوگل]یک جادوگر خونریزی شده با یک زنجیر به یک زاویه ی یک درب متصل شده و درهم ریخته است

2. A longtime breeder of champion bull mastiffs, Einstein is a smart, able, take-no-prisoners type of gal.
[ترجمه ترگمان]انیشتین که به مدت طولانی گاو نر قهرمان شده بود، مردی باهوش، توانا، take و no بود
[ترجمه گوگل]انیشتین، یک تولید کننده قدیمی از قهرمانان گاو نر، قهرمان هوشمند، توانا، بدون زندانی است

3. Ask not what bull mastiffs can do for you.
[ترجمه ترگمان]بپرسید چه کاری می توانید برای شما انجام دهید
[ترجمه گوگل]بپرسید که چه چیزی می تواند برای شما مناسب باشد

4. Johno is a 13-stone bull mastiff, Barry's the tiny border terrier.
[ترجمه ترگمان]Johno یک سگ ۱۳ -، بری terrier کوچک مرزی است
[ترجمه گوگل]Johno یک سنگ قیمتی 13 سنگ است، ترجیح مرزی کوچک بری

5. Rex is genuine Tibetan Mastiff. We traced his genealogy back 10 generations.
[ترجمه ترگمان]رکس سگ بزرگ Tibetan است ما شجره نامه او را تا ۱۰ نسل پیش دنبال کردیم
[ترجمه گوگل]رکس واقعی Mastiff تبت است نسل هشتم ما 10 نسل را پشت سر گذاشتیم

6. The Tibetan Mastiff is a highly intelligent, independent, strong willed and rather reserved dog.
[ترجمه ترگمان]سگ بزرگ تبتی یک سگ بسیار هوشمند، مستقل، با اراده قوی و نسبتا خوددار است
[ترجمه گوگل]Mastiff Tibetan یک سگ بسیار هوشمند، مستقل، قوی و واجد شرایط است

7. In the US, Tibetan mastiff pups can be bought asas hundred dollars, Feltenstein said.
[ترجمه ترگمان]Feltenstein گفت که در ایالات متحده، pups سگ تازی تبتی را می توان ۱۰۰ دلار خریداری کرد
[ترجمه گوگل]فلتناشتاین گفت، در ایالات متحده، توله های ماتیف تبت می توانند به اندازه صدها دلار خریداری شوند

8. The monks probably crossed the ancient mastiff with the Great Dane and the Great Pyrenees.
[ترجمه ترگمان]راهب احتمالا از آن سگ پیر با دین بزرگ و پیر نه پیر عبور کرده بودند
[ترجمه گوگل]راهبان احتمالا از دشت باستانی با دنیای بزرگ و پیرنه های بزرگ عبور کردند

9. It's a bull mastiff. Bull mastiff. -Look at what a sweet face. . . just so proud of that family. -Yeah, yeah. They all love the camera.
[ترجمه ترگمان]این سگ نگهبان گاو نر است سگ - سگ - - - - - - - - ببین چه چهره جذابی - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - آره، آره همه شون دوربین رو دوست دارن
[ترجمه گوگل]این یک گاو نر است ماسفت بویل نگاهی به چهره شیرین نگاه کن فقط به این خانواده افتخار میکنم -آره آره آنها همه دوربین را دوست دارند

10. Talbot, Mastiff and Greyhound - Courage, vigilancy and loyal fidelity.
[ترجمه ترگمان]تالبوت، سگ بزرگ و Greyhound - شجاعت، وفاداری و وفاداری وفادار
[ترجمه گوگل]Talbot، Mastiff و Greyhound - شجاعت، دقت و وفاداری

11. Homo sapiens and bull mastiff—are they 'highly comparable'?
[ترجمه ترگمان]آن ها بسیار قابل قیاس هستند؟
[ترجمه گوگل]Homo sapiens و Bullfight-they are highly comparable؟

12. Neighbors said that the Cane Corso Mastiff belongs to Jubreak's boyfriend, who was often seen out in front of the building wearing a protective arm guard and training the dog to attack.
[ترجمه ترگمان]همسایگان می گویند که سگ بزرگ Cane به دوست پسر Jubreak تعلق دارد که اغلب در جلوی ساختمان دیده می شود که محافظ بازوی محافظ دارد و سگ را برای حمله آموزش می دهد
[ترجمه گوگل]همسایگان گفتند که کاسه کورسو ماتیف متعلق به دوست پسر Jubreak است، که اغلب در مقابل ساختمان با یک محافظ محافظ محافظ و آموزش سگ برای حمله دیده می شود

13. He never thought interest earned by Tibetan mastiff is the result of love and support, and wish for dependents improve its quality.
[ترجمه ترگمان]او هرگز فکر نکرد که مورد علاقه سگ تبتی در نتیجه عشق و حمایت است و آرزو دارد که بتواند کیفیت خود را بهبود بخشد
[ترجمه گوگل]او هرگز فکر نمی کرد که منافع حاصل از مسجد تبت، نتیجه عشق و حمایت است و آرزو برای وابستگان کیفیت آن را بهبود می بخشد

14. Cream is not recognized all the international Tibetan Mastiff breed standards.
[ترجمه ترگمان]کرم تمام سگ بزرگ سگ بزرگ تبتی را تشخیص نمی دهد
[ترجمه گوگل]کرم تمام استانداردهای بین المللی جنس تبت را به رسمیت نمی شناسد

پیشنهاد کاربران

سگ بزرگ که مو کوتاه دارد و اغلب برای نگهبانی دادن از ساختمان ها استفاده میشود


کلمات دیگر: