1. A lifeboat came to rescue the people on the sinking ship.
[ترجمه anahita] قایق نجاتی برای نجات دادن مردمی که در کشتی غرق شده بودند آمد.
[ترجمه علی اصغر] یک قایق نجات برای نجات افراد در حال غرق شدن کشتی آمد.
[ترجمه ترگمان]یک قایق نجات برای نجات مردم روی کشتی غرق شده آمده بود
[ترجمه گوگل]یک قایق رانی برای نجات مردم در کشتی غرق شد
2. The lifeboat brought off most of the shipwrecked sailors.
[ترجمه ترگمان]قایق نجات بیشتر ملوانان کشتی شکسته را بیرون آورد
[ترجمه گوگل]قایق راننده بیشترین ملوان کشتی را خراب کرد
3. The boy is picked up in a lifeboat.
[ترجمه fateme] پسر در یک قایق نجات پیدا شد
[ترجمه ترگمان]پسر در یک قایق نجات جمع می شود
[ترجمه گوگل]پسر در یک قایق رانندگی برداشته شده است
4. The lifeboat rescued the sailors from the sinking boat.
[ترجمه ترگمان]قایق نجات ملوانان را از قایق در حال غرق نجات داد
[ترجمه گوگل]قایق رانی ملوانان را از قایق غرق شده نجات داد
5. The lifeboat picked up all the survivors.
[ترجمه ترگمان]قایق نجات همه بازمانده ها را نجات داد
[ترجمه گوگل]قایق رانی تمام بازماندگان را برداشت
6. The lifeboat capsized, throwing the occupants into the water.
[ترجمه ترگمان]قایق نجات واژگون شد و سرنشینان آن را به داخل آب پرتاب کرد
[ترجمه گوگل]قایق های نجات سرگردان شدند و مسافران را به آب پرتاب کردند
7. The lifeboat went out to a ship in distress.
[ترجمه ترگمان]قایق نجات به سمت یک کشتی در فلاکت بیرون رفت
[ترجمه گوگل]قایق رانندگی به کشتی ای که به دردسر افتاده بود بیرون رفت
8. The frightened passengers tried to rush the lifeboat.
[ترجمه مهنا] مسافرانی که ترسیده بودند سعی کردن که خودشان را به کشتی نجات برسانند
[ترجمه زهرا اذرمی] مسافران وحشت زده و باهراس تلاش میکردند خود را به قایق نجات برسانند.
[ترجمه ] مسافرانی که میترسیدند در تلاش بودن که خود را به قایق نجات برسانند.
[ترجمه ترگمان]مسافران وحشت زده سعی کردند قایق نجات را تخلیه کنند
[ترجمه گوگل]مسافران ترسناک سعی کردند به قایق نجات بپردازند
9. The lifeboat was launched immediately to rescue the four men.
[ترجمه ترگمان]قایق نجات بلافاصله برای نجات چهار مرد شروع شد
[ترجمه گوگل]برای نجات چهار نفر بلافاصله به قایق بادبانی راه یافت
10. The survivors were adrift in a lifeboat for six days.
[ترجمه ترگمان]نجات یافتگان به مدت شش روز در یک قایق نجات شناور بودند
[ترجمه گوگل]بازماندگان در شش روز در یک قایق نجات قرار داشتند
11. Lifeboat technology has advanced by leaps and bounds.
[ترجمه ترگمان]تکنولوژی lifeboat با جهش و خیز پیشرفت کرده است
[ترجمه گوگل]تکنولوژی نجات قایق با پیشرفت و پیشرفت پیشرفت کرده است
12. A lifeboat came to the yachtsman's rescue.
[ترجمه ترگمان]یک قایق نجات به نجات yachtsman آمد
[ترجمه گوگل]یک قایق رانی به نجات قایقرانی آمد
13. The lifeboat was preparing to go to the aid of the stricken boat.
[ترجمه ترگمان]قایق نجات در حال آماده شدن برای رفتن به کمک قایق آسیب دیده بود
[ترجمه گوگل]قایق نجات آماده شد تا به کمک قایق آسیب دیده برود
14. The lifeboat is stationed just along the coast from here.
[ترجمه ترگمان]قایق نجات درست در امتداد ساحل از اینجا مستقر شده
[ترجمه گوگل]قایق رانی فقط در امتداد ساحل از اینجا قرار دارد
15. The lifeboat brought off the crew and passengers of the stricken ship.
[ترجمه ترگمان]قایق نجات خدمه و مسافران کشتی را باخود آورد
[ترجمه گوگل]قایق رانندگی خدمه و مسافران کشتی را گرفت