کلمه جو
صفحه اصلی

osmatic


معنی : دارای اعضا بویایی، وابسته به بویایی
معانی دیگر : دارای اعضا بویایی، وابسته به بویایی

انگلیسی به فارسی

(جانورشناسی) دارای اعضا بویایی، وابسته به بویایی


اسمتیسم، دارای اعضا بویایی، وابسته به بویایی


مترادف و متضاد

دارای اعضا بویایی (صفت)
osmatic

وابسته به بویایی (صفت)
osmatic


کلمات دیگر: