کلمه جو
صفحه اصلی

refulgent


معنی : درخشان، متشعشع، درخشنده، نور افشان
معانی دیگر : تابناک، نورانی

انگلیسی به فارسی

نورافشان، درخشنده، متشعشع، درخشان


مجذوب کردن، نور افشان، درخشنده، متشعشع، درخشان


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: refulgently (adv.), refulgence (n.), refulgency (n.)
• : تعریف: shining brilliantly; radiant.
مشابه: radiant

- He stepped outside and was dazzled by the refulgent August morning.
[ترجمه ترگمان] بیرون آمد و صبح ماه اوت از the خیره شد
[ترجمه گوگل] او بیرون رفت و صبح روزی اوت ماه رمضان خیره شد

• shining, brilliant, bright, radiant

مترادف و متضاد

درخشان (صفت)
ablaze, bright, shining, luminous, shiny, stellar, phosphorescent, refulgent, beaming, starry, beamy, illustrious, luminescent, luminiferous, lucid, fulgent, glittery, luciferous, lightsome

متشعشع (صفت)
luminous, asteriated, radiate, radiant, radiative, refulgent, relucent

درخشنده (صفت)
radiant, refulgent, golden, resplendent, effulgent, fulgent

نور افشان (صفت)
refulgent, irradiant, luciferous, luculent, relucent

جملات نمونه

1. Cranston wears pin striped suit, Crombie overcoat and refulgent black shoes.
[ترجمه ترگمان]Cranston کت و شلوار راه راه، نیم تنه Crombie و کفش های سیاه refulgent می پوشد
[ترجمه گوگل]کرانستون کت و شلوار پالتو دار، کت و شلوار کروبی و کفش های سیاه رنگ را پوشانده است

2. Refulgent fall the golden rays of the sun; a minute only, the clouds cover him and the hedge is dark.
[ترجمه ترگمان]خورشید پرتوه ای طلایی خورشید را سرنگون می کند؛ یک دقیقه فقط، ابرها او را پوشش می دهند و حصار تیره است
[ترجمه گوگل]Refulgent اشعه های طلایی خورشید را سقوط می دهد؛ فقط یک دقیقه، ابرها او را پوشانده و حجاب تاریک است

3. Refulgent phenomena is not real, the true-life is full of bitterness and contradiction.
[ترجمه ترگمان]پدیده های refulgent واقعی نیستند، زندگی واقعی پر از تلخی و تناقض است
[ترجمه گوگل]پدیده های پرخاشگر واقعی نیستند، زندگی واقعی پر از تلخی و تناقض است

4. "Lange" wants to create more refulgent tomorrow in the field of decoration.
[ترجمه ترگمان]\"Lange\" می خواهد فردا refulgent بیشتری در زمینه تزیین خلق کند
[ترجمه گوگل]'لانگه' می خواهد فردا در زمینه دکوراسیون بیشتر بسازد

5. "Gloriously played and refulgent engineered, this (The Bruch Violin Concerto) is one of the finest pieces so far Sarah Chang given us. " By Classic FM Magazine.
[ترجمه ترگمان]\"gloriously\" و \"refulgent\" مهندسی شده، این (کنسرتو ویولن Violin)یکی از زیباترین قطعاتی است که سارا چانگ به ما داده است \"
[ترجمه گوگل]این بازی (Conqueror Concerto Violin Concerto Bruch Violin Concerto) با شکوه و مجلل ساخته شده است یکی از بهترین قطعات سارا چانگ به ما داده شده است 'توسط مجله کلاسیک FM

6. And that all the refulgent traditional culture, rich and colorful phenomenon ofThe people of 'Han' have an important effect on the Chinese idioms.
[ترجمه ترگمان]و این که همه فرهنگ سنتی سنتی، غنی و رنگارنگ مردم هان، تاثیر مهمی بر اصطلاحات چینی دارند
[ترجمه گوگل]و این همه فرهنگ سنتی، پدیده غنی و رنگارنگ مردم مردم هان، تأثیر مهمی روی اصطلاحات چینی دارد

7. Our target is only one: Autosecu compose refulgent tomorrow!
[ترجمه ترگمان]هدف ما این است که فردا یکی از آن ها را جمع و جور کنیم
[ترجمه گوگل]هدف ما تنها یکی از راه های Autosecu آماده سازی فردا است!

8. Our mould making engraver has 5 years refulgent history and have great function in the markets of the overseas and the domestic.
[ترجمه ترگمان]این engraver making پنج سال سابقه داشته و عملکرد خوبی در بازارهای کشورهای خارجی و داخلی دارد
[ترجمه گوگل]حکاکی قالب ما دارای 5 سال سابقه تاریخی است و دارای عملکرد عالی در بازارهای خارج از کشور و داخلی است

9. Forcethecreation of updates, later refulgent, let us work together to have a better tomorrow!
[ترجمه ترگمان]به روز رسانی های به روز رسانی ها، بعدا refulgent، اجازه دهید با هم کار کنیم تا فردا بهتر باشیم!
[ترجمه گوگل]برای ایجاد روزافزون، بعدا مجددا تلاش کنید، با هم کار کنیم تا فردا بهتر شود!

10. We have insatiable and perseverant enterprise, grasp opportunities that the era have entrusted and make great effort to create brighter and refulgent tomorrow.
[ترجمه ترگمان]ما یک شرکت insatiable و perseverant داریم، فرصت هایی را در دست داریم که در آن زمان به آن ها سپرده شده است و تلاش زیادی می کنند تا فردا درخشان تر و بهتر شوند
[ترجمه گوگل]ما سرمایه گذاری ناپذیر و پایدار داریم، فرصت هایی را که دوران سپرده شده است، درک کرده و تلاش های زیادی را برای ایجاد فردیت روشن تر و آرام تر انجام دهیم

11. We sincerely wish to set up friendly cooperating relationship with your esteemed company create a refulgent future together!
[ترجمه ترگمان]ما از صمیم قلب آرزو داریم که رابطه هم کاری دوستانه با شرکت esteemed ایجاد کنیم و آینده ای درخشان با هم ایجاد کنیم!
[ترجمه گوگل]ما صادقانه خواهان برقراری ارتباط دوستانه با شرکت محترم خودمان هستیم تا با ایجاد یک آینده آرامش بخش ایجاد کنیم!

12. Our factory sincerely welcomes clients both at home and abroad to visit and coach us, cooperate with us and create refulgent career together.
[ترجمه ترگمان]کارخانه ما صادقانه از مشتریان در خانه و خارج از کشور استقبال می کند و ما را ملاقات می کند و ما را همراهی می کند، با ما هم کاری می کند و شغل refulgent را با هم ایجاد می کند
[ترجمه گوگل]کارخانه ما صادقانه از مشتریان هر دو در خانه و خارج از کشور برای بازدید و مربی ما، همکاری با ما و ایجاد حرفه ای refulgent با هم استقبال می کند

13. According to the special and excellent culture, actualizing element and dealing with more games, our FIYING will meet a more refulgent day!
[ترجمه ترگمان]با توجه به فرهنگ خاص و عالی، actualizing سازی و برخورد با بازی های بیشتر، FIYING ما یک روز more را ملاقات خواهند کرد!
[ترجمه گوگل]با توجه به فرهنگ ویژه و عالی، عنصر واقع گرایی و برخورد با بازی های بیشتر، ما FIYING یک روز بیشتر refulgent را دیدار!

14. It is traceable to the ancient Greek and Rome, born and develops in the England, is refulgent in America and alters in France and Germany.
[ترجمه ترگمان]قابل ردیابی به یونان باستان و روم است، متولد شده و در انگلستان رشد و توسعه می یابد، در آمریکا و آلمان تغییر شکل می دهد
[ترجمه گوگل]این ریشه در یونان باستان و رم است که در انگلستان متولد شده و توسعه می یابد و در آمریکا و در فرانسه و آلمان تغییر می کند


کلمات دیگر: