1. For example, in certain limbless lizards and snakes a limb bud develops but the apical ridge dies thus stopping limb development.
[ترجمه ترگمان]به عنوان مثال، در برخی از مارمولک ها و مارها یک غنچه شاخه رشد می کند، اما برجستگی نوک دار از بین می رود و بدین ترتیب رشد دست و پا را متوقف می کند
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، در برخی از مارمولک ها و مارها، جوانه اندام رشد می کند، اما ریف آپیکالی می میرد، بنابراین متوقف ساختن اندام می شود
2. Snakes are limbless, cold-blooded, and scaly reptiles belonging to the order of Squamata .
[ترجمه ترگمان]مارها limbless، خونسرد و فلس دار هستند و به ترتیب of تعلق دارند
[ترجمه گوگل]مارها بدون سرماخوردگی، سرماخوردگی و خزندگان مقعدی متعلق به مرتبه Squamata هستند
3. Exactly why these limbless reptiles take to the air in the first place is not known, but their fellow gliders do so to travel more efficiently, pursue prey or evade predation .
[ترجمه ترگمان]دقیقا به همین دلیل است که این خزندگان limbless در مکان اول به هوا می روند، اما fellow their این کار را انجام می دهند تا به طور موثر سفر کنند، شکار را دنبال کنند و یا از شکار فرار کنند
[ترجمه گوگل]به همین دلیل است که این خزندگان بی دست و پا را به هوا می رسانند، شناخته شده نیستند، اما گلایدر های همکاریشان این کار را می کنند تا به طور موثر تر سفر کنند، طعمه های شکار یا فرار از آنها را بگیرند
4. A snake is a limbless reptile.
[ترجمه ترگمان]مار یک حیوان خزنده است
[ترجمه گوگل]مار یک خزنده بدون مرز است
5. They are limbless and often depicted as cobra-like in movement.
[ترجمه ترگمان]آن ها limbless هستند و اغلب به شکل cobra - مانند در حرکت به تصویر کشیده می شوند
[ترجمه گوگل]آنها بی دردند و اغلب در حرکت به عنوان کبرا ظاهر می شوند
6. Snakes are classified by scientists as limbless squamates (an order that also includes lizards).
[ترجمه ترگمان]مارها توسط دانشمندان به عنوان limbless squamates طبقه بندی می شوند (دستوری که شامل مارمولک هم می شود)
[ترجمه گوگل]مارها به وسیله دانشمندان به عنوان اسکاتلندی بدون علامت طبقه بندی می شوند (سفارشی که شامل مارمولک ها نیز می شود)
7. Now at 25 years old this limbless young man has accomplished more than most people even twice his age.
[ترجمه ترگمان]در سن ۲۵ سالگی، این مرد جوان limbless بیش از دو بار در سن خود عمل کرده است
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، در 25 سالگی، این مرد جوان بدون هیچگونه تحرک بیش از اکثر افراد حتی دو برابر سن خود را انجام داده است
8. You might imagine that the Government doesn't want to disturb this particular can of invertebrate, limbless burrowing creatures.
[ترجمه ترگمان]شما ممکن است تصور کنید که دولت مایل نیست این گونه موارد خاص جانوران را به هم بزند
[ترجمه گوگل]شما ممکن است تصور کنید که دولت نمی خواهد مزاحم این میوه خاص از بی مهرگان، موجودات بی روح بی اندام باشد
9. Still a bit uncomfortable with the Humans and not yet fully accepted by the XTs, the Tiresian was often found in the company of Rem, Baldan, Teal, and the limbless Haydonites, Veidt and Sarna.
[ترجمه ترگمان]هنوز کمی از انسان ها ناراحت بودند و هنوز به طور کامل توسط the پذیرفته نشدند، Tiresian اغلب در شرکت رم، Baldan، Teal و the Haydonites، Veidt و sarna یافت می شدند
[ترجمه گوگل]هنوز هم کمی با انسان ها ناراحت و هنوز کاملا توسط XTs پذیرفته شده، Tiresian اغلب در شرکت Rem، Baldan، Teal، و Haydonites بدون درد، Veidt و Sarna یافت شد
10. As it turned out, the drug (better known by its generic name, thalidomide) would cause thousands of children in Europe to be born limbless or wi flipperlike arms and legs.
[ترجمه ترگمان]همانطور که معلوم شد، مواد مخدر (که با نام عمومی آن شناخته می شود)باعث می شود هزاران کودک در اروپا متولد شوند و یا با بازوها و پاها به دنیا بیایند
[ترجمه گوگل]همانطور که معلوم شد دارو (که به نام عمومی آن، تالیدومید شناخته می شود) باعث می شود که هزاران کودک در اروپا به دنیا بیایند و یا دست و پای خود را از دست ندهند
11. The Sichuan earthquake of 5/12/200 all other natural disasters, the wars of Viet Nan, Afghanistan, Iraq and numerous wars in Africa have left numerous people of all ages limbless.
[ترجمه ترگمان]زلزله سیچوان ۵ \/ ۱۲ \/ ۲۰۰ همه فجایع طبیعی دیگر، جنگ ویتنام، افغانستان، عراق و جنگ های متعدد در آفریقا تعداد زیادی از مردم را از بین برده است
[ترجمه گوگل]زلزله سیچوآن از 12/5/1367 سایر بلایای طبیعی، جنگ های ویتنن، افغانستان، عراق و جنگ های متعدد در آفریقا، تعداد زیادی از مردم در تمام سنین را بدون دردسر ترک کرده اند
12. Physical disabilities can be seen, so the disabled, such as the blinder, the humpback, the people of poliomyelitis, and the people of limbless, were felt miserable.
[ترجمه ترگمان]معلولیت جسمی را می توان دید، بنابراین معلولین مانند the، the، مردم فلج اطفال و مردم of احساس بدبختی کردند
[ترجمه گوگل]معلولیت های جسمی را می توان دید، بنابراین معلولان، از جمله پلینجر، هومپک، مردم پلیومیلیت و افراد بی دست و پا، احساس بدبختی می کردند
13. The armless and legless woman floating on the surface of the pool, whether the reflection of the nondisabled woman or her twin rendered limbless by immersion in water, faces the beholder.
[ترجمه ترگمان]زن بی دست و پایی که روی سطح استخر شناور است، چه انعکاسی از زن nondisabled یا برادر دوقلویش که توسط غوطه وری در آب شکل می گیرد، با بیننده روبرو خواهد شد
[ترجمه گوگل]زن بی حرکت و بی روح شناور روی سطح استخر، این که آیا انعکاس زن غیرمستقیم یا دوقلو خود را با غوطه ور شدن در آب، بدون توجه به آب، به مخاطب نگاه می کند
14. Physical disability can be seen, so the disabled, such as the blinder, the humpback, the people of poliomyelitis, and the people of limbless, were felt miserable.
[ترجمه ترگمان]معلولیت جسمی را می توان دید، بنابراین معلولین مانند the، the، مردم فلج اطفال و مردم of احساس بدبختی کردند
[ترجمه گوگل]معلولیت فیزیکی را می توان دید، بنابراین معلولان، مانند پلینجر، کوهنورد، مردم پلیومیلیت و افراد بدون سر و صدا، احساس بدبختی می کردند