کلمه جو
صفحه اصلی

refuel


معنی : سوخت گیری کردن
معانی دیگر : (به ویژه هواپیما) دوباره سوخت گیری کردن، دوباره سوخت دادن، سوخت گیری مجدد کردن

انگلیسی به فارسی

سوخت گیری (مجدد) کردن


سوختن، سوخت گیری کردن


انگلیسی به انگلیسی

• refill with fuel, replenish the supply of fuel
when an aircraft refuels or is refuelled, it is filled with more fuel so that it can continue its journey.
if something refuels your feelings or emotions, it makes them stronger.

مترادف و متضاد

سوخت گیری کردن (فعل)
fuel, refuel

جملات نمونه

1. His plane stopped in France to refuel.
[ترجمه ترگمان]هواپیمای او برای سوخت گیری در فرانسه توقف کرد
[ترجمه گوگل]هواپیما خود را در فرانسه برای سوخت گیری متوقف کرد

2. The planes needed to refuel before the next mission.
[ترجمه ترگمان]هواپیماها برای سوخت گیری مجدد پیش از ماموریت بعدی نیاز به سوخت گیری مجدد داشتند
[ترجمه گوگل]هواپیما قبل از مأموریت بعدی نیاز به سوختن داشت

3. I'm going to refuel and you houseclean, we'll start in 5 minutes.
[ترجمه ترگمان]من می خوام سوخت گیری کنم و شما houseclean، تا ۵ دقیقه دیگه شروع می کنیم
[ترجمه گوگل]من قصد دارم به سوخت گیری و شما houseclean، ما شروع خواهد شد در 5 دقیقه

4. At dusk we stopped to refuel in Cook.
[ترجمه ترگمان]وقتی هوا تاریک شد، برای کوک کردن refuel در آشپزی توقف کردیم
[ترجمه گوگل]در غروب خورشید ما در کوک سوخت گیری کردیم

5. These aircraft are able to refuel in midair.
[ترجمه ترگمان]این هواپیماها قادر به سوخت گیری در هوا هستند
[ترجمه گوگل]این هواپیما قادر به سوختن در هوا می باشد

6. It too would have to refuel in Newfoundland, giving them a twelve-hour lead.
[ترجمه ترگمان]این کار برای سوخت گیری مجدد در نیوفاندلند امکان پذیر است و به آن ها یک رهبری دوازده ساعته می دهد
[ترجمه گوگل]این بیش از حد باید برای سوخت گیری در نیوفاندلند، به آنها دوازده ساعته بخوره

7. The chopper went to refuel, came back and buzzed around some more and then returned to Glasgow.
[ترجمه ترگمان]هلیکوپتر برای سوخت گیری رفت، برگشت و چند قدم دیگر دور زد و بعد به گلاسکو برگشت
[ترجمه گوگل]هلی کوپتر به سوخت گیری رفت، به عقب برگرداند و کمی بعد از غرق شدن و سپس به گلاسکو بازگشت

8. The ground crew can now work to refuel, clean the squashed bugs off the bubble and put the aircraft to bed.
[ترجمه ترگمان]خدمه زمینی هم اکنون می توانند برای سوخت گیری کار کنند، حشرات را از حباب بیرون کنند و هواپیما را به روی تخت خواب بگذارند
[ترجمه گوگل]خدمه زمین هم اکنون می تواند سوخت گیری کند، اشک های خرد شده را از حباب تمیز کند و هواپیما را به رختخواب بگذارد

9. Some military planes can refuel in mid-air.
[ترجمه ترگمان]برخی از هواپیماهای نظامی می توانند در وسط هوا سوخت گیری کنند
[ترجمه گوگل]بعضی از هواپیماهای نظامی می توانند در اواسط هوا پرورش دهند

10. They landed at Benina to refuel.
[ترجمه ترگمان]آن ها در Benina برای سوخت گیری فرود امدند
[ترجمه گوگل]آنها در بنینا فرود آمدند تا سوخت گیری کنند

11. While no refueling hose is fitted to refuel probe-equipped aircraft, a special nine-foot adapter hose and drogue can be attached to the boom on the ground.
[ترجمه ترگمان]در حالی که هیچ شلنگ سوخت گیری برای سوخت گیری مجدد هواپیماهای equipped مجهز نیست، یک شلنگ آتش نشانی نه فوتی ویژه و drogue می توانند به جهش روی زمین متصل شوند
[ترجمه گوگل]در حالی که هیچ شیلنگ سوخت گیری برای پر کردن مجهز به هواپیما مجهز به مجهز نیست، یک شانه و یک آچار مخصوص 9 پا می تواند به رونق زمین برسد

12. The day disaster against. the firemen. refuel!
[ترجمه ترگمان]روز فاجعه علیه آتش نشان ! سوخت گیری میکنه
[ترجمه گوگل]فاجعه روز علیه آتش نشانان سوختن

13. Local councils might be savings on refuel collection, but they don't pay the cost of installation.
[ترجمه ترگمان]ممکن است شوراهای محلی در حال صرفه جویی در مجموعه سوخت گیری باشند، اما هزینه نصب را پرداخت نمی کنند
[ترجمه گوگل]شورای محلی ممکن است صرفه جویی در جمع آوری سوخت گیری، اما آنها هزینه نصب را نمی پردازند

14. Always refuel your generator outside away from any source of ignition.
[ترجمه ترگمان]همیشه ژنراتور خود را در خارج از هر منبع احتراق آماده کنید
[ترجمه گوگل]همیشه ژنراتور خود را بیرون از هر منبع اشتعال جایگزین کنید

15. He may not extend Japan's operation to refuel ships for the war in Afghanistan.
[ترجمه ترگمان]او ممکن است عملیات ژاپن برای سوخت گیری کشتی ها برای جنگ در افغانستان را تمدید نکند
[ترجمه گوگل]او ممکن است عملیات ژاپن را برای پر کردن کشتی ها برای جنگ در افغانستان گسترش ندهد

پیشنهاد کاربران

نفس تازه کردن

سوخت گیری موجدد ( برای همه ی وسایل نقلیه بکار میرود


کلمات دیگر: