کلمه جو
صفحه اصلی

lighter


معنی : گیرانه، کبریت، فندک، قایق باری، با قایق باری کالا حمل کردن
معانی دیگر : (شخص یا چیز) افروزنده، - افروز، (کشتی ته پهن که برای بارگیری کشتی های بزرگتر به کار می رود) قایق بار انداز

انگلیسی به فارسی

فندک، کبریت، گیرانه، قایق باری، با قایق باری کالا حمل کردن


فندک، گیرانه، کبریت، قایق باری، با قایق باری کالا حمل کردن


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a device used to light cigarettes or the like.

(2) تعریف: someone or something that lights or ignites.
اسم ( noun )
• : تعریف: a large, usu. unpowered flat-bottomed boat used mainly to transport cargo between a larger ship and shore; barge.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: lighters, lightering, lightered
• : تعریف: to transport in a lighter.

• person or thing that lights; device for lighting cigarettes (or cigars, etc.); type of flat-bottomed barge
transport cargo on a lighter (flat bottomed barge)
a lighter or a cigarette lighter is a small device for lighting cigarettes.
lighter is the comparative of light.

مترادف و متضاد

گیرانه (اسم)
tinder, igniter, lighter

کبریت (اسم)
light, match, lighter, matches

فندک (اسم)
lighter

قایق باری (اسم)
lighterage, lighter

با قایق باری کالا حمل کردن (فعل)
lighter

جملات نمونه

1. anything lighter than air rises in the sky
هرچیز سبک تر از هوا در آسمان صعود می کند.

2. cigarette lighter
فندک

3. a dumb lighter
فندک خراب

4. he is lighter than his brother
او از برادرش سفیدتر است.

5. the gas, being lighter than air, elevates the balloon
گاز چون از هوا سبک تر است بالون را بالا می برد.

6. he is four kilos lighter than before
او چهار کیلو از قبل سبکتر شده است.

7. the color of this cloth looks lighter in daylight
رنگ این پارچه در روشنایی روشن تر به نظر می رسد.

8. we had to jettison the cargo to make the plane lighter
مجبور شدیم برای سبک کردن هواپیما بارها را بیرون بیاندازیم.

9. We serve traditional French food cooked in a lighter way, keeping the presentation simple.
[ترجمه ترگمان]ما به غذای سنتی فرانسه که به روش روشن تر پخته می شود خدمت می کنیم و معرفی را ساده نگه می داریم
[ترجمه گوگل]ما در غذای سنتی فرانسه غذای پخته شده را با سبک تر غذا می خوریم، و ساده تر ارائه می شود

10. The plant tends to grow in the lighter margins of woodland areas.
[ترجمه ترگمان]این کارخانه تمایل دارد در حاشیه های روشن تر مناطق جنگلی رشد کند
[ترجمه گوگل]این گیاه تمایل به رشد در حاشیه های سبک مناطق جنگلی دارد

11. Plastic bottles are lighter than glass ones.
[ترجمه ترگمان]بطری های پلاستیکی سبک تر از بطری های شیشه ای هستند
[ترجمه گوگل]بطری های پلاستیکی سبک تر از شیشه های شیشه ای هستند

12. Let's finish on a lighter note.
[ترجمه ترگمان]بذار یه یادداشت سبک تر تموم کنیم
[ترجمه گوگل]بیایید بر روی یک یادداشت سبک تر پایان دهیم

13. After his accident he was moved to lighter work.
[ترجمه ترگمان]بعد از تصادف او به سرعت به محل کارش رفت
[ترجمه گوگل]پس از تصادف او به کار سبک تر منتقل شد

14. The smaller boat was lighter and rode higher in the water.
[ترجمه ترگمان]قایق کوچک تر سبک تر بود و در آب بیشتر حرکت می کرد
[ترجمه گوگل]قایق کوچکتر سبک تر بود و در آب بالاتر می رفت

15. Traffic is lighter before 8 a. m.
[ترجمه ترگمان]قبل از ساعت ۸، ترافیک سبک تر است متر
[ترجمه گوگل]ترافیک قبل از 8 سال سبک تر است متر

16. The box is lighter than that one.
[ترجمه ترگمان]جعبه از این یکی سبک تر است
[ترجمه گوگل]جعبه سبک تر از آن است

پیشنهاد کاربران

سبک تر

کبریت

روشن تر

فندک

کم تر، ناچیز تر / کم رنگ تر ( چیزی که ارزش کمی یا کیفی پایین تری دارد )

lighter ( حمل‏ونقل دریایی )
واژه مصوب: سبک ساز
تعریف: نوعی دوبه که از آن برای تخلیۀ بخشی از بار و سبک سازی کشتی های اقیانوس پیمایی که به دلیل ارتفاع آبخور در بندرگاه می مانند و نمی توانند پهلو بگیرند استفاده می شود

This pencil is lighter than a book


کلمات دیگر: