1. a rush of penitence overcame her
موجی از پشیمانی او را فراگرفت.
2. forgiveness comes after true penitence
بخشش پس از توبه ی واقعی می آید.
3. He expressed suitable penitence for what he had done.
[ترجمه ترگمان]از آنچه انجام داده بود پشیمان بود
[ترجمه گوگل]او برای آنچه که انجام داده، مرتکب خشم شد
4. And penitence is buying green; buying green is their prayer for grace.
[ترجمه ترگمان]و توبه در حال خرید سبزی است؛ خرید سبز دعای برکت آن ها است
[ترجمه گوگل]و مجازات خرید سبز است؛ خرید سبز دعا برای فضل است
5. Oliver assumed an expression of extreme penitence.
[ترجمه ترگمان]اولیور حالت penitence به خود گرفت
[ترجمه گوگل]الیور تصور عذاب شدید کرد
6. But the real penitence is due from those senators who confirmed in haste, leaving us to repent in leisure.
[ترجمه ترگمان]اما پشیمانی واقعی ناشی از آن سناتورها است که با عجله تایید کردند، و ما را رها کردند تا در اوقات فراغت توبه کنیم
[ترجمه گوگل]اما عذاب واقعی به خاطر آن سناتورهایی است که در عجله تأیید شده اند و ما را در اوقات فراغت توبه می کنند
7. He says he regrets with great penitence and sorrow the circumstances that led to the caution.
[ترجمه ترگمان]او می گوید که با پشیمانی و اندوه فراوان از اوضاع و احوالی که به این احتیاط کشیده شده است متاسف است
[ترجمه گوگل]او می گوید با تاسف بسیار و ناراحتی، شرایطی را که منجر به احتیاط شد، پشیمان می کند
8. Is there no reality in the penitence thus sealed and witnessed by good works?
[ترجمه ترگمان]آیا هیچ حقیقتی در the وجود ندارد که این گونه مهر و موم شده و شاهد کاره ای نیک باشد؟
[ترجمه گوگل]آیا واقعیت در خیانت وجود ندارد و به این ترتیب توسط آثار خوب مهر و موم شده است؟
9. Penitence is something that enervates our spirit, causing a greater loss than a good words!
[ترجمه ترگمان]در این صورت، در آن صورت، در آن چهره، طلب بخشش و طلب مغفرت از کلمه نیکی نیست
[ترجمه گوگل]تعبیر خواب چیزی است که روح ما را تحریک می کند و موجب از دست دادن بیشتر از یک واژه خوب می شود!
10. The thief expressed penitence for all his past actions.
[ترجمه امیرمحمد] دزد ابراز پشیمانی کرد بابت تمام اقدامات گذشته خودش
[ترجمه ترگمان]دزد تمام کاره ای گذشته اش را ابراز پشیمانی کرد
[ترجمه گوگل]دزد برای تمام اقدامات گذشته خود مجازات شده است
11. Difficult way I can't penitence?
[ترجمه امیرمحمد] راه سختیه من نمیتونم توبه کنم
[ترجمه ترگمان]خیلی سخته که من نمی تونم penitence کنم؟
[ترجمه گوگل]راه دشوار نیست که مجازات کنم؟
12. After a simple breakfast, Father Peter conducted a service in the Chapel of Penitence.
[ترجمه ترگمان]پس از یک صبحانه ساده، پدر پیتر خدماتی را در نمازخانه of اجرا کرد
[ترجمه گوگل]پس از یک صبحانه ساده، پدر پیتر در کلیسای Penitence خدمات انجام داد
13. He lived his remaining forty years in prayer and penitence.
[ترجمه ترگمان]چهل سال از عمرش را در دعا و توبه گذراند
[ترجمه گوگل]او 40 سال باقی مانده در نماز و تبرئه زندگی کرد
14. The reverse also holds, that failure to live morally betrays and invalidates religious devotion unless there is genuine penitence.
[ترجمه ترگمان]این عکس نیز صدق می کند که شکست در زندگی از نظر اخلاقی خیانت می کند و اخلاص مذهبی را نادیده می گیرد مگر این که پشیمانی واقعی وجود داشته باشد
[ترجمه گوگل]معکوس نیز این را می گوید که ناتوانی در ازدحام اخلاقی و فداکاری مذهبی از بین می رود، مگر اینکه معبود واقعی وجود داشته باشد
15. There is a higher and a lower form of penitence.
[ترجمه ترگمان]There و a وجود دارد
[ترجمه گوگل]یک فرم بالاتر و پایین تر از توبه وجود دارد