1. i refute your reasoning with better logic
استدلال شما را با منطق بهتر رد می کنم.
2. We can easily refute his argument.
[ترجمه ترگمان]ما به راحتی می توانیم بحث او را رد کنیم
[ترجمه گوگل]ما می توانیم به راحتی استدلال خود را رد کنیم
3. Isabelle is quick to refute any suggestion of intellectual snobbery.
[ترجمه ترگمان]ایزابل به سرعت هر گونه پیشنهاد ظاهر بینی عقلانی را رد می کند
[ترجمه گوگل]ایزابل سریع به هر گونه پیشنهاد اسطوره ای فکری رد می کند
4. She tried to think how to refute the argument on moral grounds.
[ترجمه ترگمان]او سعی کرد به این فکر کند که چگونه دلایل اخلاقی را رد کند
[ترجمه گوگل]او سعی کرد تا فکر کند که چگونه این استدلال را در زمینه های اخلاقی رد کند
5. Silence is one of the hardest arguments to refute. Josh Billings
[ترجمه ترگمان]سکوت یکی از سخت ترین دلایلی است که می توان آن را رد کرد جاش Billings
[ترجمه گوگل]سکوت یکی از سخت ترین استدلال ها برای رد کردن است جاش بیلینگز
6. This time, Gold did not refute the point.
[ترجمه ترگمان]این بار، طلا این نکته را تکذیب نکرد
[ترجمه گوگل]این بار، طلا نقطه را رد کرد
7. These data do not refute the law of demand.
[ترجمه ترگمان]این داده ها قانون تقاضا را رد نمی کنند
[ترجمه گوگل]این داده ها قانون تقاضا را رد نمی کند
8. Forensic evidence to support or refute allegations proved the exception not the rule.
[ترجمه ترگمان]مدارک پزشکی قانونی برای حمایت یا رد اتهامات، استثنا قانون را ثابت کردند
[ترجمه گوگل]شواهد قانونی برای حمایت و یا رد ادعا شده استثناء نه حکم
9. Several scientists have attempted to refute Moore's theories.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از دانشمندان کوشیده اند تا تئوری های مور را رد کنند
[ترجمه گوگل]چندین دانشمند تلاش کرده اند نظریه های مور را رد کنند
10. Like many other minority organisations, we can refute their legitimacy in adopting this guise.
[ترجمه ترگمان]مانند بسیاری از سازمان های اقلیت دیگر، ما می توانیم مشروعیت خود را در پذیرفتن این نقاب رد کنیم
[ترجمه گوگل]مانند بسیاری از سازمان های اقلیت دیگر، ما می توانیم مشروعیت خود را در تصویب این گناه رد کنیم
11. There is no reason to refute this argument: undoubtedly this is a sentiment seemingly shared by many Shetlanders.
[ترجمه ترگمان]هیچ دلیلی برای رد این بحث وجود ندارد: بدون شک این احساسی است که ظاهرا توسط بسیاری از Shetlanders به اشتراک گذاشته شده است
[ترجمه گوگل]هیچ دلیلی وجود ندارد که این استدلال را رد کنیم بدون شک این یک احساس است که به نظر می رسد توسط بسیاری از شتلندرها به اشتراک گذاشته شده است
12. This statement is difficult to refute or accept on the base of current research evidence.
[ترجمه سمانه] با توجه به شواهد تحقیقات موجود رد کردن یا قبول این بیانیه مشکل است.
[ترجمه ترگمان]این عبارت برای رد یا قبول مبنای مدرک تحقیق حاضر دشوار است
[ترجمه گوگل]این بیانیه دشوار است به رد یا قبول بر اساس شواهد تحقیق در حال حاضر
13. Something which I can positively refute!
[ترجمه ترگمان]چیزی که حتی می توانم ردش کنم!
[ترجمه گوگل]چیزی که من می توانم مثبت را رد کنم!
14. It is hard to refute these biblical arguments.
[ترجمه ترگمان]رد این بحث های انجیلی سخت است
[ترجمه گوگل]سخت است که این استدلالهای کتاب مقدس را رد کنیم
15. How could you refute it when just the memory of his scathing comments made your eyes fill with tears?
[ترجمه ترگمان]چطور می توانید آن را رد کنید وقتی فقط خاطره نظرات سوزناک او باعث می شود چشم های شما پر از اشک شوند؟
[ترجمه گوگل]چگونه می توانستید آن را رد کنید در حالی که فقط خاطره ای از نظرات ترسناکش چشمان شما را با اشک پر کرد؟