کلمه جو
صفحه اصلی

orthopedist


معنی : استخوانپزشک
معانی دیگر : استخوانپزشک

انگلیسی به فارسی

ارتوپد، استخوان پزشک، ارتاپزشک


ارتوپد، استخوانپزشک


انگلیسی به انگلیسی

• doctor of orthopedics (branch of surgery dealing with deformities, diseases and injuries of the bones and joints)

مترادف و متضاد

استخوانپزشک (اسم)
orthopedist, osteopath

جملات نمونه

1. And where are all the orthopedists staying?
[ترجمه ترگمان]و همه the کجان؟
[ترجمه گوگل]و کجا همه متخصصان ارتوپدی هستند؟

2. Kenny, never a diplomat, accused orthopedists of being afraid that her methods would cut into their profits.
[ترجمه ترگمان]کنی که هرگز دیپلمات نبوده است، متهم را به این که از روش های او سود می برد متهم کرد
[ترجمه گوگل]کنی هرگز یک دیپلمات نیست و متخصصان ارتودوسی متهم به نگرانی می کنند که روش هایش به سودشان برسد

3. Every orthopedist, ward nurse, therapist and limb-fitter should take the responsibility for rehabilitation of amputees.
[ترجمه ترگمان]هر orthopedist، پرستار بخش، مشاور و عضو بدن باید مسئولیت توان بخشی اعضا را برعهده بگیرد
[ترجمه گوگل]هر متخصص ارتوپدی، پرستار بخش، درمانگر و متخصص ارزیابی باید مسئولیت توانبخشی amputees را بر عهده بگیرند

4. Results. Seven spine surgeon groups and 25 general orthopedist groups responded to the questionnaire, with a response rate of 89%.
[ترجمه ترگمان]نتایج هفت گروه جراح ستون فقرات و ۲۵ گروه orthopedist عمومی با نرخ پاسخ ۸۹ درصدی به پرسش نامه پاسخ دادند
[ترجمه گوگل]نتایج هفت گروه جراح ستون فقرات و 25 گروه عمومی ارتوپدی به پرسشنامه پاسخ دادند که میزان پاسخ 89 درصد است

5. He intends to be an orthopedist and carries himself with a confidence that comes only to those who've faced few setbacks in life.
[ترجمه ترگمان]او قصد دارد an باشد و بااعتماد به نفسی که تنها برای کسانی است که در زندگی با موانعی مواجه هستند
[ترجمه گوگل]او قصد دارد که ارتوپد باشد و اعتماد به نفس خود را به ارمغان بیاورد، تنها به افرادی که در معرض تعداد کمی از مشکلات زندگی قرار دارند

6. An orthopedist specializes in diagnosis and treatment of deformities and injuries to bones.
[ترجمه ترگمان]An متخصص در تشخیص و درمان of و آسیب ها به استخوان است
[ترجمه گوگل]ارتوپد متخصص در تشخیص و درمان زخم ها و آسیب های استخوان است

7. Concerned about the long-term consequences of her injuries, last fall Jyoti's parents took her to a local hospital to meet with an orthopedist visiting from London, Dr.
[ترجمه ترگمان]پدر و مادر پاییز گذشته نگران پیامدهای بلندمدت جراحت او بودند و او را به یک بیمارستان محلی برده بودند تا با دیداری از لندن دیدار کنند
[ترجمه گوگل]پدر و مادر جیتی در مورد عواقب طولانی مدت آسیب های او، در پاییز گذشته، او را به یک بیمارستان محلی منتقل کردند تا ملاقات با متخصص ارتوپدی از لندن، دکتر

8. Doc" Comfort will probably refer you to a specialist, such as an orthopedist or a neurologist. "
[ترجمه ترگمان]\"آسودگی دکتر\" احتمالا شما را به متخصص، مانند an و یا متخصص اعصاب اشاره خواهد کرد \"
[ترجمه گوگل]Doc 'Comfort احتمالا شما را به یک متخصص، مانند ارتوپد یا متخصص مغز و اعصاب ارجاع می دهد '

9. Sore throats, backaches, headaches and bronchitis do not need to be treated by a separate ENT, orthopedist, neurologist and pulmonologist, unless the internist fails to make the symptoms better.
[ترجمه ترگمان]گلو Sore، backaches، سردرد و برونشیت نیاز به درمان با یک متخصص بی هوشی جداگانه، orthopedist، neurologist و متخصص ریه ندارند مگر این که طب داخلی نتواند علائم را بهتر تشخیص دهد
[ترجمه گوگل]گلو درد، کمر درد، سردرد و برونشیت لازم نیست که توسط یک ENT جداگانه، ارتوپد، متخصص مغز و اعصاب و متخصص طب سوزنی درمان شود، مگر اینکه پزشک داخلی بتواند علائم را بهتر کند

10. If you try these suggestions, and your pain persists, see an orthopedist about the possibility of a stress fracture.
[ترجمه ترگمان]اگر این پیشنهادها را امتحان کنید و درد شما همچنان ادامه دارد، احتمال شکستگی تنش را ببینید
[ترجمه گوگل]اگر این پیشنهادات را امتحان کنید و درد شما همچنان ادامه پیدا کند، یک ارتوپد را در مورد احتمال شکستگی استرس مشاهده کنید

11. The tissue engineering appearance, has brought the new hope for orthopedist and the bone damage patient.
[ترجمه ترگمان]ظهور مهندسی بافت، امید جدیدی را برای orthopedist و آسیب های استخوان به ارمغان آورده است
[ترجمه گوگل]ظاهر مهندسی بافت، امید جدیدی به ارتوپد و بیمار آسیب استخوان به ارمغان آورده است

12. My teeth are not in normal order. That affect my chew, my face and my mouth. I met an orthopedist once and he suggested me trying orthodontia to correct my irregular teeth.
[ترجمه ترگمان]دندان های من به نظم معمول نیستند این روی جویدن من، صورتم و دهانم تاثیر می گذارد من یک بار با یک orthopedist آشنا شدم و او به من پیشنهاد کرد که سعی کنم دندان های irregular را درست کنم
[ترجمه گوگل]دندان های من در نظم عادی نیستند که بر جویدن من چهره و دهان من تاثیر می گذارد من یک متخصص ارتوپدی را دیدم و او پیشنهاد کرد که ارتودنسی را انجام دهد تا دندانهای نامنظم من را تصحیح کند

13. "Only three doctors are remaining inside — one anesthetist, one surgeon and one orthopedist — and some medical students are trying to help the situation, " she said.
[ترجمه ترگمان]او گفت: \" تنها سه پزشک در داخل ساختمان باقی می مانند - یک anesthetist، یک جراح و یک orthopedist - و برخی از دانشجویان پزشکی در تلاشند تا به این وضعیت کمک کنند \"
[ترجمه گوگل]او گفت: 'تنها سه پزشک وجود دارد - یک متخصص بیهوشی، یک جراح و یک متخصص ارتوپدی - و برخی از دانشجویان پزشکی در حال تلاش برای کمک به وضعیت هستند '

14. But because some chiropractors who treat children diagnose abnormal curvatures that dont actually exist, you should have your daughter checked by an orthopedist.
[ترجمه ترگمان]اما به این دلیل که برخی از chiropractors که کودکان را درمان می کنند تشخیص غیرطبیعی را تشخیص می دهند که واقعا وجود ندارند، شما باید دختر خود را با یک orthopedist چک کنید
[ترجمه گوگل]اما چون بعضی از اعضای کیهان شناسی که با کودکان رفتار می کنند، منحنی های غیر طبیعی را تشخیص می دهند که در واقع وجود ندارد، باید دختر خود را با یک ارتوپد بررسی کنید

پیشنهاد کاربران

دکتر ارتوپد
شخصی که ارتوپدی خوانده است


کلمات دیگر: