1. the regal diadem
تاج پادشاهی
2. the new hotel's regal beauty
زیبایی شکوهمند هتل جدید
3. He sat with such regal dignity.
[ترجمه ترگمان]او با چنان وقار و شاهوار نشسته بود
[ترجمه گوگل]او با چنین قدرتی رژیمی نشسته بود
4. His manner is not so much regal as professorial.
[ترجمه ترگمان]رفتارش چندان به عنوان استادی نیست
[ترجمه گوگل]شیوه او به عنوان استادانه بسیار رؤیقی نیست
5. The regal lady is her mother.
[ترجمه ترگمان]این خانم regal، مادرش است
[ترجمه گوگل]بانوی رعنا مادرش است
6. She dismissed him with a regal gesture.
[ترجمه ترگمان]با حرکتی شاهانه او را مرخص کرد
[ترجمه گوگل]او او را با یک حرکات رعایت کرد
7. Shown here is the Regal Supreme, supplied complete with a pocket-sprung mattress to bring modern comfort to antique furniture.
[ترجمه ترگمان]در اینجا، دیوان عالی Regal نشان داده شده است که با یک تشک پر از جیب تکمیل شده است تا راحتی مدرن را به اثاثیه قدیمی بیاورد
[ترجمه گوگل]نشان داده شده در اینجا Regal Supreme، عرضه شده با یک تشک جیبی پرپشت شده برای آوردن راحتی مدرن به مبلمان آنتیک
8. Went to work in the Regal, some movie palace, a right fleapit.
[ترجمه ترگمان]رفت تو یه خونه زیرزمینی، یه قصر فیلم، یه fleapit درست و حسابی
[ترجمه گوگل]قدم زدن به کار در رگال، بعضی از کاخ های فیلم، یک جراحی راست
9. James watched with regal detachment.
[ترجمه ترگمان]جیمز با detachment شاهانه آن را تماشا می کرد
[ترجمه گوگل]جیمز با جدایی رژیم تماشا کرد
10. Outfitted in his regal trappings, he would symbolize imperial authority.
[ترجمه ترگمان]outfitted بر روی زین شاهانه او he امپراطوری را نشان خواهد داد
[ترجمه گوگل]او در رؤیاهای رؤیایی خود ساخته شده، او را مجال امپراطوری نمادین می کند
11. A regal member of the mint family, basil has some of the same aromatic characteristics as its kin.
[ترجمه ترگمان]ریحان یک عضو شاهانه خانواده نعناع، برخی از ویژگی های آروماتیک مشابه خود را دارد
[ترجمه گوگل]یکی از اعضای پادشاهی خانواده نعناع، ریحان دارای برخی از ویژگی های معطر و مانند آن است
12. But Tuesday night she appeared soft, relaxed and regal, even in a businesslike black pants suit.
[ترجمه ترگمان]اما شب سه شنبه او آرام، آرام و شاهانه و حتی با شلوار فراک سیاه به نظر می رسید
[ترجمه گوگل]اما سه شب او ظاهرا نرم، آرام و صمیمی بود، حتی در کت و شلوار مشکی مشکی
13. The lights of the Regal cinema were just coming into view when he suddenly stopped dead in his tracks.
[ترجمه ترگمان]وقتی ناگهان خاموش شد، چراغ های سینما دیده می شدند که ناگهان در جایش خشک شد
[ترجمه گوگل]چراغ های سینمای رگال فقط هنگامی که به طور ناگهانی در آهنگ های خود متوقف شد، به نظر می رسید
14. He made a regal entrance.
[ترجمه ترگمان]اون یه ورودی شاهانه درست کرد
[ترجمه گوگل]او یک ورودی ریاست را ساخت