1. don't meddle in her affairs!
در کارهای او مداخله نکن !
2. don't meddle with him, he's crazy
سر به سرش نگذار،او دیوانه است.
3. don't meddle with the radio; you're not a mechanic!
به رادیو ور نرو،تو که مکانیک نیستی !
4. to meddle in other countries' affairs
در امور کشورهای دیگر مداخله کردن
5. Falsehood like a nettle stings those who meddle with it.
[ترجمه ترگمان]چون گزنه آن کسانی است که در این کار دخالت می کنند
[ترجمه گوگل]دروغ مانند یک گوزن می کشد کسانی که با آن مداخله می کند
6. I dare not meddle with your plans.
[ترجمه ترگمان]من جرات نمی کنم به نقشه تو دخالت کنم
[ترجمه گوگل]من جرات ندارم با برنامه های شما مخالفم
7. Don't meddle with the electrical wiring: you're not an electrician.
[ترجمه ترگمان]تو سیم برق دخالت نکن تو یک برق کار نیستی
[ترجمه گوگل]با سیم کشی برق را درگیر نکن: شما برق نیستید
8. Don't meddle with the electrical wiring.
[ترجمه ترگمان]تو سیم برق دخالت نکن
[ترجمه گوگل]با سیم کشی برق را درگیر نکنید
9. I hope he doesn't try to meddle in my affairs.
[ترجمه سپهر] امیدوارم برای مداخله توی کارهام تلاش نکنه
[ترجمه ترگمان]امیدوارم در کاره ای من دخالت نکند
[ترجمه گوگل]امیدوارم او در امور من دخالت نکند
10. Believe you me, the government won't meddle with the tax system.
[ترجمه ترگمان]باور کن که دولت در امور مالیاتی دخالت نخواهد کرد
[ترجمه گوگل]به من اعتماد کن، دولت با نظام مالیاتی مخالفت نخواهد کرد
11. They're resentful that outsiders presume to meddle in their affairs.
[ترجمه ترگمان]آن ها از این که outsiders در کارشان دخالت می کنند رنجیده خاطر شده اند
[ترجمه گوگل]آنها عصبانی هستند که بیگانه ها درگیر امور خود می شوند
12. He had no right to meddle in her affairs.
[ترجمه سپهر] او حق نداشت که در امور او دخالت کند
[ترجمه ترگمان]او حق نداشت در کارهایش دخالت کند
[ترجمه گوگل]او حق داشت که در امور او دخالت کند
13. The act does not meddle with anything belonging to the states.
[ترجمه ترگمان]قانون در هیچ چیز متعلق به ایالات دخالت نمی کند
[ترجمه گوگل]این عمل با هیچ چیز متعلق به ایالت ها دخالت نمی کند
14. How dare you meddle in people's lives?
[ترجمه ترگمان]چطور جرات می کنی در زندگی مردم دخالت کنی؟
[ترجمه گوگل]چطور جرات می کنی در زندگی مردم دخالت کنی؟
15. He would meddle with fishing nets, pull up anchors and tow boats, tease dogs and tow swimmers.
[ترجمه ترگمان]او در ماهیگیری با تورهای ماهیگیری کار می کند، anchors و دو قایق را می کشد، سگ ها را اذیت می کند و شناگران را به دنبال خود می کشد
[ترجمه گوگل]او با شبکه های ماهیگیری مخالفت می کند، لنگرها را بکشید و قایق ها را بچرخانید، سگ ها را برید و سلاح های شنا کنید