کلمه جو
صفحه اصلی

pedicle


معنی : پایک، ساقه، ساقه گل، ساقه اصلی
معانی دیگر : رجوع شود به: pedicel

انگلیسی به فارسی

ساقه، ساقه اصلی، پایک


کله پاچه، ساقه، ساقه اصلی، پایک، ساقه گل


انگلیسی به انگلیسی

• slender stalk-like body part on an organism; flower stem; stalk

مترادف و متضاد

پایک (اسم)
crus, pedicel, pedicle

ساقه (اسم)
stalk, stem, shank, pedicle, footstalk, peduncle, halm, haulm, rachis

ساقه گل (اسم)
pedicel, pedicle

ساقه اصلی (اسم)
pedicle, peduncle

جملات نمونه

1. With cross-linkage, the monosegment instrument with short pedicle screw will achieve the best effect to resist rotation.
[ترجمه ترگمان]با اتصال متقابل، ابزار monosegment با پیچ pedicle کوتاه به بهترین اثر برای مقاومت در برابر چرخش دست خواهد یافت
[ترجمه گوگل]با اتصال متقابل، ابزار مونتاژ با پیچ پیچ کوتاه دارای بهترین اثر برای مقاومت در برابر چرخش است

2. Objective; To discuss the application of thoracic vertebral pedicle screw fixation by radix arcus vertebrae tube placement and CT orientation.
[ترجمه ترگمان]هدف؛ برای بحث در مورد کاربرد مهره قفسه سینه با قرار دادن پایه لوله مهره ستون فقرات و جهت گیری CT
[ترجمه گوگل]هدف، واقعگرایانه؛ برای بحث در مورد استفاده از ثابت پیچ پیچشی مهره های قفسه سینه ای توسط قرار دادن لوله های آرکوس مهره و جهت CT

3. Soon only a ribbon-like pedicle connects the glans to the rest of the body. Carefully preserved blood vessels and nerves within the pedicle keep the glans tissue viable and sensate.
[ترجمه ترگمان]خیلی زود فقط یک روبان صورتی، glans را به بقیه بدن متصل می کند به دقت رگ های خونی و اعصاب موجود در the را حفظ کنید و بافت glans را ثابت و پایدار نگه دارید
[ترجمه گوگل]به زودی فقط یک روباه مانند کریستال glans را به بقیه بدن متصل می کند رطوبت خونی و اعصاب درون ساقه نگهداری شده با دقت نگهداری بافت موی حیوانات حیاتی و حساس است

4. Objective To investigate the neurovascular pedicle to retain the clitoris plasty in the surgical treatment of pseudohermaphroditism applications.
[ترجمه ترگمان]هدف تحقیق در مورد the pedicle برای حفظ the clitoris در درمان جراحی های pseudohermaphroditism است
[ترجمه گوگل]هدف: برای بررسی پوسچر عصبی عضلانی برای حفظ فلورسنت کولورکتیو در درمان جراحی استفاده از نرم افزارهای شبهودرمهرودیتیسم

5. The lower half formed a dermis-subcutaneous pedicle including areolar of nipple and made to be a centric core of new breast.
[ترجمه ترگمان]نیمه پایینی که لایه میانی پوست را تشکیل می داد، pedicle زیر جلدی از جمله areolar نوک پستان را تشکیل می داد و به عنوان هسته محوری سینه جدید ساخته شده بود
[ترجمه گوگل]نیمه پایینی دیکل درم و زیر جلدی را تشکیل می دهد که از آن جمله می توان به هسته نوک پستان و یک هسته مرکزی سینه جدید تبدیل شده است

6. Objective:To provide morphologic foundation for nerve pedicle and tenioid vessel transplantation.
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه گوگل]هدف: ارائه پایه مورفولوژیک پیوند عضله و پیوند عروق تنئئید

7. The flap pedicle included submental artery in 8 cases and both submental artery and facial artery in 1 case.
[ترجمه ترگمان]دریچه نای شامل سرخرگ submental در ۸ حالت و دو شریان submental و سرخرگ صورت در یک حالت می شود
[ترجمه گوگل]پریچل فلاپ شامل 8 مورد و شریان انسانی و شریان چپ در 1 مورد است

8. Objective To observe the projection of pedicle of lumbar vertebral arch on the vertebral body and research the regular pattern of its central point.
[ترجمه ترگمان]هدف برای مشاهده تصویر of ستون فقرات بر روی ستون مهره ای و بررسی الگوی منظم نقطه مرکزی آن
[ترجمه گوگل]هدف: رعایت پیش بینی ساق پا از قوس مهره کمری در بدن مهره ها و بررسی الگوی منظم نقطه مرکزی آن است

9. The pedicle was supplied by the subdermal vascular network of adjacent region.
[ترجمه ترگمان]The توسط شبکه آوندی subdermal از منطقه مجاور عرضه شد
[ترجمه گوگل]ساقه توسط شبکه عروقی زیردریایی منطقه مجاور تهیه شده است

10. Conclusion; One stage urethroplasty using longitudinal preputial pedicle tube is a preferable method for the treatment of children hypospadias.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری؛ یک مرحله با استفاده از لوله طولی preputial طولی یک روش ارجح برای درمان کودکان hypospadias است
[ترجمه گوگل]نتیجه؛ یک روش تزریق اورترپلاستی با استفاده از لوله پدیکل Preputial طولی یک روش ترجیحی برای درمان هیپوسپادیای کودکان است

11. There were 2 cases operated on using dissection secondary branches of splenic pedicle and 12 using the snare to deal with the splenic hilus.
[ترجمه ترگمان]۲ مورد استفاده از dissection secondary splenic of و ۱۲ مورد استفاده از the برای مقابله با the hilus وجود داشت
[ترجمه گوگل]2 مورد در استفاده از شاخه های ثانویه حلقه شکسته و 12 با استفاده از مارپیچ برای مقابله با هلیوس هتروتروف وجود دارد

12. After the tumor excision, the oral defect was reconstructed with myocutaneous platysma flap which had submandibular pedicle and contained external jugular vein.
[ترجمه ترگمان]پس از برش در برش، نقص دهانی با دریچه myocutaneous platysma که submandibular pedicle را داشت و حاوی سیاه رگ گردنی خارجی بود، بازسازی شد
[ترجمه گوگل]بعد از تخلیه تومور، نقص دهان با فلاپ پوسته پوسته تخم مرغی که دارای دندان شکمی متعلق به غدد فوق کلیه بود و حاوی ورید ژوگولار خارجی بود، بازسازی شد

13. Objective To introduce a method for repair of the periorbital skin defects with the kite flap on a subcutaneous pedicle.
[ترجمه ترگمان]هدف ایجاد یک روش برای تعمیر عیوب پوستی periorbital با ضربه کایت در زیر جلدی زیر جلدی
[ترجمه گوگل]هدف: معرفی یک روش برای اصلاح نقص های پوستی پوستی با فلاپ بادبادک در یک شکم زیر جلدی

14. Objective To evaluate the effect of one stage urethroplasty with the longitudinal preputial pedicle tube.
[ترجمه ترگمان]هدف ارزیابی تاثیر یک مرحله بر روی لوله طولی preputial طولی
[ترجمه گوگل]هدف: ارزیابی تأثیر یورتروپلاستی یک مرحله با لوله پدیکل طولی پیش قطعه ای

پیشنهاد کاربران

پدیکل در مهندسی پزشکی

پایک
پایه باریک/کوچک


کلمات دیگر: