1. Two osier baskets each: one for red tomatoes and one for green.
[ترجمه ترگمان]دو سبدی در هر یک: یکی برای گوجه قرمز و یکی برای سبز
[ترجمه گوگل]هر کدام برای یک گوجه فرنگی قرمز و یک برای سبز، دو سبد را برای اوج می دهد
2. Big osier ones, flat, that you could crook over your arm or set on the ground.
[ترجمه ترگمان]سبدی بزرگ که صاف و مسطح است و می توانی روی دستت خم شوی و روی زمین قرار بگیری
[ترجمه گوگل]آنهایی که بزرگتر هستند، مسطح هستند، که شما می توانید بر روی دست خود قرار دهید و یا بر روی زمین نصب کنید
3. In one comer were an osier suitcase and three bundles probably the three men's luggage.
[ترجمه ترگمان]در یک گوشه چمدان و سه بقچه قرار داشت که احتمالا چمدان سه مرد بودند
[ترجمه گوگل]در یک جاذبه، چمدان چاقو و سه بسته به احتمال زیاد سه چمدان مرد بودند
4. Osier is used to make baskets.
[ترجمه ترگمان]osier برای درست کردن سبدهای استفاده می شود
[ترجمه گوگل]اسسیر برای ساخت سبدهای استفاده می شود
5. Seeing someone off with an osier is a Chinese tradition. And popularly it was considered to have some relation with a homonymic phenomenon between the "Liu(osier)" and "Liu(stay)".
[ترجمه ترگمان]دیدن کسی که با یک osier ارتباط دارد، یک سنت چینی است و در میان عموم مردم نسبت به پدیده homonymic بین \"لیو (osier)\" و \"لیو (می مانند)\" رابطه دارند
[ترجمه گوگل]دیدن کسی که با یک گیاهخوار است یک سنت چینی است و به لحاظ مردمی، به نظر میرسد ارتباطی با پدیده ی همدلی بین �لیو� (osier) و �لیو (اقامت)� داشته باشد
6. By the comparison of conditions or osier production of growth cells and of resting cells, the optimum fermentation condition was determined.
[ترجمه ترگمان]با مقایسه شرایط یا تولید osier سلول ها و سلول های بنیادی، شرایط تخمیر بهینه تعیین شد
[ترجمه گوگل]با مقایسه شرایط یا تولید عصاره سلول های رشد و سلول های استراحت، شرایط تخمیر مطلوب تعیین شد
7. Peeling off the osier by hand takes time and energy extremely, and the existent equipment hasn't achieved perfect effect.
[ترجمه ترگمان]پوست کندن چاه با دست زمان و انرژی را بسیار بالا می برد، و تجهیزات موجود به طور کامل به دست نیامده است
[ترجمه گوگل]لایه برداری از پوست با دست باعث می شود زمان و انرژی بسیار زیاد باشد و تجهیزات موجود به طور کامل اثر نداشته باشد
8. She is married to a local farmer and is the proprietor of Osiers Farm Golf Course.
[ترجمه ترگمان]او با یک کشاورز محلی ازدواج کرده و صاحب زمین گلف مزرعه osiers است
[ترجمه گوگل]او با یک کشاورز محلی ازدواج کرده و مالک زمین گلف مزرعه Osiers است
9. From the hides, shimmering water meadows, fingered spits islands, orange-tinged osiers and countless bobbing birds lay exposed to view.
[ترجمه ترگمان]از hides، چمن های لرزان، جزایر spits و رنگ های نارنجی و بی شمار پرندگان که در معرض دید قرار می گرفتند
[ترجمه گوگل]از پنهان، مرطوب مرطوب آب، جزایر انگشتی تنه زده، پرتقال رنگارنگ و پرندگان بی شماری پرنده bobbing در معرض دید
10. Even sleeping on subway station at night in London when it is in time of war, my heart had already come back to the ancient city which is surrounded by moat and osier.
[ترجمه ترگمان]حتی خوابیدن در ایستگاه مترو در لندن وقتی که زمان جنگ است، قلبم به شهر باستانی بازگشته است که توسط خندق و osier احاطه شده است
[ترجمه گوگل]حتی وقتی که در زمان جنگ در ایستگاه مترو شب در لندن خوابید، قلب من دوباره به شهر باستانی بازگشته است که توسط آرام و صخره احاطه شده است
11. Now, ere the sun advance his burning eye, the day to cheer and night's dank dew to dry, I must up-fill this osier cage of ours with baleful weeds and precious-juiced flowers.
[ترجمه ترگمان]حالا، پیش از انکه خورشید به چشمان سوزانش برسد، روزی که شبنم نمناک و مرطوب امشب را برای خشک کردن، پر کنم، باید در این قفس پر از گل سرخ و گل precious پر کنم
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، آفتاب را از چشم خود سوزانده، روزی را تشویق می کند و شبنم شب یلدا را خشک می کند، باید این قفس آفتابگردان را با علف های هرز و گل های آبدار با ارزش پر کنیم
12. His spear lay by his side unused, and his baskets of plaited osier were empty.
[ترجمه ترگمان]نیزه اش در کنار او خالی و خالی بود و زنبیل حصیری او خالی بود
[ترجمه گوگل]کوس او توسط طرف او نادیده گرفته شده بود، و سبد های او از گوزن زده شده خالی بود