1. This pinpoints a fundamental weakness in the libertarian defence of a market economy.
[ترجمه ترگمان]این به ضعف بنیادی در دفاع آزاد از اقتصاد بازار اشاره دارد
[ترجمه گوگل]این نشان دهنده ضعف اساسی در دفاع لیبرتاریان از یک اقتصاد بازار است
2. The libertarian model is identified with the struggle for a free press.
[ترجمه ترگمان]مدل آزادی خواه با تلاش برای آزادی مطبوعات آزاد شناخته می شود
[ترجمه گوگل]مدل آزادیخواهانه با مبارزه برای مطبوعات آزاد شناسایی شده است
3. And great big chunks of the current Libertarian Party movement contain a horde of former left-wing nuts who are now Libertarian nuts.
[ترجمه ترگمان]و تکه های بزرگی از حرکت کنونی حزب Libertarian شامل گروهی از nuts جناح چپ سابق هستند که اکنون دیوانه Libertarian
[ترجمه گوگل]قطعات بزرگ جنبش حزب لیبرتاریک در حال حاضر شامل یک تپه از آجیل های چپ سابق هستند که اکنون آجیل های لیبرتاریایی هستند
4. In the end humans will not adopt libertarian, anything goes values.
[ترجمه ترگمان]در پایان انسان ها آزادی فردی را اتخاذ نخواهند کرد، هر چیزی ارزش دارد
[ترجمه گوگل]در نهایت انسانها لیبرتاری را پذیرفته اند، هرچیزی ارزش می گیرد
5. The libertarian theory of the media is based on western liberal democracy.
[ترجمه ترگمان]نظریه آزادی خواه رسانه ها بر دموکراسی لیبرال غربی استوار است
[ترجمه گوگل]تئوری آزادیخواهانه رسانه ها بر اساس دموکراسی لیبرال غرب است
6. First, there is the libertarian premiss that a person's position should not be irremediably worsened by another's conduct.
[ترجمه ترگمان]اول اینکه، آزادی فردی وجود دارد که موضع فرد نباید به طرز irremediably توسط رفتار فرد دیگری بدتر شود
[ترجمه گوگل]اولا، فرضیه آزادیخواهانه این است که موضع یک فرد نباید به طور غیرمستقیم توسط رفتار دیگران بدتر شود
7. The libertarian view is still barely acknowledged by Soviet historians and is treated by most western historians as not wholly academically respectable.
[ترجمه ترگمان]دیدگاه آزادی خواهی هنوز به سختی توسط مورخین ملی تایید نشده است و اغلب مورخین غربی که به طور کامل از نظر علمی قابل احترام نیستند، مورد توجه قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]دیدگاه آزادیخواهانه توسط مورخان شوروی به سختی مورد تایید قرار گرفته است و توسط بسیاری از مورخان غربی مورد توجه قرار گرفته است
8. The libertarian view A third view of the revolution has been developed by writers on the far Left of the political spectrum.
[ترجمه ترگمان]دیدگاه libertarian دیدگاه سوم از انقلاب توسط نویسندگانی در سمت چپ طیف سیاسی توسعه داده شده است
[ترجمه گوگل]دیدگاه آزادیخواهان: دیدگاه سوم انقلاب توسط نویسندگان در سمت چپ طیف سیاسی توسعه یافته است
9. He is a genuine hate-figure for the libertarian left, who are capable of splendid outrage at the mention of his name.
[ترجمه ترگمان]او یک شخصیت تنفر حقیقی برای آزادی فردی است که از ذکر نام خود توانایی خشم و عصبانیت فوق العاده را دارد
[ترجمه گوگل]او یک شخصیت فریبکار واقعی برای چپ لیبرتاریان است، که با ذکر اسم خود قادر به خشمگین شدن پر زرق و برق است
10. Libertarian emphasis on the radicalizing effect of restricted employment opportunities, too, appears exaggerated.
[ترجمه ترگمان]تاکید Libertarian بر تاثیر radicalizing فرصت های شغلی محدود نیز اغراق آمیز به نظر می رسد
[ترجمه گوگل]تأکید آزادیخواهانه بر تأثیر افراط گرایانه فرصت های اشتغال محدود، به نظر می رسد اغراق آمیز است
11. Alternatively, from the mid-1970s, a new libertarian strand of thinking came to dominate the Conservative party.
[ترجمه ترگمان]متناوبا، از اواسط دهه ۱۹۷۰، یک رشته تفکر آزاد جدید بر حزب محافظه کار حاکم شد
[ترجمه گوگل]به طور جایگزین، از اواسط دهه 1970، یک رشته تفکر جدید آزادیخواهانه به حزب محافظهکاران تسلط یافت
12. A libertarian society was seen as one which was based on individual liberty.
[ترجمه ترگمان]جامعه آزادی فردی به عنوان فردی که مبتنی بر آزادی فردی بود، دیده شد
[ترجمه گوگل]یک جامعه لیبرتاریایی به عنوان یک فرد مبتنی بر آزادی فردی دیده می شود
13. The Libertarian Party candidate got the remaining 1 percent.
[ترجمه ترگمان]کاندیدای حزب Libertarian ۱ درصد باقی مانده را کسب کرد
[ترجمه گوگل]نامزد حزب آزادیخواه 1 درصد باقی مانده است
14. Because of the experienced quality of freedom, the libertarian denies that the universe is completely deterministic.
[ترجمه ترگمان]به دلیل کیفیت تجربه شده آزادی، آزادی خواه انکار می کند که جهان کاملا قطعی است
[ترجمه گوگل]با توجه به کیفیت بالایی از آزادی، آزادی خواهان انکار می کنند که جهان کاملا قطعی است