کلمه جو
صفحه اصلی

matinee


معنی : نمایش یا برنامه یاجشن بعدازظهر
معانی دیگر : نمایش یا برنامه یاجشن بعدازظهر

انگلیسی به فارسی

نمایش یا برنامه یاجشن بعدازظهر


ماتیک، نمایش یا برنامه یاجشن بعدازظهر


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a morning or afternoon performance of a play, film, or the like.

• afternoon performance of a play or movie
a matinee is an afternoon performance of a play or showing of a film.

مترادف و متضاد

نمایش یا برنامه یاجشن بعدازظهر (اسم)
matinee

جملات نمونه

1. I have ticket reserved for today's matinee.
[ترجمه yasna] من بلیط رزرو شده دارم برای نمایش بعدازظهر امروز
[ترجمه ترگمان]من یه بلیط رزرو برای matinee امروز دارم
[ترجمه گوگل]بلیط من برای سالن کنفرانس اختصاص داده شده است

2. In fact I am not interested in matinee show.
[ترجمه ترگمان]در حقیقت من به برنامه matinee علاقه ای ندارم
[ترجمه گوگل]در واقع من علاقه مند به نمایش ماتین نیستم

3. Consider the sinister, theatrical laugh of the matinee bad guy.
[ترجمه ترگمان]یه خنده شیطانی، یه آدم بد matinee رو در نظر بگیر
[ترجمه گوگل]خنده ی خنده دار تئاتری پسر بدوی را در نظر بگیرید

4. There is no matinee performance September
[ترجمه ترگمان]در سپتامبر هیچ نمایش matinee وجود ندارد
[ترجمه گوگل]در سپتامبر هیچ عملکرد ماتریکس وجود ندارد

5. Matinee gives you over 30 clips of video to edit and view.
[ترجمه ترگمان]matinee به شما بیش از ۳۰ گیره ویدئو برای ویرایش و نمایش می دهد
[ترجمه گوگل]Matinee به شما می دهد بیش از 30 ویدئو کلیپ برای ویرایش و مشاهده

6. A suave and sophisticated style reminiscent of matinee idols if the thirties.
[ترجمه ترگمان]اگر سی و پنج سال دیگر به یاد idols and و suave of of matinee را به یاد می آورد
[ترجمه گوگل]یک سبک کلاسیک و پیچیده که در طول سی سالگی یادآور بت پرستی است

7. Yet he walked and talked like a matinee idol.
[ترجمه ترگمان]با این همه مانند یک بت پرستان به راه خود ادامه می داد
[ترجمه گوگل]با این حال او مانند یک بت ماتین راه می رفت و صحبت می کرد

8. A 2 p. m. matinee is scheduled for Sunday.
[ترجمه ترگمان]یک صفحه ۲ p متر matinee برای روز یکشنبه برنامه ریزی شده است
[ترجمه گوگل]A 2 p متر ملاقات برای یکشنبه برنامه ریزی شده است

9. One matinee jacket arrived with a cigarette burn in the middle of the back.
[ترجمه ترگمان]یک ژاکت مخصوص matinee که در وسط حیاط می سوخت، به راه افتاد
[ترجمه گوگل]یک ژاکت ماتینئه با سوزن سیگار در وسط پشت وارد شد

10. We have tickets for the matinee, It'starts at 3 p. m.
[ترجمه ترگمان]ما بلیط برای the داریم که ساعت ۳ بعد از ظهر شروع میشه ام
[ترجمه گوگل]ما بلیط برای ملاقات داریم، آن را در 3 پیمان است متر

11. " I've been to the matinee this afternoon. "
[ترجمه ترگمان]امروز بعد از ظهر به مهمانی matinee رفتم
[ترجمه گوگل]'من بعد از ظهر به ملاقات رفتم '

12. Rudolph Valentino was matinee idol of his day.
[ترجمه ترگمان]Rudolph Valentino، matinee روز خودش بود
[ترجمه گوگل]روودولف والنتینو روز بیست روزه بود

13. We've sold out for today's matinee, but there's an evening performance.
[ترجمه ترگمان]امروز matinee را به فروش آوردیم، اما نمایش امشب اجرا می شود
[ترجمه گوگل]ما برای روز ملاقات امروز فروختیم، اما عملکرد شبانه ای وجود دارد

14. Rudolph Valentino was the matinee idol of his day.
[ترجمه ترگمان]Rudolph Valentino، the matinee بود
[ترجمه گوگل]رودولف والنتینو بت پرستی از روز او بود

پیشنهاد کاربران

نمایش

نوعی گردنبند

نمایش های بذار ظهر

matinee ( سینما و تلویزیون )
واژه مصوب: اجرای میان روز
تعریف: اجرای ویژۀ نمایش یا نمایش ویژۀ فیلم در صبح یا بعدازظهر


کلمات دیگر: